تفسير سورهى ماعون
﴿أَرَءَيۡتَ ٱلَّذِي يُكَذِّبُ بِٱلدِّينِ ١﴾[الماعون: ۱]. «آیا آن فرد را ندیدى كه به روز جزا باور ندارد و آن را تكذیب مىكند؟».
اگر او را دیدهاى بگو نظرت دربارهى او چیست و او را چگونه توصیف مىكنى؟ اگر هم او را ندیدهاى و نمىشناسى پس خوب گوش كن كه شخصیت او را برایت توصیف كنیم.
[قبل از هر چیز این را بدان كه] چنین افرادى تنها شامل آنانى نیست كه بگویند قیامت و زنده شدن پس از مرگ وجود ندارد. اگر ایمان نداشتن به قیامت تنها در این خلاصه مىشد، منكرین قیامت بسیار اندک مىبودند. كافر شدن به قیامت و باور نداشتن به آن روز، تنها مشروط به این نیست كه كسى لفظاً مدعى انكار قیامت و منكر زنده شدن دوبارهى انسان باشد. هرگز چنین نیست. افراد بسیارى هستند كه مىگویند: قیامت وجود دارد و انسان بعد از مرگ دوباره زنده مىشود و محاكمه و محاسبه و بهشت و جهنم حق هستند و واقعیت دارند و نماز هم مىخوانند؛ اما در واقع به قیامت ایمان ندارند و خداوند آنها را جزو كافرین محسوب مىكند.
﴿فَذَٰلِكَ ٱلَّذِي يَدُعُّ ٱلۡيَتِيمَ ٢ وَلَا يَحُضُّ عَلَىٰ طَعَامِ ٱلۡمِسۡكِينِ ٣﴾[الماعون:۲-۳]. «اوست که یتیم را با تحقیر و خشونت میراند. و به طعام دادن به بینوایان تشویق نمیکند».
اگر مىخواهى كسى را كه به روز قیامت ایمان ندارد بشناسى، این را بدان كه چنین فردى با تندى و عصبانیت با یتیم برخورد مىكند؛ یتیمى كه ضعیف است و باید از حق و حقوقش دفاع شود و در این زمینه نیاز به كمک دارد. چنین فردى با قشر ضعیف جامعه كه یتیم ضعیفترین آن هاست بسیار بدرفتار است. او به جاى دفاع از حق و حقوق یتیم او را از حق خود نیز محروم مىكند. او نه تنها خود به فقیر و یتیم كمک نمىكند و به نیازمند غذایى نمىدهد، دیگران را نیز به این كار تشویق نمىكند. هر فردى كه این دو ویژگى را داشته باشد، یعنى نه فرد مهربانى باشد كه به یتیم و مسكین و فقیر توجه كند و دلسوز آنها باشد و نه چنان احساس مسئولیتى داشته باشد كه از حق و حقوق یتیم دفاع كند و دیگران را به غذا دادن فقیر و مسكین تشویق كند، چنین شخصى اگر خود را مسلمان معرفى مىكند دروغ مىگوید گر چه نماز هم بخواند.
﴿فَوَيۡلٞ لِّلۡمُصَلِّينَ ٤﴾[الماعون: ۴]. «واى بر نماز گذاران». آنان كه داراى چنان صفات و ویژگىهایى هستند كه بیان شد.
﴿ٱلَّذِينَ هُمۡ عَن صَلَاتِهِمۡ سَاهُونَ ٥﴾[الماعون: ۵]. «که از نمازشان غافلند!» كسانى كه نماز مىخوانند؛ اما از نماز و حقیقت و روح آن غافلند و به این مطلب توجه ندارند كه وقتى نماز مىخوانند از خدا مىخواهند آنان را كمک كند و توفیق دهد تا به خوبى بندگىاش را بهجاى آورند. آنها نمىدانند كه بخشى از بندگى خدا این است كه انسان از حق و حقوق یتیم و ضعیفان جامعه دفاع كند و به فقیر و مسكین توجه داشته باشد. آنها فراموش كردهاند كه بخشى از بندگى خدا این است كه انسان آنطور باشد و آنگونه رفتار كند كه خدا مىخواهد و مورد رضایت اوست و بخش دیگرش آن است كه انسان با مخلوقات خدا - جز آنان كه كافر هستند،- مهربان باشد و بهطور شایسته و بایسته با آنان برخورد كند.
كسى كه نماز مىخواند ولى با یتیم و فقیر به گونهى شایسته برخورد نمىكند چنین كسى از حقیقت و روح نمازى كه مىخواند غافل است و آن نماز هیچ سودى به حالش نخواهد داشت. نمازش فاقد حقیقت و روح است و تنها اعمال ظاهرى آن باقى مىماند [كه بدون روح هیچ ارزشى نخواهند داشت].
﴿ٱلَّذِينَ هُمۡ يُرَآءُونَ ٦﴾[الماعون: ۶]. «كسانى كه ریا و خودنمایى مىكنند» و هدفشان از خواندن نماز این است كه خود را به دیگران نمازخوان معرفى كنند. اینها در نماز خواندنشان تنها در طلب چنین امرى هستند. هدفشان این نیست كه از خدا طلب یارى و كمک كنند تا آنها را در انجام امر بندگى خود یارى و توفیق دهد؛ زیرا اگر هدفشان این مىبود یقیناً با یتیم و فقیر و مسكین آنگونه برخورد نمىكردند. آنها تنها هدفشان از خواندن نماز ریاكارى است به همین خاطر است كه:
﴿وَيَمۡنَعُونَ ٱلۡمَاعُونَ ٧﴾[الماعون: ۷]. «و از دادن ابزار ضروری و عادی (و از کوچکترین احسانی) به دیگران دریغ میورزند» نمازگزاران ریاكار آن نعمتها و امكاناتى را كه خداوند در دنیا و در خدمت بندگانش قرار داده تا همه از آنها استفاده كنند، در جایى حبس كرده و مانع استفادهى دیگران از آنها مىشوند. انسان كافر از رسیدن این نعمتها به دست مردم ممانعت مىكند. او آنها را حبس و انبار مىكند و اجازه نمىدهد تا كسى از آنها استفاده كند. چنین كسى به روز جزا ایمان ندارد و اگر به روز آخرت ایمان مىداشت احساس مسئولیت به او اجازه نمىداد كه اینگونه رفتارى داشته باشد.
از خداوند متعال خواهانیم كه ما را جزو نمازگزاران واقعى قرار بدهد.