«بندهى خدا» و دنیاى پس از مرگش
در همان حالتهاى جان دادن و كمى قبل از آن، فرشتگان خدا نزد انسان مىآیند تا جانش را به امر خدا بگیرند. آنها در نهایت احترام و اكرام به خدمت بندهى خدا مىرسند. بندهى خدا، در آن لحظات جان دادن تا آغاز روز قیامت كه به آن عالم «برزخ» گفته مىشود، در یكى از این دو حالت به سر مىبرد:
۱. اگر از «مسلمانان درجه اول» و به تعبیر قرآن «سابقین» یا «مقرّبین» باشد، از هر تهدید و آفت و بلایى در عالم «برزخ» مصون و محفوظ است و متناسب با درجه و مقامى قرار دارد كه نتیجهى اعمالى است كه در دنیا انجام داده است، به خوشى و خوشبختى دست مىیابد و باغى از باغهاى بهشت در اختیار او قرار داده مىشود. خداوند حالت و وضعیت او را اینگونه توصیف مىكند:
﴿فَأَمَّآ إِن كَانَ مِنَ ٱلۡمُقَرَّبِينَ ٨٨ فَرَوۡحٞ وَرَيۡحَانٞ وَجَنَّتُ نَعِيمٖ ٨٩﴾[الواقعة: ۸۸- ۸۹] [۴].
۲. اگر از «مسلمانان درجه دوم» و به تعبیر قرآن «اصحاب الیمین» یا «اصحاب المیمنه» و یا «مقتصدین» باشد، اگر چه درجهاش به درجه و مقام گروه نخست نمىرسد و جزا و پاداش او كمتر از آنان است؛ اما حداقل پاداشى كه نصیبش مىشود این است كه در عالم برزخ هیچ آفت و بلا و رنج و مشكلى او را تهدید نمىكند:
﴿وَأَمَّآ إِن كَانَ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلۡيَمِينِ ٩٠ فَسَلَٰمٞ لَّكَ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلۡيَمِينِ ٩١﴾
[الواقعة:۹۰-۹۱]
[۵].
آنچه بیان شد حال و وضعیت انسان مسلمان در عالم «برزخ» بود؛ اما حال و وضعیت او در روز «قیامت» چگونه است؟
در روز قیامت و در همان لحظهى زنده شدن و بیرون آمدن از قبر، تنها چیزى كه با آن مواجه مىشود، نعمت و احترام و اكرام است.
او هدف از زنده شدنش را مىداند و این را هم مىداند كه قرار است چه چیزهایى اتفاق بیفتد؛ پس با سرافرازى و روسفیدى پیش به سوى دادگاه خداوند مىرود و این در حالى است كه دیگرانى كه - از این روز غافل بوده و- خود را براى آن آماده نكرده بودند، در نهایت ترس و وحشت به سر مىبرند. او با خیالى آسوده و با دلى مطمئن به سوى صاحب خود مىرود و نامهى اعمالش به دست راستش داده مىشود و با خوشحالى وصفناپذیر فریاد مىزند و به اطرافیانش مىگوید: بیایید و به نامهى اعمالم بنگرید. او در نامهى اعمالش چیزى ندارد كه از آن شرمنده و ناراضى باشد؛ پس فریاد مىزند: بیایید و به نامهى اعمالم بنگرید. بیایید تا برایتان بخوانم. بیایید و به آن بنگرید كه مملوّ از ایمان و اعمال صالح است. بعد از این مرحله، از او سؤال و جوابهایى بسیار آسان خواهد شد و دادگاهى او به این سادگى به اتمام مىرسد و به طرف بهشت به راه مىافتد؛ بهشتى كه وصفش را تنها خدا مىداند و بس. ولى اگر بخواهیم آن را وصف كنیم مىگوییم: در بهشت، حداقل از دو عیبى كه در زندگى دنیا مطرح است، خبرى نیست. در آنجا نه غم و اندوهى هست و نه ترسى. در بهشت غم و اندوه نیست؛ زیرا آنچه انسان آرزو كند برایش آماده مىشود: ﴿لَهُمۡ فِيهَا مَا يَشَآءُونَ﴾[النحل: ۳۱] [۶]. پس دیگر جاى غم و اندوه نیست و هر چه به او داده شود، همیشگى و جاودانه است و از او گرفته نمىشود.
علاوه بر استفاده از انواع خوردنىها و نوشیدنىها و علاوه بر تنوع در پوشیدنى و مسكن و چیزهاى دیگرى از این قبیل كه تنها خدا مىداند، نعمت معنوى «ملاقات خداوند متعال» به او بخشیده مىشود و بعد از همهى این نعمتها «رضایت و خوشنودى خداوند» نصیب حالش مىگردد:
﴿وَرِضۡوَٰنٞ مِّنَ ٱللَّهِ أَكۡبَرُ﴾ [التوبة: ۷۲].
«رضایت و خشنودى خداوند متعال - از تمامى آن نعمتها- بزرگتر است».
كم و كیف این رضایت و خوشنودى را تنها خدا خود مىداند.
این جزا و پاداش انسانى است كه در زندگى دنیا مسیر بندگى خدا را در پیش گرفته است.
آرى، زندگى و حیات بندهى خدا اینگونه است؛ در دنیا، به تعبیر قرآن، در «حیات طیبه» به سر مىبرد؛ حیاتى كه در آن نه از غم و اندوه خبرى هست و نه از ترس؛ هنگام مرگ نیز تا روز قیامت (در دنیاى برزخ) حیاتى با آن همه خوشى و سعادتى كه بیان شد، و در روز قیامت نیز بهشت با تمام نعمتهایش و بزرگتر و مهمتر از آن رضایت و خشنودى خداوند متعال.
این است نتیجهى بندگى خدا و مسلمان زیستن!
[۴] و اما اگر از مقرّبین باشد همین كه مُرد بهرهى او راحتى و آسایش و گلهاى خوشبو و بهشت پُر نعمت است. [۵] و اما اگر از اصحاب یمین (یاران سمت راستىها) باشد از سوى اصحاب یمین (یاران سمت راستىها) - به او گفته مىشود:- درودت باد. [۶] در آنجا هرچه بخواهند دارند.