١- در سورهی رعد
خداوند میفرماید:
﴿وَلَا يَزَالُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ تُصِيبُهُم بِمَا صَنَعُواْ قَارِعَةٌ أَوۡ تَحُلُّ قَرِيبٗا مِّن دَارِهِمۡ حَتَّىٰ يَأۡتِيَ وَعۡدُ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُخۡلِفُ ٱلۡمِيعَادَ٣١﴾[الرعد: ٣١].
«پیوسته کافران به سبب کاری که میکنند دچار بلا و مصیبت کوبنده میگردند، و یا اینکه بلا و مصیبت کوبنده بر دور و بر آنان فرود میآید تا وعدهی خدا فرا رسد. بیگمان خداوند خلاف وعده نمیکند».
آیه در ارتباط با تکذیب کفار نسبت به قرآن، و مبارزهی آنان با حق و پیروان آن، و عقوبت خداوند نسبت به آنان بعد از آنکه به آنان مهلت و فرصت عطا کرد، نقل شده است.
(همچنین) آیه از تداوم عذاب خداوند نسبت به کفار، به علّت گناهان و نافرمانیهایشان، خبر میدهد، پیوسته به مصیبتهای ویرانگر گرفتار شده و فاجعههای بزرگ بر آنان نازل میشود، این مصیبتها و فاجعهها یا برخود آنان وارد شده و خانههایشان را ویران میکند و یا بر سرزمینهای نزدیک آنان فرود میآید تا آنها را متوجه (اشتباهاتشان) ساخته و قلبهایشان را بیدار سازد. این مصیبتها و فاجعهها گاه به شکل زلزلهها، فورانهای آتشفشانی، طوفانها، طغیان رودخانهها، جنگها، بیماریها یا چیزهایی از این قبیل رخ میدهند.
این مصیبتها بنابه حکمت خداوند مدام کفار را گرفتار میکند هرچند زمان آن به درازا بکشد و مکانهای دیگر را نیز شامل گردد این حالت تا تحقق وعدهی خداوند ادامه مییابد.
یا وعدهی خداوند در دنیا به صورت عملی متحقق گشته و در زمین انطباق مییابد و یا در روز قیامت به همان شیوهای که خداوند به آتش جهنم کفار را تهدید نموده رخ مینماید و پس از آنکه در آخرت آنان را مورد حسابرسی و بازخواست قرار داد عذاب مینماید.
صورتهای گوناگون عذابی را که خداوند به کفار وعده داده است، واقعی و نزدیک و تحقق یافتنی است، زیرا خداوند خلف وعده نمیکند: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُخۡلِفُ ٱلۡمِيعَادَ٣١﴾.
معنی: «لا يُخْلِفُ الْميعاد»: یعنی وعدهاش را متوقف و ملغی نمیکند، زیرا او میتواند وعدهاش را تحقق بخشیده و هیچ قدرتی جلودارش نیست، زیرا هیچ چیزی نه در زمین و نه در آسمان او را از اجرای وعدهاش ناتوان نمیسازد.
فقط شخص ناتوان خلاف وعده میکند در حالی که هیچ چیزی نمیتواند خداوند را ناتوان سازد و فقط شخص دروغگو است که وعدهاش را رها میکند، در حالی که خداوند راستگوترین است.
گاه گروهی از مردم با میزان توانایی خود، و زمینهی قدرت خود آشنا نبوده، در نتیجه وعدههایی بزرگتر از توان و وسع خود میدهد، و هنگامی که زمان انجام وعده میرسد از اجرای آن ناتوان است آنهم به خاطر ضعف و ناتوانی در قوت و قدرت، و کمبود مالی و بدین ترتیب خلاف وعده میکند.
واضح است که خلف وعده صفتی از صفات ناپسند منافقین است، اما اگر انسان مؤمنی وعدهای بدهد آن را به تمامی انجام میدهد، زیرا او فقط براساس میزان توانایی خود وعده میدهد.
دو بار وعده در آیه مطرح شده است: ﴿حَتَّىٰ يَأۡتِيَ وَعۡدُ ٱللَّهِۚ﴾ ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُخۡلِفُ ٱلۡمِيعَادَ٣١﴾.
«وَعدُ»: مصدر فعل ثلاثی است، گفته میشود: وَعَدَ، یَعِدً، وَعداً.
و (میعاد): مصدر دیگر فعل ثلاثی است، گفته میشود: وَعَدَ، میعاداً، همچنان که گفته میشود: فَعَلَ، مفعالاً، و این مانند: میقات است.
در مصدر (میعاد) نوعی تأکید و یقین پیدا کردن و مبالغه وجود دارد که بیشتر از آن چیزی است که در مصدر (وَعد) وجود دارد، زیرا (میعاد) دو حرف بیشتر دارد، و فزونی فرم و شکل دلیلی است بر فزونی معنا و مفهوم!
آمدن دو مصدر (وَعد، و میعاد) در کنار هم، آنهم در دو جملهی پی در پی در آیه، نشانی از نشانههای اعجاز بیانی حیرتانگیز در قرآن است.