وعده های قرآن در خصوص پیروزی اسلام

فهرست کتاب

ظلم اهل کتاب به خاطر دروغگویی و افترای‌شان

ظلم اهل کتاب به خاطر دروغگویی و افترای‌شان

١- خداوند می‌فرماید:

﴿وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَ وَهُوَ يُدۡعَىٰٓ إِلَى ٱلۡإِسۡلَٰمِۚ وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ٧ يُرِيدُونَ لِيُطۡفِ‍ُٔواْ نُورَ ٱللَّهِ بِأَفۡوَٰهِهِمۡ وَٱللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِۦ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡكَٰفِرُونَ٨ هُوَ ٱلَّذِيٓ أَرۡسَلَ رَسُولَهُۥ بِٱلۡهُدَىٰ وَدِينِ ٱلۡحَقِّ لِيُظۡهِرَهُۥ عَلَى ٱلدِّينِ كُلِّهِۦ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡمُشۡرِكُونَ٩[الصف: ٧-٩].

«چه کسی ستمکارتر از کسی است که بر خدا دروغ می‌بندد، در حالی که او به اسلام فراخوانده می‌شود؟! خدا مردمان ستمگرا را رهنمود نمی‌گرداند (و به حق نمی‌رساند). می‌خواهند نور (آئین) خدا را با دهان‌های‌تان خاموش گردانند، ولی خدا نور (آئین) خود را کامل می‌گرداند، هرچند که کافران دوست نداشته باشند. خدا است که پیغمبر خود را همراه با هدایت و رهنمود (آسمانی) و آئین راستین (اسلام) فرستاده است تا این آئین را بر همه‌ی آئین‌های دیگر چیره گرداند، هرچند مشرکان دوست نداشته باشند».

آیات بیان می‌دارد که کسی ستمگرتر از این کافر اهل کتاب نیست، کسی که به پذیرش اسلام فراخوانده می‌شود، اما او این دعوت را رد کرده و بر خدا دروغ می‌بندد. هم‌چنان که بیان می‌دارد که این کفار ستم‌پیشه ستیزه‌گر با اسلام‌اند، مشتاقند که نورش را خاموش کنند، اما شکست خورده‌اند، خداوند نورش را کامل کرده و اسلام را بر سایر ادیان پیروز می‌گرداند.

﴿وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَ وَهُوَ يُدۡعَىٰٓ إِلَى ٱلۡإِسۡلَٰمِۚ؟ استفهام در این آیه استفهام تقریری است، و حقیقتی مسلّم را بیان می‌دارد، و آن این است که کسی ستمکارتر از شخصی نیست که وقتی او را به پذیرش اسلام فرا می‌خوانند بر خدا دروغ می‌بندد. سنّت است که فرد مسلمان به هنگام قرائت این سؤال یا شنیدنش اینگونه پاسخ دهد: «لا أحَدَ أظلمُ منه»، (کسی از او ستمکارتر نیست).

در این آیه سخن از یهودیان و مسیحیان اهل کتاب است، زیرا آیات پیشین از آنان سخن می‌گوید و آنان را به خاطر تکذیب رسول خاتم محمد مصطفی  ج سرزنش می‌کند و این همان چیزی است که یک آیه قبل با صراحت آن را بیان می‌دارد:

﴿وَإِذۡ قَالَ عِيسَى ٱبۡنُ مَرۡيَمَ يَٰبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ إِنِّي رَسُولُ ٱللَّهِ إِلَيۡكُم مُّصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيَّ مِنَ ٱلتَّوۡرَىٰةِ وَمُبَشِّرَۢا بِرَسُولٖ يَأۡتِي مِنۢ بَعۡدِي ٱسۡمُهُۥٓ أَحۡمَدُۖ فَلَمَّا جَآءَهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ قَالُواْ هَٰذَا سِحۡرٞ مُّبِينٞ٦[الصف: ٦].

«و خاطرنشان ساز زمانی را که عیسی پسر مریم گفت: ای بنی اسرائیل! من فرستاده‌ی خدا به سوی شما بوده و توراتی را که پیش از من آمده است تصدیق می‌کنم، و به پیغمبری که بعد از من می‌آید و نام او احمد است، مژده می‌دهم. اما هنگامی که آن پیغمبر (احمدنام) همراه با معجزات روشن و دلایل متقن، به پیش ایشان آمد، گفتند: این جادوی آشکاری است».

یعنی: هنگامی که رسول خاتم  ج با دلایل و حجت‌های واضح و آشکار به نزد آنان آمد او را تکذیب کردند، و او را متهم نمودند که ساحر است و آنچه با او است سحر است.