درجهى سوم
اما سومین درجهى ایمان به قیامت كه بالاترین درجه میباشد عبارت است از این كه: انسان آنگونه قیامت را تصور كند و نسبت به آن احساس مسئولیت كند و خود را در برابر پروردگارش مسئول بداند كه، وقتى فكر انجام گناه به ذهنش خطور كرد، قبل از این كه تصمیم به انجام آن بگیرد و براى انجامش اقدامى كند، به فكر قیامت و دادگاه آن روز و حاضر شدنش در برابر خداوند بیفتد، و براى خود محكمهاى تشكیل دهد و خود را در آن محاكمه كند. نتیجهى چنین امرى این مىشود كه از انجام گناه خوددارى خواهد كرد و اصلاً دچار آن نخواهد شد [و فوراً از آنچه به ذهنش رسیده توبه مىكند و از خداوند طلب بخشش مىنماید].
انسان باید یكى از این سه حالت را داشته باشد، تا گفته شود او به قیامت ایمان دارد وگرنه، تنها آگاهى بر این كه قیامت خواهد آمد و بهشت و جهنمى وجود دارد، كافى نیست.
اگر انسان داراى یكى از این درجات شد و آنگونه كه بیان شد، به قیامت ایمان پیدا كرد، در آن صورت، به سادگى مىتواند راه و مسیر بندگى خداوند متعال را در پیش گیرد. انسان وقتى به مرحلهاى رسید كه تمام وجودش مملوّ از احساس مسئولیت شد و خود را در برابر خداوند مسئول دانست، و به این واقعیت پى برد كه روزى خواهد آمد و در آن روز در محكمه و دادگاه خداوند حضور خواهد یافت و باید در آن دادگاه جوابگوى سؤالاتى باشد كه از او مىشود، پس، قبل از این كه فرصت از دست برود، باتمام وجود تصمیم مىگیرد كه راهى را انتخاب كند كه خداوند متعال برایش مشخص كرده است و با این انتخاب خود را از مشكلات و سختىهاى آن روز نجات دهد. به همین خاطر است كه در سورهى «فاتحه»، پس از اشاره به روز قیامت و این كه انسان باید به آن ایمان داشته باشد، مىفرماید: ﴿إِيَّاكَ نَعۡبُدُ﴾وقتى بندهى خدا به این مرحله از ایمان به قیامت رسید (اینگونه به قیامت ایمان پیدا كرد)، بعد از آن تصمیم مىگیرد كه بندهى خدا باشد. آنان كه به این مرحله مىرسند، همگى با هم و یک صدا مىگویند:]خدایا!] براى تو بندگى مىكنیم و راه بندگى تو را در پیش مىگیریم. ایمان آوردهایم كه تو رحمان و رحیم هستى. تو صاحب روز جزایى، پس راه بندگى تو را در پیش مىگیریم. ما تصمیم گرفتهایم كه در زندگى هرچه تو بفرمایى و امر كنى آن را انجام دهیم.
ذكر این نكته نیز ضرورى است كه اگر خداوند انسان را توفیق ندهد و ] در مسیر بندگى خود] او را كمک نكند، انسان نمىتواند حتى یک قدم هم بردارد. اینجاست و با آگاهى بر این مطلب است كه بندگان خدا، خطاب به خداوند عرض مىكنند: [خدایا! [بر ما روشن است كه به تنهایى نمىتوانیم تو را بندگى كنیم. اگر ما را كمک نكنى، هرگز نمىتوانیم، در این راه قدمى برداریم؛ پس: ﴿وَإِيَّاكَ نَسۡتَعِينُ﴾یعنى «تنها از تو طلب كمک مىكنیم». از تو مىخواهیم آنچه در این مسیر لازم است برایمان فراهم كنى و موانعى كه ما را از حركت باز مىدارد بردارى.
تا اینجا روشن شد كه ایمان به قیامت یكى از پایههاى اساسى بندگى خداست و انسان بدون آن نمىتواند راه و مسیر بندگى خدا را در پیش گیرد و بندهى خدا باشد. به همین دلیل است كه قرآن به آن اهمیت ویژهاى داده است.
واقعیت این است كه انسان، با ایمان به قیامت، راه و مسیر بندگى خدا را در پیش خواهد گرفت و بدون چنین ایمانى هرگز نمىتواند چنین راهى را انتخاب كند و بندهى خدا باشد، گرچه در این مسیر هزاران بار هم تلاش كند و حتى در مراحلى از زندگى در مسیر بندگى خدا قرار گیرد.
دانستن این نكته هم ضرورى است كه هر فردى به اندازه گناهى كه مرتكب مىشود، به همان اندازه ایمان به قیامتش ضعیف است؛ زیرا ممكن نیست كسى دادگاه و محكمهى خدا را در نظر داشته باشد و بداند كه روزى خواهد آمد كه در آن و در حضور خدا محاكمه خواهد شد اما با این وجود، مرتكب گناه شود. بدون شک در آن لحظه كه مرتكب گناه مىشود، قیامت را فراموش كرده و از آن غافل است. و كسى كه ایمانش قوى باشد، كمتر دچار گناه مىشود، و آن كه ایمان به قیامتش بسیار بسیار قوى است، هرگز دچار گناه نمىشود.