رشک و حسد کفار نسبت به مسلمانان
٣- حسادت کفار اهل کتاب نسبت به مسلمانان بدین خاطر است که خداوند بر مسلمانان منت نهاده و هدایت و خیر را به آنان ارزانی داشته است و چون این اهل کتاب وحی خداوند را تحریف کردند و در برابر او طغیان نمودند و به نبرد با فرستادگانش پرداختند به همین دلیل گمراه و گناهکار شدند و در نتیجه خود را از این هدایت و خیر محروم کردند و هنگامی که یقین پیدا کردند که مسلمین همراه و همگام خیر و هدایت و حقاند به جای آنکه از آنان پیروی کرده و همراه و همگام آنان شوند نسبت به آنان حسادت ورزیدند.
واضح است که حسادت یک بیماری پلید درونی است و صاحب حسودش را وامیدارد که تمنای زوال خیر از شخص مورد حسد قرار گرفته را بنماید و بکوشد که او را از خیر محروم گرداند، آنچه نزد حسود مهم است این است که خیر را از طرف مقابل دور گرداند حال برایش فرقی نمیکند که این خیر نصیب او یا شخص دیگری گردد.
حسادت اهل کتاب نسبت به مؤمنین خود دلیلی بر کینه و نفرتشان نسبت به آنان است، و فقط شخص حسود کافر نسبت به اصحاب حق کینه و بغض دارد و این در حالی است که مؤمنین مرتکب کاری نشده، و نسبت به حسودان مرتکب گناهی نشدهاند که موجب کینه و نفرت و حسادت آنان گردد، جز اینکه مؤمنین بر راه حق و هدایتاند!
٤- کینه و حسادت اهل کتاب نسبت به مسلمانان آنان را به این امور وا میدارد: رویارویی و جنگیدن با مسلمانان، علاقه و آرزو به اینکه مؤمنین را به تباهی و وسوسه و گمراهی بکشانند، آنان را از حق و خیری که محدود به اسلام است دور گردانند، آنان را از ایمان و دینشان منصرف کرده و به کفر و گمراهی و زیان بازگردانند تا در این حالت یکسان و برابر کفار حسود محارب گردند.
٥- این هدف شیطانی اهل کتاب هدفی عارضی و گذرا و یا نشأت گرفته از اختلافی جزیی و کم اهمیت نیست، بلکه علاقه و آرزویی قلبی و ریشهدار است، تمایلی قلبی ثابت در درون اوست، تمایل قلبی از قلب بیرون نرفته و صاحبش از آن دست نمیکشد.