جواب دعای قریش با دست انداختن آنان
١- خداوند میفرماید:
﴿إِن تَسۡتَفۡتِحُواْ فَقَدۡ جَآءَكُمُ ٱلۡفَتۡحُۖ وَإِن تَنتَهُواْ فَهُوَ خَيۡرٞ لَّكُمۡۖ وَإِن تَعُودُواْ نَعُدۡ وَلَن تُغۡنِيَ عَنكُمۡ فِئَتُكُمۡ شَيۡٔٗا وَلَوۡ كَثُرَتۡ وَأَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ١٩﴾[الأنفال: ١٩].
«ای مشرکان قریش! شما که از خدا درخواست پیروزی گروه بر حق را داشتید، و هماینک مسلمانان پیروز شدهاند و حق را عیان میبینید، اگر از کفر و دشمنانگی با پیغمبر و مسلمانان دست بردارید، برای شما بهتر است، و اگر به کفر و جنگ با ایشان برگردید، ما هم پیروز کردن آنان و شکست دادن شما را تکرار میکنیم و جمعیت شما هر چند هم زیاد باشد کاری از پیش نخواهد برد و بیگمان خدا با مؤمنان است».
آیه در خصوص جنگ بدر سخن میگوید و به برخی از سخنان مشرکین قریش اشاره میکند، همچنین آنها را تهدید کرده و میترساند، و روحیاتشان را درهم میشکند، در عوض روحیات و همتهای مجاهدین را افزایش میدهد، خطاب در آیه متوجه کفار قریش است.
امام حافظ ابن کثیر در تفسیر این آیه میفرماید: خداوند به کفار میگوید: اگر از خداوند پیروزی و ظفر میطلبید و اگر از او میخواهید که میان شما و دشمنان مؤمنتان داوری و حکمیت نماید، اینک آنچه را میخواستید به نزدتان آمد. همچنان که ابن اسحاق و دیگران از عبدالله بن ثعلبه نقل میکنند که: ابوجهل در روز بدر گفت: پروردگارا هرکدام از ما را که بیشتر قطع رحم میکند نابود گردان، خداوندا اینان چیزی آوردهاند که ناشناخته است، فردا آنان را نابود گردان! ابوجهل این دعا را به طلب فتح و غلبه بیان کرد، خداوند این آیه را نازل فرمود: ﴿إِن تَسۡتَفۡتِحُواْ فَقَدۡ جَآءَكُمُ ٱلۡفَتۡحُۖ﴾.
سدی میگوید: هنگامی که مشرکین از مکه به سمت بدر رفتند ابتدا به پردهی کعبه آویختند و از خدا طلب پیروزی کردند، و گفتند: خدایا بهترین و بزرگوارترین و گرامیترین دو گروه را پیروز گردان، خداوند فرمود: ﴿إِن تَسۡتَفۡتِحُواْ فَقَدۡ جَآءَكُمُ ٱلۡفَتۡحُۖ﴾ یعنی: آنکه را شما گفتید و خواستید پیروز گرداندم، و او محمد مصطفی ج است این سخن خداوند: ﴿وَإِن تَنتَهُواْ﴾ اگر دست بردارید: از کفر به خدا، و تکذیب پیامبرش ج، ﴿فَهُوَ خَيۡرٞ لَّكُمۡۖ﴾ آن برای شما بهتر است: در دنیا و آخرت، و این سخن خداوند: ﴿وَإِن تَعُودُواْ نَعُدۡ﴾، «اگر هم برگردید، ما هم برمیگردیم». یعنی: اگر به کفر و گمراهی که بر آن بودید بازگردید، ما نیز این چنین حادثهای (مسلط ساختن مؤمنان) را بر شما برمیگردانیم و این سخن خداوند: ﴿وَلَن تُغۡنِيَ عَنكُمۡ فِئَتُكُمۡ شَيۡٔٗا وَلَوۡ كَثُرَتۡ﴾، «و هرگز گروه شما اگرچه انبوه باشد، به حالتان سودمند نخواهد بود». یعنی: هرچند جمعکنندگان بتوانند مجموعههای زیادی جمع کنند بیشک کسی که خدا با اوست چیره نمیگردد. ﴿وَأَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ١٩﴾، «و بیگمان خدا با مؤمنان است»: اینان گروه پیامبر ج و در کنار ایشانند.[٣٠]
امام ابن کثیر آیه را بر این اساس تفسیر نموده است که: خطاب آیه متوجه کفار قریش است و آنان را تهدید کرده و میترساند، و روحیات و ارادههای آنان را درهم میشکند، و آنان را از امکان پیروز شدن بر مؤمنین مأیوس میگرداند، این سخن درست است که با سیاق سوره و سبب نزول آیه هماهنگ است، اما آیه مختص رویدادهای رخ داده برای مشرکین در روز بدر نیست، همچنین خطاب هم مختص ابوجهل و دیگر مشرکینی که با او بودند نیست، و از جمله بدیهیات اسباب نزول این است که: «ملاک، عموم لفظ میباشد، نه سبب خاصی که آیه در آن مورد نازل شده». یعنی: جایز نیست که معنی آیه را به سبب نزول آن مختص گردانیم. بلکه ضروری است که از سبب نزول به سمت دلالت عمومی آیه، و بیان فراگیر بودن آن به تمامی رویدادهای مشابه سبب نزول برویم. حال این آیه که در برابر ما است، واجب است که مفهومش را از خلال سبب نزول آن و سخنش دربارهی مشرکین در بدر، روشن گردانیم، همچنان که امام ابن کثیر چنین کرده است، سپس مفهوم و دلالت آن را گسترش دهیم تا همهی نبردهایی را که کفار بر ضد مسلمانان مجاهد صادق در هر زمان و مکانی اعلان میدارند، دربر گیرد.
آیه کفار را در هرنبردی که بر ضد اسلام و مسلمین ترتیب میدهند مورد خطاب قرار میدهد، و آنان را تهدید به شکست کرده و میترساند، و به قلبشان، از اینکه بتوانند هدفشان را تحقق بخشیده و اسلام و مسلمین را از پای درآورند، یأس و ناامیدی القا میکند. و از این رو میبینیم که آیه بیانگر وعدهای قرآنی در خصوص پیروزی و استقرار مؤمنین، و تهدید و ترساندن کفار به شکست، در پایان (هر نبردی) است (که میان حق و باطل روی دهد). همچنین میبینیم که این وعدهی قرآنی در دورههای گذشته تاریخ اسلامی عملی گشته است، و پیوسته این وعده پابرجاست، و قلبهای مسلمانان مجاهد این دوره را از امید و اطمینان سرشار و لبریز میگرداند، همچنان که قلبهای نسلهای آینده مسلمانان را از آن لبریز میگرداند!
[٣٠]- تفسیر ابن کثیر: ٢/٢٩٧-٢٩٨.