خداوند خواب یوسف را تحقق میبخشد
٦- بعد از آنکه برادران یوسف، او را شناختند، یوسف پیراهنش را به آنان داد تا آن را به عنوان مژده به نزد پدرش ببرند، و به آنان دستور داد تا همگی با خانواده به نزد او آیند. هنگامی که همگی به نزد او آمدند در برابرش کرنش بردند؛ یازده برادر و پدر و مادرش و بدین ترتیب تعبیر خوابش تکمیل شد. خوابی که سالها پیش دیده بود و فقط خداوند مقدارش را میداند. خداوند میفرماید:
﴿وَرَفَعَ أَبَوَيۡهِ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ وَخَرُّواْ لَهُۥ سُجَّدٗاۖ وَقَالَ يَٰٓأَبَتِ هَٰذَا تَأۡوِيلُ رُءۡيَٰيَ مِن قَبۡلُ قَدۡ جَعَلَهَا رَبِّي حَقّٗاۖ وَقَدۡ أَحۡسَنَ بِيٓ إِذۡ أَخۡرَجَنِي مِنَ ٱلسِّجۡنِ وَجَآءَ بِكُم مِّنَ ٱلۡبَدۡوِ مِنۢ بَعۡدِ أَن نَّزَغَ ٱلشَّيۡطَٰنُ بَيۡنِي وَبَيۡنَ إِخۡوَتِيٓۚ إِنَّ رَبِّي لَطِيفٞ لِّمَا يَشَآءُۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡعَلِيمُ ٱلۡحَكِيمُ١٠٠﴾[يوسف: ١٠٠].
«(کاروان داخل مصر گردید و به منزل یوسف وارد شد) و یوسف و پدر و مادرش را بر تخت نشاند (و به رسم مردمان آن زمان در حق سران و امیران و فرمانروایان، جملگی) در برابرش کرنش بردند. یوسف گفت: پدر! این تعبیر خواب پیشین (روزگار کودکی) من است! پروردگارم آن را به واقعیت مبدل کرد. به راستی خدا در حق من نیکیها کرده است، چرا که از زندان رهایم نموده است، و بعد از آنکه شیطان میان من و برادرانم تباهی و جدایی انداخت، شما را از بادیهی (شام به مصر) آورده است. در حقیقت پروردگارم هرچه بخواهد سنجیده و دقیق انجام میدهد. بیگمان او بسیار آگاه (و کارهایش همه) دارای حکمت است».
بیشک خوابی را که یوسف در دوران کودکی دیده بود وعده و بشارتی از سوی خدا برای او بود. وعده سالیان دراز مسکوت مانده بود. یوسف وعده داده شده در این سالها تجارب مهیج، و رویدادهای بسیاری را که خداوند برای او تقدیر نموده بود پشت سر نهاد، خداوند گامهای او را در آنها پیش برده، و کارها را برایش مرتب کرده، و اسباب را برایش مهیا نموده، و تا این صحنهی آخر دستش را گرفته بود، صحنهی تعبیر عملی خواب، و آمدن خانوادهاش به نزد او، و کرنش بردنشان در برابر او و بدین ترتیب به وعدهای که به او داده بود وفا نمود، خداوند سبحان خلاف وعده نمیکند.