حجاب میان قلب و خالق آن:
همه سالکان و پویندگان طریق الی الله علی رغم اختلاف روش و تفاوت طریق، در این مورد اتفاق نظر دارند که نفس اماره قطعکنندهی راه وصول سالک به معبود حق است، و تنها پس از تضعیف و سرکوبی و مخالفت با آن است که میتوان طریق توحید و عبادت خالص را برای وصول به رضایت معبود و کسب سعادت ابدی ادامه داد.
زیرا مردم به دو دسته تقسیم میشوند:
۱- دستهای که نفس بر ایشان چیره شده و آنان را تحت فرمان کامل خویش درآورده و در راه هلاک و نابودی قرار داده است.
۲- دستهای دیگر کسانی هستند که بر نفس خویش پیروز شده و آن را مطیع و فرمانبرداری اراده و ایمان خویش گردانیدهاند.
برخی از عارفان میگویند: سفر سالکان تنها با پیروزی بر نفس خویش پایان میپذیرد، هرکس بر نفس خویش چیره شد، رستگار و سربلند میگردد و هرکس که مغلوب نفس خویش گردید، نیست و نابود میشود.
خداوند متعال میفرماید:
﴿فَأَمَّا مَن طَغَىٰ ٣٧ وَءَاثَرَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا ٣٨ فَإِنَّ ٱلۡجَحِيمَ هِيَ ٱلۡمَأۡوَىٰ ٣٩ وَأَمَّا مَنۡ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِۦ وَنَهَى ٱلنَّفۡسَ عَنِ ٱلۡهَوَىٰ ٤٠ فَإِنَّ ٱلۡجَنَّةَ هِيَ ٱلۡمَأۡوَىٰ ٤١﴾[النازعات: ۳۷- ۴۱].
«اما آن کسی طغیان و سرکشی کرده و زندگی دنیا را (بر آخرت) ترجیح داده، قطعاً جایگاه او دوزخ است. اما آن کسی که از مقام خداوند خود ترسیده و نفس خود را از هوی و هوس باز داشته، قطعاً جایگاه او بهشت است».
طبیعت «نفس» به گونهای است که انسان را به سرکشی و نافرمانی و برتریدادن دنیا بر آخرت وسوسه میکند.
اما خداوند مهربان انسان را به هراس از خود و مقابله با هواهای نفسانی دعوت میفرماید.
قلب از دو جهت مورد خطاب قرار میگیرد، گاهی به سوی یکی و گاهی به طرف دیگری تمایل پیدا میکند. زمینه ابتلاء و آزمون از اینجا ناشی میشود.