برخی از سخنان گذشتگان در مورد «سخن» و «درخت»
سخنان صحابه و تابعین در تفسیر «سخن پاک» و «سخن پلید»، تأثیرگذاری مثبت اسلام و تأثیرگذاری منفی کفر را مورد توجه قرار میداد.
ابن عباس ب میگوید: سخن پاک همان گواهی «لا إله الا الله»، و درخت پاک همان «شخص مؤمن» و اصل ثابت همان لا إله الا الله در سخن مؤمن است، و فرع در آسمان همان عمل مسلمان و بالاکشیدنش به آسمان است. سخن ناپاک همان کفر، و درخت پلید همان کافر است، و کنده شدنش از زمین منظور شرک است، هیچ اصل و برهانی وجود ندارد که کافر بر آن تکیه کند، و خداوند کاری را از او نمیپذیرد.
و در روایتی دیگر از ابن عباس ب نقل شده است که میگوید: منظور از درخت پاک فرد مؤمن است، و منظور از ریشهاش ثابت و شاخهاش در آسمان، فرد مؤمن است، مؤمن بر روی زمین کار میکند و سخن میگوید، اما در حالی که او بر روی زمین است که کار و سخنش به آسمان میرسد، منظور از: در هر دورهای به بار مینشیند، مؤمن است، در هرساعتی از شبانه روز خداوند را یاد میکند. خداوند کافر را به درخت ناپاک و پلید تشبیه میکند، درخت پلید از زمین کنده میشود، همچنین کارهای شخص کافر پذیرفته نمیشود و به سوی خدا بالا نمیرود، ریشه در زمین نداشته و شاخههایی در آسمان ندارد، و هیچ عمل نیکی در دنیا و آخرت ندارد.
عطیه عوفی در تفسیر: ﴿ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا كَلِمَةٗ طَيِّبَةٗ كَشَجَرَةٖ طَيِّبَةٍ﴾ میگوید: این مَثَل مؤمن است، پیوسته سخن پاک گفته و کار نیک آن را بالا میبرد و در تفسیر ﴿مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٖ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ﴾ میگوید: این مَثَل کافر است، نه سخنی پاک، و نه کاری نیک از او سر به آسمان نمیکشد.
ضحاک در تفسیر: ﴿تُؤۡتِيٓ أُكُلَهَا كُلَّ حِينِۢ بِإِذۡنِ رَبِّهَاۗ﴾ میگوید: میوهاش هرلحظه قابل چیدن است و این مَثَل مؤمن است، او در هرلحظه، و در هرساعتی از روز، و در هر ساعتی از شب، و در زمستان و تابستان مشغول اجرای فرامین الهی است. (همچنین) خداوند کافر را به درخت پلیدی تشبیه کرده است که از زمین کنده شده، و ریشه و شاخه و میوهای ندارد، و در آن سود و منفعتی وجود ندارد، همچنین کافر سخن خیری نگفته، و کار خیری انجام نمیدهد، و خداوند برکت و سودی برای او قرار نداده است! [الدرالمنثور اثر سیوطی: ٥/٢٠-٢١].