نزول سوره پیرامون راندن یهودیان بنی نضیر است
سورهی حشر مدنی است، در سال چهارم هجری و بعد از بیرون راندن یهودیان بنی نضیر نازل شده است، و بدین خاطر ابن عباس ب آن را (سورهی بنی نضیر) نامیده است. علّت بیرونراندن بنی نضیر، پیمانشکنیشان با رسول الله ج بود، این حالت پیوسته سرشت یهودیان است.
بعد از غزوه احد، در سال سوم هجری حادثه (بئرمعونه) روی داد، حادثهای که در آن مشرکین هفتاد نفر از صحابهی حافظ قرآن را فریفتند، صحابهای که پیامبر ج آنان را برای دعوت به سوی خدا فرستاده بود، مشرکین آنان را کشتند و فقط عمرو بن أمیه ضمری س از این حادثه جان سالم به در برد، او در راه بازگشت به مدینه دو نفر از مشرکین طایفهی بنی عامر را دید و چنین پنداشت که آنان جزو قبیلهای هستند که پیمانشکنی کرده و صحابه را به قتل رساندهاند، لذا بر آنان حمله برده و آنان را به خونخواهی برادران شهیدش کشت.
هنگامی که عمرو خبر قتل آن دو مرد را به پیامبر ج داد پیامبر ج خشمگین شدند، زیرا آن دو مرد قبیلهی بنی عامر جزو کسانی بودند که با پیامبر ج پیمان داشتند، و این یعنی کشتن آنها خطا و اشتباه بوده، و بدین خاطر پیامبر ج متعهد شد که دیهی آن دو کشته را بپردازد!، میان قبیله بنی عامر و یهودیان بنی نضیر رابطه و پیوند بود، و خانههای بنی نضیر در سمت شرق مدینه بود آنهم به فاصلهی چند مایلی آنجا، میان یهودیان و پیامبر ج نیز پیمان برقرار بود.
پیامبر ج به همراه دو رفیقش ابوبکر صدیق س و عمر فاروق س به نزد یهودیان رفتند تا در خصوص پرداخت دیهی آن دو مرد کشته شده بنی عامری با آنان سخن گویند. وقتی که به نزد آنان رسید پیامبر ج و دو همراهش را در کنار دیواری نشاندند، و هنگامی که پیرامون پرداخت دیهی آن دو کشته با آنان سخن گفتند آنان آمادگیشان را برای همکاری در این زمینه اعلان نمودند. اینجا بود که حیله و نیرنگ در درونشان بیدار گشت، و به همدیگر گفتند: این فرصت مناسبی برای کشتن او و رها شدن از دست او است، سربازانی هم به همراه ندارد که از او دفاع کنند! باهم به توافق رسیدند که یکی از آنان به روی دیوار رفته و سنگ بزرگی را بر سر پیامبر ج بیندازد!، خداوند جریان را به پیامبرش ج خبر داد و او را از نیرنگشان مصون داشت. پیامبر ج به پا خاست و گویی که میخواهد در پی برآوردن نیازی برود، و آنان را ترک کرد و به سمت مدینه به راه افتاد، وقتی که ابوبکر و عمر دیدند که همراهشان دیر کرده، برخاسته و به مدینه بازگشتند.
در مدینه پیامبر ج همراهانش را از توطئه یهود، و پیمانشکنیشان، و نقشه آنان برای قتل او، باخبر ساخت!، پیامبر ج سپاهی را برای نبرد با یهودیان بنی نضیر آماده نمود، روز بعد ناگهان یهودیان بنی نضیر دیدند که با سپاه رسول الله ج محاصره شدهاند.
زمانی که در محاصره بودند سرکرده منافقین عبدالله بن ابی خود را به آنان رسانده، و از آنان خواست که تسلیم پیامبر ج نشوند، و در قلعههایشان بمانند، و به آنان وعده داد که یارانش را برای کمک به آنان بفرستد، یهودیان منتظر یاری منافقین ماندند، اما آنان نیامدند! در این شرایط یهودیان مجبور به تسلیم شدند و بر این اساس تسلیم شدند که از خانه و کاشانهیشان بیرون روند و هرکدام از آنها یک شتر از اثاث خانهاش را با خود ببرد، اما طلا و سلاح با خود نبرند. آنان به سمت خیبر و سرزمین شام رهسپار شدند.
پیامبر ج زمینها و املاکشان را بر مهاجرین تقسیم نمود و فقط به دو نفر از انصار که به شدّت فقیر بودند از این اموال پرداخت.
خداوند سوره حشر را نازل فرمود و آیات آن از برخی حوادث این رویداد سخن گفتند و راهنماییها و ارشاداتی را از آن بیرون کشیده و در آورد.[٤٩]
یهودیان بنی نضیر قویترین قبیلهی یهودیان پیرامون مدینه بودند، و بیشترین نفرات و سلاح را داشتند، یاران پیامبر ج از قدرت و تسخیرناپذیری دژهایشان در شگفت بودند، و به فکر بودند که چگونه بر آنان غلبه نموده و آنان را شکست دهند.
از جمله آیات سوره که حقایقی ارشادکننده پیرامون آن حادثه و اندرزهای آن ارائه میدهد این آیات است:
[٤٩]- بنگر به تفسیر ابنکثیر: ٤/٣٢٢-٣٢٤.