بخش ششم:
اخلاقيات فردى و اجتماعى
پس از این كه انسان مسیر بندگى خدا را انتخاب كرد و به خدا و روز قیامت و پیامبران و كتابهاى آسمانى و فرشتگان و مسئلهى قضا و قدر ایمان آورد و تصمیم گرفت مشغول انجام اعمال صالح باشد و در این مسیر تنها از خداوند متعال درخواست كمک و یارى كند، در این صورت وظایف و تكالیفى متوجه او مىشوند كه این وظایف و تكالیف در كتاب خدا و سنت پیامبر خدا جذكر شدهاند. این وظایف همهى زندگى او را در بر مىگیرند و تمام جوانب زندگى را شامل مىشوند و هیچ جنبهاى از جوانب حیات نیست كه خداوند متعال براى آن برنامهاى قرار نداده باشد تا انسان به اجبار و از روى ناچارى به غیر خدا پناه برده و در آن زمینه از غیر خدا كمک و یارى بطلبد و از او اطاعت كند.
بر این اساس، قصد داریم در قسمت اخیر، به برخى از تكالیف و دستوراتى كه در قرآن ذكر شده و انسان مسلمان به آنها نیاز مبرم دارد و باید آنها را انجام دهد و تنها با انجام آنهاست كه مىتواند بندهى واقعى خدا باشد، اشاره كنیم. این را نیز باید بدانیم كه دین خدا كه مجموعهاى از دستورات و فرمانهاى متعدد است، در كل یک دین شمرده مىشود و ممكن نسیت فردى برخى از دستورات آن را بپذیرد و برخى دیگر را نپذیرد، از برخى اطاعت كند و از برخى سر باز زند. چنین برخوردى با دین خدا، هرگز مورد رضایت خدا نیست و انسان را به خوشبختى نخواهد رساند.
در سورهى «قلم» خداوند متعال پس از آن كه پیامبرش را راهنمایى مىكند تا در مسیر بندگى خدا و تبلیغ دینش استقامت داشته باشد و در این راه هیچ توجهاى به تبلیغات غلط دشمنان خدا نكند، به او مىفرماید: ﴿وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٖ ٤﴾[القلم: ۴]. یعنى: تو بر روش و اخلاق بسیار بزرگى هستى. بعد از این به بیان اخلاق و رفتار ناپسند دشمنان خدا مىپردازد؛ اخلاق و رفتارى كه انسان مسلمان باید از آنها دورى كند و اگر یكى از آنها را داشته باشد، باید در اسرع وقت سعى كند آن را از خود دور نماید.