وعده های قرآن در خصوص پیروزی اسلام

فهرست کتاب

دود، کفار را در مکه فرا می‌گیرد

دود، کفار را در مکه فرا می‌گیرد

٤- خداوند می‌فرماید:

﴿بَلۡ هُمۡ فِي شَكّٖ يَلۡعَبُونَ٩ فَٱرۡتَقِبۡ يَوۡمَ تَأۡتِي ٱلسَّمَآءُ بِدُخَانٖ مُّبِينٖ١٠ يَغۡشَى ٱلنَّاسَۖ هَٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٞ١١ رَّبَّنَا ٱكۡشِفۡ عَنَّا ٱلۡعَذَابَ إِنَّا مُؤۡمِنُونَ١٢ أَنَّىٰ لَهُمُ ٱلذِّكۡرَىٰ وَقَدۡ جَآءَهُمۡ رَسُولٞ مُّبِينٞ١٣ ثُمَّ تَوَلَّوۡاْ عَنۡهُ وَقَالُواْ مُعَلَّمٞ مَّجۡنُونٌ١٤ إِنَّا كَاشِفُواْ ٱلۡعَذَابِ قَلِيلًاۚ إِنَّكُمۡ عَآئِدُونَ١٥ يَوۡمَ نَبۡطِشُ ٱلۡبَطۡشَةَ ٱلۡكُبۡرَىٰٓ إِنَّا مُنتَقِمُونَ١٦[الدخان: ٩-١٦].

«اصلاً مشرکان (درباره‌ی رسالت و دعوت آسمانی) در شکّ و تردیدند و (آن را به) بازی می‌گیرند. منتظر روزی باش که آسمان دود آشکاری را پدیدار می‌کند. دودی که تمام مردم را فرا می‌گیرد. این همان عذاب دردناک عظیم است. (مردم رو به درگاه خدا می‌کنند و می‌گویند: پروردگار! عذاب را از ما برطرف گردان، زیرا ما ایمان آورده‌ایم (و به اشتباهات خود پی برده‌ایم) کی بیداری برای آنان فایده‌ای دارد؟ قبلاً که پیغمبری بیانگر (قوانینی سرنوشت‌ساز و سعادت‌بخش) به نزدشان آمده است. سپس از او رویگردان شدند و گفتند: او دیوانه‌ای (است که این مطالب توسط دیگران به او) آموخته شده است. اگر مدت اندکی عذاب را (از شما) به دور داریم، قطعاً شما (به کفر و شرک و فسق و فجور خود) برمی‌گردید. روزی سخت بر آنان می‌تازیم، (و با چنین یورش تندی آنان را) ما به مجازات می‌رسانیم».

این آیات از وقوع امری درآینده خبر می‌دهند که بعد از نزول این آیات روی می‌دهند و آن همان دودی است که اهل مکه را فرا می‌گیرد، مجازاتی از سوی خداست، زیرا آنان پیامبر  ج را تکذیب می‌کردند.

پیش از آنکه از تحقق و وقوع آنچه آیات از آن خبر داده‌اند، سخن گفته شود، سخن عبدالله ابن مسعود  س را در خصوص آن بیان می‌داریم، زیرا او شاهد چیزی بوده که از آن خبر داده‌اند.

امام بخاری[١٣] از عبدالله ابن مسعود  س نقل می‌کند که: «هنگامی که نبی اکرم  ج با رویگردانی مردم (از اسلام) مواجه گردید، آنان را نفرین کرد و فرمود: «خدایا! آنان را مانند زمان یوسف، دچار هفت سال، قحطسالی بگردان». در نتیجه، آنان (کفار قریش) دچار خشکسالی شدید شدند به طوری که همه چیز از بین رفت و مردم از فرط گرسنگی، پوست حیوان، گوشت مرده و حیوانات مردار را می‌خوردند و اگر یکی از آنان به سوی آسمان نگاه می‌کرد، در اثر گرسنگی، آسمان به نظرش تیره و تار می‌رسید. سرانجام ابوسفیان نزد رسول خدا  ج آمد و گفت: ای محمد! شما که مردم را به اطاعت خدا و رعایت صله رحم، دعوت می‌کنید، اکنون قومت در آستانه هلاکت قرار دارد. برای آنان دعا کن»[١٤].

و بعد از آنکه ابن مسعود این هشت آیه‌ی قبل را تلاوت کرد گفت: «بطشه یعنی روز بدر، و این علامت‌ها از علائم قیامت تا کنون به وقوع پیوسته‌اند: الدخان، البطشة، اللزام، و الروم».

امام بخاری در حدیث شماره ٤٨٠٩ این حادثه را به روایتی دیگر از عبدالله بن‌مسعود  س نقل می‌کند که گفت: حادثه دخان را برایتان نقل می‌کنم، پیامبر  ج قریش را به سوی اسلام فرا خواند، اما آنان سستی نمودند در نتیجه پیامبر  ج چنین دعا فرمودند: «خدایا! مرا بر آنان به هفت سال قحطی - مانند سال‌های یوسف - یاری کن». در نتیجه یکسال آنان را کیفر و عقوبت داد به گونه‌ای که همه چیز از میان رفت تا جایی که مردم از فرط گرسنگی گوشت مرده و پوست حیوانات را می‌خوردند و اگر شخصی به سوی آسمان می‌نگریست از فرط گرسنگی فضا را پر از دود می‌دید.

خداوند می‌فرماید: «منتظر روزی باش که آسمان دود آشکاری را پدیدار می‌کند * دودی که تمام مردم را فرا می‌گیرد. این همان عذاب دردناک عظیم است». در نتیجه رو به درگاه خدا کرده و گفتند: «پروردگارا! عذاب را از ما برطرف گردان، زیرا ما ایمان آورده‌ایم * کی بیداری برای آنان فایده‌ای دارد؟ قبلاً که پیغمبری بیانگر (قوانینی سرنوشت‌ساز و سعادت‌بخش) به نزدشان آمده است. * سپس از او رویگردان شدند و گفتند: او دیوانه‌ای (است که این مطالب توسط دیگران بدو) آموخته شده است. * اگر مدت اندکی عذاب را از شما به دور داریم قطعاً شما (به کفر و شرک و فسق و فجور خود) برمی‌گردید». آیا در قیامت عذاب برداشته می‌شود؟

عذاب برداشته شد، اما آنان به کفرشان بازگشتند، در نتیجه خداوند در روز بدر آنان را مجازات نمود. خداوند می‌فرماید: «روزی سخت بر آنان می‌تازیم، (و با چنین یورش تندی آنان را) ما به مجازات می‌رسانیم».

خلاصه معنی آیات و سخن ابن مسعود  س پیرامون این رویداد این است که: پیامبر  ج از پروردگارش خواست که قریش را به شدّت مجازات نماید و آنان را هفت سال به خشکسالی و بی‌حاصلی مبتلا نماید، مانند هفت سال سختی که اهل مصر بدان مبتلا شدند، سال‌هایی که پادشاه در خواب آن‌ها را دیده بود و یوسف  ÷ آن را برایش تعبیر و تأویل نموده بود.

خداوند دعای رسول  ج را پذیرفت. و به مدت یک سال قریش را مجازات نمود، و قریشیان در همه چیز دچار سختی و شدّت شدند تا آنجا که گوشت مرده و پوست حیوانات و حیوانات مردار را می‌خوردند!

آنان متحمل گرسنگی شدیدی شدند به‌طوری که وقتی شخصی سرش را به سوی آسمان بلند می‌کرد، از فرط گرسنگی میان آسمان و زمین را سیاه و دودآلود می‌دید.

ابوسفیان رهبر مکه به پیش پیامبر  ج آمد و از او خواست که به نزدیکانش رحم کند، زیرا خود او به اطاعت خداوند و انجام صله‌ی رحم دستور می‌دهد، و این که قریشیان بر اثر شدّت گرسنگی در آستانه هلاکت قرار گرفته‌اند، و امیدوار است که از خداوند برای آنان طلب گشایش نماید.

از طرف دیگر آیات، از پیامبر  ج می‌خواهد که منتظر باشد که آسمان دودی آشکار پدید آورد، و اهل مکه را فرا گیرد، این دود عذابی دردناک از سوی خداوند است که به خاطر کفر و تکذیب‌شان بر آنان نازل شده است و هنگامی که به عذاب دچار شدند، از خدا می‌طلبند که عذاب را از آنان دور گرداند و متعهد می‌شوند که ایمان آورند.

خداوند به اطلاع‌شان می‌رساند که بزودی زمانی اندک عذاب را از آنان برمی‌دارد و خشکسالی و گرسنگی را از آنان دور می‌گرداند، ولی آنان بزودی نقض پیمان کرده و دوباره به کفر باز می‌گردند و به دنبال آن خداوند آن را به سختی مجازات می‌کند که همان شکست‌شان در نبرد بدر است.

به‌طور قطع خبرهای سه‌گانه بعد از نزول این آیات تحقق یافتند: دودی که کفار قریش را فرا گرفت، بازگشت دوباره‌ی آنان به کفر بعد از آنکه به سختی از آنان دور شد و انتقام‌گیری از آنان با یورشی تند و مجازاتی سخت در روز بدر.

[١٣]- حدیث شماره: ١٠٠٧.

[١٤]- مختصر صحیح بخاری، ج ١، حدیث ٥٤٢، ص ٣١٤، مترجم: عبدالقادر ترشابی، انتشارات حرمین.