«بندهى غیر خدا» و دنیاى پس از مرگش
اما نقطهى مقابل ...
از طرف دیگر پیروان هوا و هوسهاى نفسانى و مطیعان اوامر شیطانى، آنانى كه هدفى جز دنیا و زندگى آن ندارند، حال و وضعیتشان در دنیا - همانطور كه گفته شد - به گونهاى است كه هر چه بیشتر به آن بچسبند، غم و اندوه و ترسشان بیشتر مىشود و این چیزى است كه نمونههایى از آن را مىتوان در اطراف خود مشاهده كرد. افرادى را مىبینیم كه از قدرت و مال و ثروت ویژهاى برخوردارند؛ اما به حدى مىترسند كه نمىتوانند همچون مردم عادى آزادانه هرجا خواستند بروند. افراد عادى بدون هیچ مشكلى هرجا بخواهند مىروند؛ اما آنان زندگىشان به گونهاى است كه اگر بخواهند چند كیلومتر راه بروند باید از انواع اتومبیلهاى ویژه و ضد گلوله استفاده كنند و نگهبانهایى نیز از آنها محافظت كنند. شب نیز، در منزل خود، با ترس و اضطراب مىخوابند.
آنچه گفته شد بر كسى پوشیده نیست و چنان بدیهى است كه همه آن را مىدانند و بر آن آگاه هستند. هر چه مقام و قدرت دنیایى بیشتر و بالاتر رود، ترس و غم و اندوه انسان بیشتر خواهد شد. این حال و وضعیت دنیاى كسى است كه بندهى خدا نیست. انسان در چنین حال و وضعیتى ذلیل و اسیر دست نفس و شیطان است. او بندهى هوا و هوس خود و دیگران است. كسى كه بخشدار است و به آن مقام به عنوان هدف نگاه مىكند نه وسیله، مطمئناً ذلیل و اسیر مافوق خود یعنى فرماندار است. فرماندارى هم كه به عنوان هدف به مقامش مىنگرد، یقیناً ذلیل و اسیر مافوق خود یعنى استاندار است و به همین ترتیب هر كس ذلیل و اسیر مافوق خود است و همه ذلیل و اسیر دست شیطان هستند. شیطان هر گونه بخواهد مطیعان و پیروانش را مىگرداند و مىچرخاند.
بله، مطیع و بندهى نفس و شیطان، دنیاى خود را تا زمان مرگ، اینگونه به سر مىبرد. بعد از اتمام زندگى دنیا و قبل از سفر به دنیاى دیگر و در همان حالت جان دادن، با استقبال پُر از اهانت فرشتگان خدا، كه براى گرفتن جانش آمدهاند، روبرو مىشود:
﴿يَضۡرِبُونَ وُجُوهَهُمۡ وَأَدۡبَٰرَهُمۡ﴾[الأنفال: ۵۰].
«به صورتها و پشتشان مىزنند».
و در نهایت ذلت و خوارى جانشان گرفته مىشود.
اما بعد...
بعد از جان دادن، عذاب و شكنجه به گونهاى دیگر آغاز مىشود.
در دنیاى «برزخ» تا آغاز «قیامت» و برپایى دادگاهى و محاكمه، بهره و نصیبى جز آتش نخواهند داشت:
﴿وَأَمَّآ إِن كَانَ مِنَ ٱلۡمُكَذِّبِينَ ٱلضَّآلِّينَ ٩٢ فَنُزُلٞ مِّنۡ حَمِيمٖ ٩٣ وَتَصۡلِيَةُ جَحِيمٍ ٩٤﴾ [الواقعة:۹۲- ۹۴].
«ولی اگر از تکذیبکنندگان و گمراهان باشد. پس پذیرایی (او) با آب جوشان است. و (نیز) ورود به دوزخ».
اگر آن كس كه مىمیرد از كسانى باشد كه به زنده شدن پس از مرگ و برپایى دادگاهى و بهشت و جهنم باور نداشته باشد و آنها را دروغ دانسته باشد و مسیر بندگى خدا را گم كرده و راه و مسیر بندگى نفس و شیطان را در پیش گرفته باشد، آب بسیار داغ و جوشیدهاى برایش آماده شده و با آن مورد استقبال قرار مىگیرد و مهمان چنین جایى مىشود و سپس به آتشى بسیار سوزان در خواهد آمد.
قرآن وقتى به جریان غرق شدن فرعون و پیروانش اشاره مىكند، مىفرماید: آنان از همان ابتداى غرق شدن تا زنده شدن دوباره در روز قیامت، صبح و شام در آتش انداخته مىشوند و با آمدن روز قیامت، خطاب به آنان گفته مىشود: آن همه عذاب چیزى نبوده است، امروز در سختترین عذابها انداخته خواهید شد.