١- پیامبر صلی الله علیه وسلم به خباب بن أرت رضی الله عنه وعده داد
امام بخاری در کتاب مناقب انصار از خباب س روایت میکند که: نزد نبی اکرم ج رفتم. ایشان بُرد یمانی خویش را زیر سر نهاده بودند و در سایهی کعبه آرمیده بودند. در آن ایام، ما از مشرکان شکنجههای سخت میدیدیم. به ایشان گفتم: دعا نمیکنید و از خدا نمیخواهید؟! آن حضرت برخاستند و نشستند، در حالی که چهرهی ایشان برافروخته شده بود، گفتند: «پیشینیان شما را با شانههای آهنین گوشت و رگ و پی ایشان را از روی استخوانهایشان میتراشیدند، اما از دینشان برنمیگشتند! و اره را بر فرق سر آنان مینهادند و از وسط آنان را دو نیم میکردند، اما از دینشان برنمیگشتند! خداوند خود، این امر را به تمام و کمال خواهد رسانید، و به جایی خواهید رسید که انسانی سوار بر مرکب فاصله میان صنعا تا حضرموت را طی کند، و در اثنای این راه طولانی و مخوف، به جز از خدا از هیچکس و هیچ چیز نترسد! و فقط از حملهی گرگ به گوسفندانش میترسد!».[٥١][٥٢].
خباب بن أرت س از اذیت و آزاری که مسلمانان در سالهای اول بعثت میدیدند و میچشیدند، خبر میدهد، آنجا که مشرکین آنان را زجر و شکنجه داده، و مسلمانان با صبر و امید به پاداش الهی و استقامت با آن روبرو میشدند. (از سخنان خباب) معلوم میشود که خباب س در بطن اذیت و آزار و شکنجه بوده - زیرا میگوید: ما از مشرکان شکنجههای سخت میدیدیم -[٥٣] به کعبه آمد، و پیامبر ج را آنجا یافت، در حالی که در سایهی کعبه آرمیده بود، و بُرد یمانیاش را همچون بالشی زیر سرش نهاده بود، خباب از او تقاضای دعا کرد، و به ایشان گفت: آیا دعا نمیکنید و از خدا نمیخواهید! خواست و تقاضای خباب س به جا و به موقع بود، زیرا از مشرکین اذیت و آزار میدیدند و مدام این اذیت و آزارها افزایش و شدّت مییافت، در حالی که مسلمانان صابر و ثابت و امیدوار به دریافت پاداش الهی بودند، اما علاقمند به گشایش و رفع تنگنا نیز بودند، خباب از ایشان خواست تا برای آنان نزد خدا دعا نماید، زیرا دعای پیامبر ج نزد خداوند مستجاب است، تقاضای خباب س به خاطر تردید نسبت به حق، یا از روی ناامیدی و حرمان، و بعید دانستن گشایش و یاری نبود.
با این وصف پیامبر ج از خواستهاش خشنود نشد، بدین خاطر در حالی که عصبانی بود نشست، و چهرهاش از عصبانیت قرمز شده بود.
چرا پیامبر ج از خواستهی خباب عصبانی شد؟
بیشک خباب در طلبش اشتباه نکرده بود، اما پیامبر ج از او و دیگر مسلمانان میخواهد که در برابر اذیت و آزار مشرکین با تداوم در صبر و ثبات رویاروی شوند، و هرگاه که شکنجه و آزار کفار افزایش و شدّت مییابد مسلمانان نیز صبر و امیدشان به پاداش الهی را افزایش دهند، این صبر و استقامت توشهای ضروری است که با آن این مرحله سخت و خشن را طی میکنند، و این برای آنان یاری و مساعدت است، اطمینان و یقینشان را بر آمدن گشایش و یاری تقویت میکند.
[٥١]- بخاری، حدیث شماره: ٣٨٥٢.
[٥٢]- ترجمه برگرفته از کتاب خورشید نبوت، تألیف: صفی الرحمن مبارکفوری، ترجمه: دکتر محمد علی لسانی فشارکی، ص ٢٦٣، نشر احسان، اول - ١٣٨١، با اندکی تغییر. م.
[٥٣]- برای آگاهی از نحوه شکنجه خباب بنگرید به: خورشید نبوت، تألیف: صفی الرحمن مبارکفوری، ترجمه: دکتر محمد علی لسانی فشارکی، ص ١٨١. م.