زد و خورد با کفار و اسیر گرفتن از آنان
هنگامی که آتش جنگ میان مسلمین و کفار شعلهور میشود، بر مسلمانان واجب است که بر کشتن کفار محارب، و گردنزدنشان، و درهم شکستن قدرت نظامیشان، و زخمی نمودنشان مصمم باشند، زیرا این کار منجر به تضعیف آنان و شکستشان میگردد. هنگامی که کفار را سست و ضعیف کردند، و زخمیهایشان را افزایش دادند، و مقاومتشان را درهم شکستند بر مسلمانان واجب است که سربازان کفار را محکم ببندند، و آنان را به اسارت بگیرند. رهبر در خصوص این اسیران صاحب اختیار است، اگر مصلحت مسلمین اقتضا نماید بر برخی از آنان منت نهاده و آنان را بدون هیچ عوضی آزاد میکند و یا از برخی فدیه دریافت میکند حال یا از خود آنان و یا از دولتهایشان، در مقابل آزاد کردنشان پول میگیرد.
این حکم قرآنی در تعامل مسلمانان با کفار حربی باقی میماند: کشتن و زخمی کردن و به اسارت گرفتن، تا آنگاه که جنگ پایان میپذیرد و میان طرفین آتشبس صورت میگیرد. خداوند به مسلمانان خبر میدهد که او قادر است که از کفار انتقام گرفته و آنان را هلاک و نابود سازد، زیرا او بر هرچیزی توانا است، و برای مسلمانان حکمت دستور به آنان برای نبرد با کفار را روشن میسازد و اینکه این دستور بدین خاطر است تا مسلمانان را به واسطهی کفار بیازماید، جهاد امتحان و آزمایشی برای آنان است و اینان کسانیاند که در صحنه جهاد پرورش مییابند و به رغم قربانیها و مشقاتی که در پی دارد مسلمانان از آن درس و رهنمون و سودها و بهرهها دریافت میدارند. آن زمان که شهداء جانهایشان را خالصانه تقدیم خدا کرده، و این دنیا را ترک میکنند، زیاندیده و خسارتدیده نیستند، زیرا به زودی خداوند آنان را به بهشتی داخل خواهد کرد که آن را بدیشان معرفی کرده است.