برخی از حقائقی را که آیات بیان میدارند
اینجا جای تفسیر و تحلیل این آیات نیست، به این خاطر اشارهای سریع و گذرا به حقائق دعوت و دعوتگری، و وعده به پیروزی حق که در این آیات وجود دارد، مینماییم.
١. خداوند پیامبران را برای (دعوت) اقوام پیشین برانگیخت، و با نشانههایی روشن که دلالت بر راستی و درستی آن دارد آنان را تأیید و پشتیبانی نمود، پیامبران این نشانهها را برای اقوامشان عرضه داشته، و دعوت را به آنان ابلاغ کردند.
٢. موضعگیری اقوام عبارت بود از: کفر و لجاجت، و تکذیب پیامبران، و با صراحت نسبت به پیامبران اعلان کفر کرده، و در دعوتشان شک نمودند.
٣. پیامبران شک اقوامشان را اینگونه پاسخ دادند که: دعوتشان روشن و قابل درک و فهم بوده، و عقل و قلب با آن تعامل مینماید، و هیچ صاحب عقل و بصیرتی نسبت به آن شک نمینماید.
٤. کفار شبههی دیگری را بر ضد پیامبران مطرح ساختند، و آن این بود که (کفار میگفتند) آنان انسانند، و امکان ندارد که پیامبران از جنس آدمیان باشند، پس اگر در دعوی رسالت صادقاند باید معجزاتی شگفتانگیز برای آنان ارائه دهند! این در حالی بود که پیامبران نشانههای روشنی را برای اقوامشان ارائه میدادند.
٥. پیامبران در پاسخ به آن شبهه میگفتند که آنان انسانند، اما (با این تفاوت که) خداوند آنان را برگزیده و به مقام پیامبری رسانیده است و این به انتخاب خود آنان نیست، بلکه دستوری از جانب خدا است.
٦. پیامبران در پاسخ درخواست معجزات خارق العاده بیان میکردند که این کار از سوی خدا صورت میگیرد و اینان هیچ توان و قدرتی در عملی نمودن این درخواست ندارند خداوند هر معجزهای را بخواهد بر دستان پیامبران عملی ساخته و هر نشانهای را که بخواهد به آنان ارزانی میدارد.
٧. پیامبران در برابر اذیت و آزار اقوامشان صبرپیشه ساخته، بر خدا توکل نموده، صادقانه به خدا پناه برده، بر رویارویی استقامت ورزیده، و در راه تبلیغ دعوت پایداری نمودند.
٨. کفار با موضعگیری پیامبران که مبتنی بر صبر و توکل و دعوت بود موافق نبودند، بدین خاطر بر رویارویی، و اذیت و آزار، و فشار بر پیامبران افزودند.
٩. کفار دو راه، و نه بیشتر پیش روی پیامبران نهادند، یا اینکه از سرزمینشان بیرون رفته و به سوی سرزمین دیگری عزیمت کنند، و یا اینکه از دعوتشان دست کشیده و به سوی آیین اقوامشان باز میگردند! اما اینکه بر دعوتشان ماندگار بوده و در سرزمینشان ساکن باشند، هرگز چنین چیزی نمیشود!
١٠. هنگامی که رویارویی میان پیامبران و اقوامشان به بالاترین سطح میرسید، خداوند رویدادهای میان دو دسته را پایان میبخشید، و سنّت ثابتش را اجرا مینمود، خداوند به پیامبرانش وحی مینمود که او با ایشان است و به آنان وعدهی یاری و تأیید میداد، و اینکه خداوند به زودی کفار ستمگر را نابود میگرداند، و مؤمنین نیکوکار را بعد از آنان وارث زمین میگرداند.
١١. خداوند وعدهاش را برای پیامبرانش و پیروانشان عملی گردانید بدین سان آنان را نجات داده و یاریشان کرد، و کفار را هلاک کرده و از میان برد، و بدین ترتیب پایان کار هر کافر مستبد لجباز به یأس و ناکامی و خواری در دنیا، و عذاب در آتش جهنم ختم شد.