بیرونراندن یهودیان، تنبیهی برای آنان
١- خداوند میفرماید:
﴿هُوَ ٱلَّذِيٓ أَخۡرَجَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ مِن دِيَٰرِهِمۡ لِأَوَّلِ ٱلۡحَشۡرِۚ مَا ظَنَنتُمۡ أَن يَخۡرُجُواْۖ وَظَنُّوٓاْ أَنَّهُم مَّانِعَتُهُمۡ حُصُونُهُم مِّنَ ٱللَّهِ فَأَتَىٰهُمُ ٱللَّهُ مِنۡ حَيۡثُ لَمۡ يَحۡتَسِبُواْۖ وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ ٱلرُّعۡبَۚ يُخۡرِبُونَ بُيُوتَهُم بِأَيۡدِيهِمۡ وَأَيۡدِي ٱلۡمُؤۡمِنِينَ فَٱعۡتَبِرُواْ يَٰٓأُوْلِي ٱلۡأَبۡصَٰرِ٢ وَلَوۡلَآ أَن كَتَبَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِمُ ٱلۡجَلَآءَ لَعَذَّبَهُمۡ فِي ٱلدُّنۡيَاۖ وَلَهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ عَذَابُ ٱلنَّارِ٣ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ شَآقُّواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥۖ وَمَن يُشَآقِّ ٱللَّهَ فَإِنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ٤﴾[الحشر: ٢-٤].
«او کسی است که کافران اهل کتاب را در نخستین گردهمایی (و لشکرکشی مسلمانان و برخورد با ایشان در پیرامون مدینه) از سرزمینشان بیرون راند (و به خیبر کوچاند). شما گمان نمیبرید که آنان بیرون روند، و ایشان هم گمان میبردند که دژهایشان آنان را از عذاب خدا به دور میدارد. اما خدا از جانبی به سراغشان رفت که فکرش را نمیکردند. به دلهایشان هراس انداخت، به گونهای که با دستهای خود و با دستهای مؤمنان خانههای خویش را ویران میکردند! ای خردمندان! درس عبرت بگیرید. اگر خداوند ترک دیار را بر آنان مقرر نمیکرد، در دنیا ایشان را به عذاب (سختتر از اخراج) گرفتار مینمود. آنان در آخرت عذاب آتش دوزخ دارند. این (کیفر دنیوی و اخروی) بدان خاطر است که آنان با خدا و پیغمبرش دشمنی ورزیدهاند، و هرکس با خدا دشمنی ورزد (خدا او را به اشد مجازات میرساند) چرا که خدا سخت عذاب میدهد».
خطاب آیه متوجه صحابه است، خداوند در این آیه به آنان خبر میدهد که این اوست که یهودیان بنی نضیر را از سرزمینشان بیرون راند، و آنان را به عنوان کفار اهل کتاب توصیف میکند، خداوند با اخراج دشمنان مؤمنین به آنان لطف و احسان مینماید، و به قدرت و تسخیرناپذیری دژهای یهودیان اشاره میکند و این که صحابه توقع خروجشان را نداشتند، و در مقابل یهودیان به قدرت و تسخیرناپذیری دژهایشان متکی بودند تا آنجا که یقین داشتند این دژها عذاب خداوند را از آنان دور میگرداند.
از جمله تدابیر خداوند نسبت به آنان این بود که عذاب و عقابش را از جایی که توقعش را نداشتند بر آنان فرود آورد، آنان منتظر بودند که مسلمانان بر آنان هجوم آورند بدین خاطر کشیکها و مراقبتهایشان را از قلعههایشان تقویت کردند، اما خداوند از درون خودشان با آنان جنگید، بدین شکل که ترس و رعب از مسلمانان را به دلهایشان انداخت. اینجا بود که قدرت و تسخیرناپذیری دژهایشان سودی به آنان نرساند در نتیجه تسلیم شده و شروع به شکافتن دژها و خراب کردن خانههایشان نمودند تا اسباب و اثاثیهشان را از آنجا خارج کنند. خداوند این عذاب را بر آنان فرود آورد، و بر آنان مقرر کرد که ترک وطن کنند، زیرا آنان با خدا و رسولش مخالفت کرده و با یاران و یاورانش جنگیده، و در برابر دینش ایستاده بودند، و بدین ترتیب خداوند سنّتش را بر آنان محقق میگرداند، سنّتی که تخلّفناپذیر است، زیرا هرآنکه با خدا و رسولش مخالفت کند نابود شدنی و دردمند است.