پیامبر صلی الله علیه وسلم از پروردگارش طلب عملی نمودن وعدهاش را مینماید
امام بخاری[٢٢] از ابن عباس ب روایت نموده که: پیامبر ج در روز بدر در حالی که درون خیمهی خود بود فرمود: «پروردگارا من وفای به عهد و تحقق وعدهی تو را، از تو میطلبم! خداوندا، اگر میخواهی که بعد از امروز دیگر هرگز پرستیده نشوی»، در این هنگام ابوبکر صدیق س دست ایشان را گرفت و گفت: کافی است یا رسول الله ج چنان که باید به درگاه پروردگارت التماس کردید! و در حالی که پیامبر ج زره بر تن داشتند از خیمه خارج شده و میفرمودند: «جمعیت ایشان به زودی شکست میخورند و پشت میکنند و میگریزند. بلکه موعدشان قیامت است، و بلای قیامت عظیمتر و تلختر (از کشتن و اسارت این جهانی برای ایشان) است». [قمر: ٤٥-٤٦].
ابن عباس ب در این حدیث بیان میدارد که: پیامبر ج پیش از وارد شدن به نبرد به درگاه خداوند تضرع و زاری نموده و از ایشان طلب یاری نمودند و از خداوند خواستند که وعدهاش را تحقق بخشیده، و بندگان مؤمن مجاهد را پیروز گرداند تا پرستش و بندگی خداوند در زمین ادامه یابد.
پیامبر ج مکرراً به تضرع و زاری و التماس پرداختند تا اینکه ابوبکر صدیق س با ایشان همدردی کرده و به ایشان گفتند: کافی است ای پیامبر ج، بیشک خداوند آنچه را که به تو وعده داده، عملی خواهد کرد.
هنگامی که پیامبر ج نسبت به عملی شدن وعده پروردگارش امیدوار شد، آیهی سورهی قمر را که چند سال پیش نازل شده بود را یادآوری کرد، زیرا ایشان بعد از تضرعشان از خیمهی کوچک خود خارج شده و در حالی که با زره خود شتابان حرکت میکردند همان آیه را تلاوت میکردند: ﴿سَيُهۡزَمُ ٱلۡجَمۡعُ وَيُوَلُّونَ ٱلدُّبُرَ٤٥﴾[القمر: ٤٥]. و نسبت به تحقق وعده الهی خوشبین و شادمان بودند!
عمر بن خطاب س دعا و التماس پیامبر ج به درگاه خداوند در روز بدر را با کلمات دیگری به تفصیل شرح داده است.
امام مسلم[٢٣] از ابن عباس ب نقل میکند که: عمر بن خطاب س برای من نقل کرد: در روز بدر، پیامبر ج به مشرکین نگریست در حالی که آنان هزار نفر بودند و اصحاب ایشان ج سیصد و نوزده مرد بودند، پیامبر ج رو به قبله نمودند، سپس دستهایشان را (به نشانهی دعا) بلند کردند و با صدای بلند پروردگارش را فراخواند: «خداوندا وعدهای را که به من دادهای، انجام ده و عملی فرما، پروردگارا اگر این گروه کوچک از اهل اسلام نابود گردند دیگر کسی در زمین تو را عبادت نمیکند». پیوسته با صدای بلند پروردگارش را فرا میخواند، در حالی که دستانش را دراز کرده بود، و روی به قبله نموده بود تا اینکه ردایش از شانههایش افتاد. ابوبکر س به نزد ایشان آمد، ردایش را برداشته و بر شانههایش انداخت و از پشت سر مراقبش بود، و گفت: ای رسول خدا ج درخواست و طلبت از خداوند کافی است حتماً آنچه را به تو وعده داده است عملی خواهد کرد.
سپس خداوند این آیه را نازل کرد:
﴿إِذۡ تَسۡتَغِيثُونَ رَبَّكُمۡ فَٱسۡتَجَابَ لَكُمۡ أَنِّي مُمِدُّكُم بِأَلۡفٖ مِّنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ مُرۡدِفِينَ٩﴾[الأنفال: ٩].
«(به یاد آورید) زمانی را که (در میدان کارزار بدر از شدّت ناراحتی) از پروردگار خود درخواست کمک و یاری مینمودید و او درخواست شما را پذیرفت (و گفت): من شما را با یک هزار فرشته کمک و یاری میدهم که این گروه هزار نفری گروههای متعدد دیگری را پشت سر دارند».
خداوند با فرشتهها او را یاری داد.
براساس این روایت پیامبر ج با صدای بلند پروردگارش را فرا میخواند و از او طلب یاری نموده و به درگاهش التماس مینماید و خوشبین است که وعدهاش را برای او عملی و اجرا نماید، و این همان وعدهای است که آیهی سوره قمر و آیاتی مشابه آن بیان داشتهاند وعدهای که بیانگر پیروزی مؤمنین و شکست کفار است. ابوبکر صدیق س با او همدردی کرده و به او اطمینان میدهد که خداوند وعدهای را که به او داده عملی مینماید.
بیشک پیامبر ج یقین داشت که به زودی خداوند وعدهای را که به او داده عملی خواهد نمود، و لحظهای در این خصوص شک نکرد اما دعا و تضرعش از مقولهی اخذ اسباب، و التماس به درگاه الهی جهتِ طلب وعده داده شده توسط خداوند بود، (همچنین) ابوبکر صدیق س یقین داشت که خداوند به زودی وعدهاش را عملی میکند، زیرا او خلاف وعده نمیکند، و به رغم نابرابری و ناهمسانی (نفرات و ادوات) دو گروه، به پیروزی در جنگ یقین داشت.
[٢٢]- حدیث شماره ٤٨٧٧.
[٢٣]- حدیث شماره ١٧٦٣.