انتخاب زندگى آخرت
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ قُل لِّأَزۡوَٰجِكَ إِن كُنتُنَّ تُرِدۡنَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيۡنَ أُمَتِّعۡكُنَّ وَأُسَرِّحۡكُنَّ سَرَاحٗا جَمِيلٗا ٢٨ وَإِن كُنتُنَّ تُرِدۡنَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَٱلدَّارَ ٱلۡأٓخِرَةَ فَإِنَّ ٱللَّهَ أَعَدَّ لِلۡمُحۡسِنَٰتِ مِنكُنَّ أَجۡرًا عَظِيمٗا ٢٩﴾[الأحزاب: ۲۸- ۲۹] «ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر زندگانی دنیا و تجمل و زیورش را میخواهید، بیایید تا شما را (از متاع دنیا) بهرهمند سازم و به طرز نیکویی رهایتان کنم. و اگر الله و پیامبرش و سرای آخرت را میخواهید، پس بیگمان الله برای نیکوکارانتان پاداش بزرگی فراهم کرده است».
همهى ما مىدانیم وقتى كه پیامبرِخدا جشروع به دعوت مردم به سوى خدا كرد، صاحبان قدرت و حاكمان ظالم و طاغوتها و نوكران آنها، علیه ایشان جو در برابر دعوتش ایستادند و شروع به دشمنى با ایشان كردند و هر چه از دستشان بر مىآمد در انجامش كوتاهى نكردند. آنها تلاش كردند تا نگذارند آن دعوت به انجام برسد و موفق شود. سرانجام كار به جایى رسید كه پیامبر خدا جو یارانش - رضوان الله تعالى علیهم اجمعین - چارهاى جز هجرت به مدینه ندیدند تا در آنجا بتوانند مسئولیت و وظیفهى بندگى خود را به خوبى انجام دهند. وقتى مسلمانان به مدینه هجرت كردند كافران باز هم از اذیت و آزار آنها دست برنداشتند و چندین بار به مسلمانان حمله كردند و علیه آنها لشكركشى نمودند تا بتوانند آن دعوت را از بین ببرند و خود را از دست آن نجات دهند. هربار دستهاى از كفّار به جنگ با مسلمانان مىرفت. بعد از چندین بار كه لشكر كفر شكست خورد و به اهداف خود دست نیافت، به این نتیجه رسید كه باید تمام احزاب و گروهها با هم متحد شوند و همه با هم و در یک صف واحد به جنگ با مسلمانان بروند تا آنان را از بین ببرند. همین امر باعث شد كه جنگ «احزاب» به وجود آید.
خداوند متعال هرگز به كافرین اجازه نمىدهد تا مانعى اساسى در مسیر بندگى خدا بر روى زمین باشند. خداوند به وسیلهى لشكرى كه حتى مسلمانان از وجود آن بى خبر بودند، آنها را یارى داد و كفّار را شكست داد. این شكست باعث شد كه كفّار به این نتیجه برسند كه براى شكست دادن مسلمانان باید از راه دیگرى غیر از مبارزهى مسلحانه وارد شوند. به همین دلیل، میدان اخلاق را انتخاب كردند و از این میدان وارد شده و به مسلمانان حمله كردند. آنها آمدند و نقشه كشیدند كه به درون خانوادهى مسلمانان نفوذ كنند و كارى كنند كه مسلمانان از اخلاق اسلامى و صفات نیكى كه دارند منحرف و گمراه شوند و از این طریق ضربهاى به دین وارد كنند و اسلام را از بین ببرند. به خاطر چنین مسئلهاى بود كه خداوند متعال پس از غزوهى احزاب، این سوره (سورهى احزاب) را نازل فرمود تا به وسیلهى آن مسلمانان را از خطر بزرگى كه آنها را تهدید مىكند، آگاه كند و به آنها هشدار دهد كه اگر سنگر خود را محكم نكنند و خود را از صفات و رفتار ناپسند كاملاً دور نسازند و خود را به اخلاق پسندیده آراسته نكنند و داراى اخلاق اسلامى و صفات و خصوصیاتى كه خدا آن را پسندیده است نشوند، حتماً در این جنگ شكست مىخورند و كافران به آرزوى خود خواهند رسید. خداوند در این سوره نخست خانوادهى رهبر را مخاطب قرار مىدهد؛ زیرا خانوادهى رهبر بیشتر در معرض خطر است. اگر خانوادهى رهبر دچار لطمه شود بعد از آن، حمله بردن به خانوادههاى دیگر و در كل جماعت مسلمانان، كار آسانى خواهد بود.
خداوند هشدار و راهنمایىهاى خود را اینگونه شروع مىكند و مىفرماید:
«اى پیامبر! اى كسى كه خبر هدایت و چگونگى گام نهادن در مسیر بندگى را از خداوند متعال دریافت كردهاى! به همسرانت بگو: اگر زندگى زودگذر دنیایى و زرق و برق آن را مىخواهید، بیایید تا از دارایى و متاعى كه دارم، سهمتان را بدهم و از شما جدا شوم؛ زیرا خداوند متعال مرا به این منظور نیافریده است كه مشغول و سرگرم فراهم كردن زینت و مال و متاع دنیایى براى چندین زن باشم. مسئولیت و وظیفهى من بسیار بزرگتر و مهمتر از این است كه عمرم را صرف تأمین خواستههاى شما بكنم. اگر طالب و خواهان چنین متاعى هستید، این را بدانید كه چنین متاعى نزد من یافت نمىشود؛ اما اگر خواهان و دوستدار خدا و پیامبر خدا و زندگى آخرت هستید، مسئولیت و وظیفهى شما چیز دیگرى است. خداوند از شما مىخواهد به تناسب توانایى خود اعمال صالح انجام دهید. این را بدانید كه در مقابل انتخاب چنین مسیرى و انجام چنین اعمالى، خداوند متعال اجر و پاداش بسیار بزرگى برایتان آماده كرده است».
وقتى این دو آیه نازل شد، پیامبر خدا جتک تک همسرانش را صدا زد و آن مسایل را با آنها مطرح كرد و آنان نیز در جواب گفتند: «ما خدا و پیامبر خدا و زندگى آخرت را مىخواهیم و زندگى دنیا و زینت و زرق و برقش را نمىخواهیم». آنها با چنین جوابى شایستگى و لیاقت بودن با پیامبر خدا جرا ثابت كردند. پس از موفقیت در چنین امتحان و آزمایشى، از طرف خداوند متعال چندین دستور خطاب به آنان نازل شد. در این دستورات چنین آمده است كه: حال كه لیاقت بودن با پیامبر خدا را نشان دادید، باید چندین مسئله را رعایت كنید. شما باید از برخى از صفات ناپسند دورى كنید و خود را با برخى از صفات پسندیده بیارایید. قبل از بیان این صفات دانستن نكتهاى ضرورى است كه عبارتست از: