تکذیب وعدههای قرآنی از سوی کفار
٣- خداوند میفرماید:
﴿وَكَذَّبَ بِهِۦ قَوۡمُكَ وَهُوَ ٱلۡحَقُّۚ قُل لَّسۡتُ عَلَيۡكُم بِوَكِيلٖ٦٦ لِّكُلِّ نَبَإٖ مُّسۡتَقَرّٞۚ وَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ٦٧﴾[الأنعام: ٦٦-٦٧].
«قوم تو (یعنی قریش و مردمان مکه قرآن را باور نمیدارند و) آن را تکذیب مینمایند، و حال آنکه قرآن حق است (و جای تکذیب کردن ندارد) بگو: من حافظ و مسلط بر شما نیستم. هر خبری (که خداوند در قرآن بیان کرده است) موعد خود دارد (و در هنگام مقرر و جای معین تحقق میپذیرد) و (صدق این اخبار را به هنگام وقوع) خواهید دانست».
در این آیه خطاب خداوند به جانب پیامبرش ج است، آنهم به خاطر تسلی و دلگرمی او در برابر اینکه قومش حقی را که او به همراه دارد تکذیب مینمایند. خداوند به او میگوید: بیتردید قوم کافر تو قرآنی را که با توست تکذیب میکنند، با اینکه این قرآن حقی است از جانب خدا، و هر آنچه در آن است درست و صحیح است و هیچ باطلی در آن نیست و بر تو واجب است که به این کفار تکذیب کننده بگویی: من حافظ و مسلط بر شما نیستم، یعنی: بر من واجب نیست که ایمان را وارد قلبهای شما نمایم و با زور و اجبار شما را وادار به پذیرش اسلام نمایم! بلکه آنچه بر من واجب است دعوت شما و یادآوری و پند دادن به شما، و برپایی حجت بر شماست، اگر دعوتم را پذیرفتید شما رستگار میگردید و اگر دعوتم را رد کنید زیانمند و درمانده میشوید و این کار شما هیچ ضرری متوجه من نمیگرداند.
از جمله مظاهر تکذیب حق توسط کفار، تکذیبشان نسبت به وعدههای قرآنی است، این وعدهها نتیجه و پایان رویارویی میان لشکریان حق و لشکریان باطل را مشخص میکند، و با قاطعیت بیان میدارند که حق پیروز گشته و باطل شکست خورده و از بین میرود، اینها زمانی بیان شده که کفار در مکه غالب و چیره بودهاند و در مقابل مسلمانان ضعیف و تحت شکنجه بودهاند، هنگامی که کفار این وعدهها را میشنیدند تمسخر و استهزاء مینمودند، آیه در پاسخ به موضعگیری آنها تحقق این وعدهها را مورد تأکید قرار میدهد «هرخبری موعد خود دارد و خواهید دانست». [انعام: ٦٧]
«نبأ» همان خبر مهم واقعی است که صاحبش را تحت تأثیر قرار میدهد. و استقرار خبر به معنای تحقق آن در واقعیت به شکل عملی، واقعی و قابل مشاهده است.