ثروت نیز دقیقاً همچون مقام است
فرض كنیم فردى در یک روستایى مغازهی كوچكى دارد كه روزى صد تومان سود عایدش مىشود. سرمایهى مغازه نیز ۱۰هزار تومان است. این شخص به اندازهى سرمایهاى كه دارد به همان اندازه نیز انتظار نفع و سود دارد. حال اگر سرمایهى این شخص بیشتر شود؛ مثلاً به ۱۰۰هزار تومان برسد و او به شهر بیاید و در آنجا مغازهاى باز كند، انتظارش نیز به همان اندازه بیشتر مىشود. چنین فردى قبل از به دست آوردن ثروت براى به دست آوردنش غم و غصه مىخورد و با ازدیاد آن نیز به همان نسبت، غم و غصهاش زیاد مىشود؛ اگر ثروتش از ۱۰۰هزار تومان به ۵۰۰ هزار تومان افزایش یابد، آرزویش نیز بیشتر شده و به همان اندازه غم و غصهاش نیز افزایش مىیابد. اگر ثروتش به یک میلیون و چند میلیون و یک میلیارد و چند میلیارد افزایش یابد به همان ترتیب و به تناسب ازدیاد ثروت، از یک طرف آرزویش بیشتر و از طرف دیگر غم و غصهاش نیز بیشتر خواهد شد.
فردى كه ده هزار تومان سرمایه دارد به همان اندازه ترس از دست دادنش را دارد و فردى كه صد هزار تومان داشته باشد به اندازهى صد هزار تومان و فردى كه یک میلیون تومان داشته باشد، به اندازهى یک میلیون تومان و ...
كسى كه به عنوان هدف به ثروت بنگرد، هر چه ثروتش افزایش مىیابد، غم و ترسش نیز افزایش خواهد یافت.
پس مقام و ثروت هر چه بالاتر و بیشتر شوند، غم و اندوه از یكسو و ترس از سوى دیگر، بیشتر و بیشتر مىشود. و مشخص است لذت بردن از چیزى كه به همراهش غم و اندوه و ترس باشد، ممكن نیست. فرد ثروتمند وقتى در كنار ثروتش و به خاطر آن، غم و اندوه و ترس دارد، چگونه مىتواند از آن لذت ببرد. مقام نیز اینگونه است.