چه وقت کفار از مؤمنین راضی و خرسند میگردند؟
٣- خداوند میفرماید:
﴿وَلَن تَرۡضَىٰ عَنكَ ٱلۡيَهُودُ وَلَا ٱلنَّصَٰرَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمۡۗ قُلۡ إِنَّ هُدَى ٱللَّهِ هُوَ ٱلۡهُدَىٰۗ وَلَئِنِ ٱتَّبَعۡتَ أَهۡوَآءَهُم بَعۡدَ ٱلَّذِي جَآءَكَ مِنَ ٱلۡعِلۡمِ مَا لَكَ مِنَ ٱللَّهِ مِن وَلِيّٖ وَلَا نَصِيرٍ١٢٠﴾[البقرة: ١٢٠].
«یهودیان و مسیحیان هرگز از تو خشنود نخواهند شد، مگر اینکه از آئین (تحریف شده و خواستهای نادرست ایشان) پیروی کنی. بگو: تنها هدایت الهی هدایت است و اگر از خواستها و آرزوهای ایشان پیروی کنی، بعد از آنکه علم و آگاهی یافتهای (و با دریافت وحی الهی، یقین و اطمینان به تو دست داده است)، هیچ سرپرست و یاوری از جانب خدا برای تو نخواهد بود (و خدا تو را کمک و یاری نخواهد کرد)».
خداوند خطاب به فرستادهاش ج بیان میکند که یهودیان و مسیحیان هرگز از او خشنود نخواهند شد مگر اینکه از آیین آنان پیروی کند، و به او دستور میدهد که در حالی که در راه حق ثابتقدم و استوار است با آنها رویارو شود و به آنان بگوید که هدایت (راستین) هدایت خداست، و او را تهدید میکند که اگر از هوسهای آنان پیروی کند هرگز کسی را نخواهد یافت که او را از عذاب خداوند نجات دهد.
هدف از این خطاب امّت اسلامی است، زیرا پیامبر ج پایبند به هدایت خداوند است و چنین تصور نمیشود که ایشان از هوسهای یهودیان و مسیحیان پیروی کند، در نتیجه خطاب در ظاهرش متوجه پیامبر ج است، اما در حقیقت این سخنی هشدار دهنده از سوی خداوند به همهی افراد امّت ایشان ج است.
میتوانیم از آیه این حقایق و دادههای ذیل را استخراج کنیم:
١- یهودیان و مسیحیان از رسول الله ج و از هرمسلمانی از امتش عصبانی و خشمگیناند، زیرا حق با اوست، و آنان از هر آنکه حق با او باشد بیزارند.
این یهودیان و مسیحیان کافر و گمراهند، زیرا به سبب کفرشان و به سبب کینهای که نسبت به یاران و دوستان خدا دارند خداوند از آنان خشمگین شده و آنان را لعن و نفرین کرده است.
٢- اینان هرگز از مسلمانان راضی و خشنود نمیگردند، مگر اینکه مسلمانان از آیین آنان پیروی کنند و دینشان را پذیرفته و یهودی یا مسیحی شوند یا حداقل از اسلام دست کشیده و هدایت را رها کنند و گمراه و ضایع، و سرگردان و آواره گردند به گونهای که نه دینی و نه عقیدهای و نه شخصیتی نداشته باشند. این سخن به این مفهوم است که هرگاه دیدیم که یهودیان و مسیحیان یکی از مسلمانان را دوست داشتند. یا از او خشنود شدند و او را ستودند، ناگزیر باید در این شخص و استقامتش بر راه اسلام و پایبندیش نسبت به آن دچار شک و تردید شویم! زیرا اگر او واقعاً پایبند به اسلام باشد، این کفار او را دوست نمیدارند و از او خشنود نشده و تعریف و تمجیدش نمیکنند.
٣- آیه علّت بدگویی یهودیان و مسیحیان از علما و دعوتگران و رهبران مجاهدین معاصر را برای ما بیان میدارد آنجا که اتهامات فراوانی را متوجه این بزرگواران مینمایند و آنان را به افراطگرایی و خشونت و تروریسم و تباهکاری و تخریب متهم کرده و علیه آنان اعلان جنگ میکنند!
همزمان از رهبران و مسئولین حکومتی مسلمانان خشنود بوده، آنان را ستوده و با آنها همسو هستند! قرآن راز نفرتشان از گروه اول، و خشنودیشان از گروه دوم را برملا میسازد.
ناگزیر باید نسبت به غیر ممکن بودن دستیابی مؤمن نیکوکار پایبند به اسلام به خشنودی و محبت یهودیان و مسیحیان یقین داشته باشیم، و اصلاً این موضوع برای شخص مؤمن مهم نیست و حتی اگر از او خشنود گردند باید در (التزامش به) دینش شک کند.