۲. آداب ورود به اماكن عمومى
آنچه بیان شد، مربوط به منازل مسكونى و اماكن خصوصى بود؛ اما در مورد اماكن عمومى؛ همچون: مهمانسراها، هتلها، مدارس و بیمارستانها و ... فرمان خدا چیز دیگرى است و نیاز به اجازهی ورود ندارد. البته در مورد اماكن عمومى چون بیمارستان اگر دربان و نگهبان اجازهى ورود ندهد، وارد شدن جایز نیست.
در مورد ورود به اماكن عمومى دستور چنین است: در این اماكن اگر نیاز به ورود داشتید، بر شما مشكلى نیست كه بدون اجازه وارد شوید؛ اما این را نباید فراموش كرد كه در این مكانها نیز باید خدا را به یاد داشته باشد؛ زیرا ممكن است در این اماكن انسان دچار گناه شود:
﴿لَّيۡسَ عَلَيۡكُمۡ جُنَاحٌ أَن تَدۡخُلُواْ بُيُوتًا غَيۡرَ مَسۡكُونَةٖ فِيهَا مَتَٰعٞ لَّكُمۡۚ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ مَا تُبۡدُونَ وَمَا تَكۡتُمُونَ ٢٩﴾[النور: ۲۹]. «و گناهی بر شما نیست که وارد خانههای غیرمسکونی شوید که کالایی در آن دارید. و الله از آنچه آشکار و یا پنهان میکنید، آگاه است» اگر وارد اماكنى شدید كه كسى در آن زندگى نمىكند یا اماكن شخصى نیست، برایتان گناه و انحراف از راه [صحیح] محسوب نمى شود به شرطى كه بدون هدف به آنجا وارد نشوید؛ بلكه كارى داشته باشید، و خداوند مىداند كه چه چیزى را آشكار مىكنید و چه چیزى را [در دل خود] پنهان مىكنید. یعنى خدا به خوبى مىداند كه هدف شما از ورود به آن اماكن عمومى چیست و بر اساس همان نیت و هدف است كه به شما جزا و پاداش مىدهد، یا شما را سزا و عقاب مىكند.
نكتهاى كه لازم به تذكر است این كه: اگر فردى در یكى از این اماكن عمومى چون هتل یا مسافرخانه اتاقى را اجاره كرد، آن اتاق مسكن او محسوب مىشود و ورود به آن اتاق دیگر حكم اماكن خصوصى را دارد.
نكتهى دیگر این كه وقتى مىگوییم فردى بدون اجازه مىتواند وارد اماكن عمومى شود به این معنى است كه ورود او به آن مكان جنبهى كلى دارد نه جزئى یعنى او نمىتواند وارد تک تک اتاقها شود.