نیاز امتهای معاصر به برنامهی امّت اسلامی
(نیاز به) والایی و نیکخواهی امّت اسلامی در این دوره آشکارتر از هر زمان دیگری است، زمانهای که شاهد عزل کردن اسلام از حضوری مؤثر و حقیقتی در سرزمینهای اسلامی، و شاهد کنار گذاشتن امّت اسلامی از جایگاه تمدنی - جهانی، و سیطرهی کفار بر جهان و رهبری جاهلانهی بشریت است!، در این دوره اندیشهها و مکاتب و اعتقادات جاهلی و ملحدانه را میبینیم که بر افکار و تصورات، احساسات و عواطف، گفتار و کردار، رفتارها و منشها، و علاقمندیها و تمایلات مردم چیره گشته است. بدی و پلیدیای را که زندگی جاهلی غربی، در فکر و علم، در تولید و صنعت، در ثروت و اقتصاد، در سیاست و اجتماع، و در خلق و خود و رفتار، تراویده و تولید میکند را میبینیم. ارزشها و اصول شیطانی را که بشریت در باتلاق هرزگی و بیبندوباریاش غرق گشته است را میبینیم و مردان و زنان به حیواناتی که برده و بندهی شهوات و هوسپرستی و انحرافات جنسیاند بدل گشتهاند!
بیشک تمایلات جنسی نامشروع و مواد افیونی و مخدر، ملتها را بدل به (بدترین) ملتهایی نموده که بر روی زمین به سر میبرند، و انسانیت انسان در آن مسخ شده، و او را به پایینترین درجهی حیوانیت فرو برده است. تا آنجا که بقیهی عقلا و اندیشمندان غربی را واداشته تا به جستجوی ته ماندهی انسانیت در نزد انسان زجردیدهی کافر غربی بپردازند، و دست آخر نیز اثری از آن نیابند. آنچه بشریت را بسیار نیازمند این امّت مسلمان میگرداند، امتی که نیکوکار و پاکدامن، و به واسطه اخلاق و رسالتش متمایز است، این است که به بشریت دردمند، انسانیت به سرقت رفتهاش را باز گرداند.