انسان موجودى مستعد
انسان در همان آغاز آفرینش، مخلوقى است كه آمادگى و استعداد شكوفایى و رشد را دارد. او همچون دانه یا هسته و یا نهالى است كه در صورت فراهم شدن شرایط و زمینهى مناسب براى رشد، مىتواند رشد كند و كامل شود.
خداوند متعال شرایط رشد به سوى كمال را براى انسان فراهم كرده است و هر آنچه را كه او در این مسیر به آن نیاز دارد، در اختیارش قرار داده است. انسان اگر از این امكانات و شرایط به خوبى استفاده كند، مىتواند در مسیر رشد قرار گیرد و به كمال مطلوب و به جایى برسد كه خداوند مىخواهد. اما اگر از این امكانات درست استفاده نكند، از بین خواهد رفت و امكانات سبب نابودى او خواهند شد. پس قدم در مسیر كمال گذاشتن و رسیدن به رشد مطلوب، تنها در گرو استفادهى درست و صحیح از امكانات و نعمتهایى است كه خداوند در اختیار انسان قرار داده است.
مسئلهى دیگر این كه، خداوند خود، راه استفادهى درست و صحیح از نعمت هایش را براى انسان تبیین كرده است. براى او بیان كرده است كه چگونه از نعمتهاى موجود استفاده كند و چگونه آنها را به كار گیرد تا او را به سوى كمال سوق دهند و هدایت نمایند. علاوه بر این، او را از موانعى كه حركت به سوى كمالش را به مخاطره مىاندازند، آگاه كرده است.
خداوند به این مطلب نیز اشاره كرده كه این امكانات و نعمتها را بیهوده نیافریده و بىهدف در اختیار او قرار نداده است. هدف این است كه او از آنها درست استفاده كند و به وسیلهى آنها به سوى كمال حركت كند.
براى تحقق این امر مهم (رشد و حركت به سوى كمال)، خداوند متعال روزى را مقرر كرده است تا در آن، از انسان، در مورد چگونگى استفاده از این نعمتها و امكاناتى كه به او بخشیده، سؤال كند و او را مورد محاكمه قرار دهد و از او بپرسد: آیا آنگونه كه امر كرده، از نعمتها استفاده كرده است یا آنگونه كه هوا و هوس و آرزوهاى نفسانىاش خواسته است.
تفصیل چنین مطلبى (روز قیامت و رویدادهاى آن) بسیار مهم است؛ زیرا انسان با آگاهى از آن، مسئولیت خود را بهتر مىشناسد و به این مهم پى مىبرد كه ایمان به قیامت و دنیاى پس از مرگ، چگونه در پیمودن راه بندگى خدا لازم و ضرورى است.
اگر یک دانه گندم را در نظر بگیریم، با كمى دقت مىبینیم كه این دانه گندم در واقع به صورت بالقوه یک گیاه كامل است؛ گیاهى با برگ و ساقه و گل و دانه. این گیاه وقتى رشد مىكند، از خود دانههاى گندم تولید مىكند. رشد یک دانه گندم به این معنى است كه این دانه گندم از همان روز اول آمادگى چنین امرى را داشته؛ اما به شرایط خاص نیاز داشته است كه اگر برایش فراهم شود رشد مىكند و اگر برایش فراهم نشود به همان صورت اولیه (دانه) باقى مىماند و پس از مدتى از بین مىرود. این دانهی گندم آماده است تا یک گیاه كامل گندم شود؛ اما براى رسیدن به چنین مرحلهاى به جاى مناسب، خاک و آب و هواى مناسب و دماى لازم و نور كافى و... نیازمند است. از طرف دیگر نباید از آفتها و موانعى كه رشد دانه را تهدید مىكنند، غافل بود. موانعى از جمله: سرماى شدید یا گرماى شدید، انواع موجودات مضرّ و... پس علاوه بر فراهم شدن شرایط مناسب، از بین بردن آفتها و موانع نیز لازم و ضرورى است.
داستان انسان نیز این چنین است. او در همان آغاز خلقت و آفرینش، خوب و بد را نمىشناسد. قادر به تشخیص مسیر درست از نادرست و انتخاب یكى از آنها نیست؛ اما با وجود این، خداوند متعال قدرت تشخیص خوب از بد و درست از نادرست و انتخاب یكى و رها كردن دیگرى را به او داده است. او نیز همچون آن دانهی گندم استعداد سیر به سوى كمال را دارد. او آمادگى این را دارد كه روزى به مشاهدهى مخلوقات خدا و آسمان و زمین، درخت، سنگ، خاک و آب و جاندار و بىجان و... بپردازد و از این طریق به عظمت و عجایب آنها پى ببرد و خدا و صاحب حقیقى آنها را بشناسد. همانند كسى كه با نگاه كردن به یک «ضبط صوت»، به ماهر بودن یا ناشى بودن سازندهاش پى مىبرد. انسان وقتى به مخلوقات خداوند متعال در آسمانها و زمین مىنگرد و در آنها دقت مىكند، بیش از پیش خدا را مىشناسد و به كمال او و منزه بودن او از عیب و نقص موجود در مخلوقات بیشتر پى مىبرد. پس انسان این آمادگى و استعداد را دارد كه روزى بتواند به مخلوقات خدا بنگرد و با مشاهدهى دقیق در آنها بیش از پیش خدا را بشناسد.
مطلب دیگر این كه: انسان علاوه بر توانایى و استعداد نگریستن و مشاهدهى مخلوقات خدا و شناخت او، توانایى این را هم دارد كه برنامه و قانونى را كه از سوى او - جلّ جلاله - براى راهنمایى و هدایتش آمده است، دریافت كند. خداوند خود، این استعداد را به او بخشیده است و به منظور تحقق چنین مهمى، فردى را از میان خود آنها، به نام «پیامبر»، انتخاب كرده، تا برنامه و قانون [درست زیستن و چگونگى سیر به سوى كمال] را دریافت و به مردم برساند و آنها نیز آن را دریافت [و بر اساس آن زندگى كنند]؛ برنامهاى كه درست و نادرست، خیر و شر، خوب و بد را از هم تمییز داده و بیان كرده است كه [براى رسیدن به كمال] انسان باید از چه راه و مسیرى حركت كند و از چه راه و مسیرى بپرهیزد.
بدیهى است كه انسان در دوران كودكى توانایى مشاهدهى مخلوقات خدا و دریافت برنامهى خدا و به تَبع آن انتخاب یک راه و رها كردن راه دیگر را ندارد؛ اما همین كودک اگر زمینه و امكاناتى برایش فراهم شود و موانعى از سر راهش برداشته شود و رشد كند، در آن صورت مىتواند چنین قدرت و توانایى را به دست آورد.
بخشى از امكانات كه [به منظور رشد]، در اختیار انسان قرار داده شده، همین آسمان و زمین و مخلوقات و موجودات بین آنهاست. این مخلوقات - همانطور كه بیان شد- به گونهاى هستند كه اگر انسان به خوبى آنها را مشاهده كند و به خوبى در آنها دقت كند، خدا را مىشناسد. بخشى دیگر از امكانات، همان برنامهاى است كه از طرف خداوند براى انسان فرستاده شده و در اختیار او قرار داده مىشود؛ برنامهاى كه انسان را راهنمایى مىكند كه چگونه به مخلوقات خداوند بنگرد. چگونه خدا را از این طریق بشناسد. برنامهاى كه انسان را متوجه این مطلب مىكند كه غیر از آسمانها و زمین و آنچه در بین آنهاست [و غیر از خود او [موجودات دیگرى هم وجود دارند؛ موجوداتى از جمله: فرشتگان و جن و... و غیر از این دنیا، دنیاى دیگرى هم وجود دارد. برنامهاى كه در بر دارندهى مطالب دیگرى است كه انسان در مسیر بندگى خدا به آن نیازمند است. وظیفهى انسان در مقابل این برنامه، این است كه قلباً آن را بپذیرد و با جان و دل آن را [از فرستادگان خدا [دریافت كند. تنها در این صورت است كه همه چیز برایش روشن مىشود؛ خیر و شر، درست و نادرست، حق و باطل و... وظیفهى او بعد از تمییز خیر از شر، حق از باطل، این است كه راه حق و خیر را انتخاب و غیر آن را رها كند كه توانایى این انتخاب نیز، نعمت دیگرى است كه خدا در اختیار انسان قرار داده است.
انسان این را نیز باید بداند كه خداوند كمکكننده و یارى دهندهى آنانى است كه راه حق را انتخاب مىكنند و آنها را در این مسیر توفیق خواهد داد و هرگز مانع كسانى نیز نخواهد بود كه خواهان برنامهى او نیستند. خداوند چنین افرادى را به حال خود رها مىكند تا در مسیر بدبختى و انحراف قدم بردارند كه خود انتخاب كردهاند.