تفاوت علم خدا و علم آدمی
بیشک سخن خداوند که میفرماید: ﴿فَعَلِمَ مَا لَمۡ تَعۡلَمُواْ﴾، «خداوند چیزهایی را میدانست که شما نمیدانستید». حقیقتی قرآنی را بیان میدارد و آن: کوتاهی و نقص علم آدمیان است، علم آدمی هراندازه هم که باشد نمیتوانند به مسألهای ارائه شده و مطرح شده احاطه کامل داشته باشند و همهی جزئیات و نهانیهای آن را نمیدانند، اما آدمیان چیزی از آینده نمیدانند، زیرا آینده غیب است و علم و آگاهی از آن به خدا اختصاص دارد.
این کوتاهی و نقص و ناآگاهی در علم بشری گاه آنان را وامیدارد که چیزی را دوست داشته یا برتری داده یا انتخاب نمایند که به مصلحتشان نیست، اما پروردگار جهانیان چیزی را برای آنان برمیگزیند که مصلحت آنان در آن است. بدین خاطر هنگامی که خداوند جنگ را بنیان گذاشته و قانونش را مشخص کرد و مسلمانان را بدان مکلف کرد، به این حقیقت اشاره نموده و میفرماید:
﴿كُتِبَ عَلَيۡكُمُ ٱلۡقِتَالُ وَهُوَ كُرۡهٞ لَّكُمۡۖ وَعَسَىٰٓ أَن تَكۡرَهُواْ شَيۡٔٗا وَهُوَ خَيۡرٞ لَّكُمۡۖ وَعَسَىٰٓ أَن تُحِبُّواْ شَيۡٔٗا وَهُوَ شَرّٞ لَّكُمۡۚ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ وَأَنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ٢١٦﴾[البقرة: ٢١٦].
«جنگ بر شما واجب (کفایی) گشته است، و حال آنکه (بنابه سرشت انسانی) از آن بیزارید، لیکن چه بسا چیزی را دوست نمیدارید و آن چیز برای شما نیک باشد، و چه بسا چیزی را دوست داشته باشید و آن چیز برای شما بد باشد، و خدا (به رموز کارها آشنا است و از جمله مصلحت شما را) میداند و شما (از اسرار امور بیخبرید و مصلحت خود را چنان که شاید و باید) نمیدانید».
در رویداد صلح حدیبیه مسلمانان متمایل بودند که با مشرکین پیمان صلح نبندند، زیرا شروط آن را زمانآور و ظالمانه میدانستند و خواستار انجام عمره در این سال، یا نبرد با مشرکین بودند و میپنداشتند که مصلحتشان بدین ترتیب تحقق مییابد. اما خداوند دانا و حکیم آن چیزی را برگزید که به مصلحتشان بود، و پیمان صلح صورت گرفت. پیمانی که فتح قریب (نزدیک) بود، اما آنان چنین نمیدانستند: ﴿فَعَلِمَ مَا لَمۡ تَعۡلَمُواْ فَجَعَلَ مِن دُونِ ذَٰلِكَ فَتۡحٗا قَرِيبًا٢٧﴾.
«خداوند چیزهایی را میدانست که شما نمیدانستید، و به همین جهت فتح نزدیکی (که صلح حدیبیه است) پیش آورد».