دلایلى قرآنى بر وجود قیامت و زنده شدن دوبارهى انسان
دلایل و نشانههاى قرآنى در این خصوص را مىتوان به طور خلاصه در دو بخش خلاصه كرد:
الف: دلایل امكان
بخشى از دلایل به این مطلب اشاره دارند كه زنده شدن دوبارهى انسان ممكن است (محال نیست) و خداوند متعال قادر و توانا بر انجام آن است.
ب: دلایل وجوب
بخشى دیگرى از دلایل و نشانهها، به این مطلب اشاره دارند كه آمدن قیامت و زنده شدن دوبارهى انسان، نه تنها ممكن و نه تنها خداوند متعال قادر و توانا بر انجام آن است؛ بلكه باید چنین روزى بیاید و خداوند باید انسان را دوباره زنده كند.
برخى مسایل و حوادث ممكن است اتفاق بیفتند اما شرایط خاصى را مىطلبند و هر شرایطى براى تحقق آنها كافى نیست؛ مثلاً: ممكن است هم اكنون و در این لحظه زمین دچار زلزلهى بسیار شدیدى شود و این، امر محالى نیست ولى زمین اكنون دچار آن نشده است. اینگونه هم نیست كه هر چیز ممكنى چون وقوعش ممكن است و محال نیست، هر لحظه باید اتفاق بیفتد یا به وجود آید.
قرآن نخست به این مطلب اشاره مىكند كه آمدن قیامت و زنده شدن دوبارهى انسان امرى است ممكن و چنین چیزى اتفاق هم خواهد افتاد و خداوند متعال قادر و توانا بر انجام آن نیز هست. پس از ارائهى دلایلى در این زمینه به ضرورت آن هم اشاره مىكند و مىفرماید: نه تنها چنین چیزى ممكن است بلكه وجودش نیز ضرورى است و انسان باید روزى زنده شود و به جزا وپاداش یا سزا و عقاب شایستهى خود برسد.
- دلایل امكان
دلایل امكان در قرآن چنین بیان شدهاند:
۱. خداوندى كه آسمانها و زمین را با آن همه عظمت و بزرگى خلق كرده است قادر و تواناست كه انسان را دوباره زنده كند. مگر آفرینش انسان از آفرینش آسمانها و زمین سختتر است؟! خداوند چگونه توانا بر خلق آسمانها و زمین بوده اما نمىتواند انسان را دوباره بیافریند؟!
۲. خدایى كه مىتواند به درختان و گیاهان حیات ببخشد، بار دیگر نیز مىتواند به انسان حیات ببخشد. مگر در انسان و گیاه مسئلهى مشترک بخشیدن حیات نیست؟! حال وقتى توانسته است از خاک، موجودِ زندهاى چون گیاهان و درختان و امثال آنها را بیافریند، یقیناً مىتواند انسان را نیز دوباره زنده كند و دوباره بیافریند.
۳. مگر شما را یک بار خلق نكردیم؟ پس این را بدانید همان خدایى كه توانسته است شما را یک بار بیافریند به راحتى مىتواند دوباره شما را خلق كند و بیافریند. مگر چه تفاوتى بین این دو آفرینش است؟ آیا خدایى كه توانسته است یک بار انسان را خلق كند نمىتواند بار دیگر او را بیافریند؟ [مطمئناً آفرینش نخست از آفرینش دوباره سختتر است هر چند سخت بودن براى خدا هرگز مطرح نیست].
۴. دلیل دیگر این كه: اگر به گذشته بنگرید، مىبینید كه خداوند متعال بارها و بارها اقوام و گروههاى متعددى را كه از مسیر بندگى او منحرف و در برابر پیامبران و دعوت هدایتگر آنها ایستادهاند، پس از اتمام حجت، نابود كرده و از آنها انتقام گرفته است. قدرتى كه مىتواند یک قوم و گروه و ملت و نسلى را از بین ببرد، قادر و توانا بر زنده كردن دوباره انسان نیز هست؛ زیرا حیات و مرگ در دست اوست و قدرتى كه قادر به نابودى و مرگ كسى است، قادر به زنده كردن او نیز خواهد بود. از طرف دیگر، قدرتى كه بتواند در این دنیا انتقام بگیرد مىتواند بار دیگر انسان را زنده كند و دوباره از او انتقام بگیرد.
۵. دلیل و نشانهى دیگر این كه: [در طول تاریخ] خداوند متعال آنان را كه در مسیر بندگى او قرار داشته و جزو بندگان مخلص او بودهاند، نجات داده است؛ مثلاً: وقتى طوفان نوح شروع به وزیدن مىكند، خداوند متعال ترتیبى مىدهد كه پیامبرش حضرت نوح و مؤمنان همراهش یک كشتى بسازند و خود را با آن نجات دهند. یا آنگاه كه خداوند قصد نابودى قوم عاد را دارد، به پیامبرش هود ÷و پیروان مؤمنش خبر مىدهد كه از میان قوم بیرون رفته تا دچار آن بلا و مصیبتى نشوند كه قرار است قوم سركش عاد با آن نابود شوند و... برنامهى خدا آنگاه كه قصد نابودى فاجران را داشته است چنین بوده كه نخست مؤمنان را از آن بلا و مصیبت آگاه كرده تا از آن فاصله بگیرند. حال، قدرتى كه مىتواند یک بار بندهى خود را در برابر آن عذاب هلاک كننده، مورد لطف و عنایت خود قرار دهد یقیناً مىتواند بار دیگر او را زنده كند و به او پاداش و جزاى ابدى ببخشد؛ زیرا آنچه در دنیا به او بخشیده نسبت به آنچه در قیامت به او مىبخشد بسیار اندک است.
۶. یكى دیگر از دلایل و نشانههایى كه قرآن در این بخش (قسمت امكان) به آن اشاره مىكند این است كه مىفرماید: به آسمانها و زمین و آنچه مابین آنهاست بنگرید. هر مخلوقى كه مىبینید جفت آفریده شده و در مقابل یكدیگر قرار دارند؛ مثلاً: آسمان و زمین، شب و روز، خورشید و ماه. خورشید نور دارد، ماه از خود نورى ندارد. خورشید روز مىتابد، ماه شب. آسمان بلند است و زمین پست و هموار. شب تاریک است و روز روشن. شب همه چیز را مىپوشاند و روز همه چیز را نمایان مىكند. نیز مىفرماید: به نر و ماده بنگرید كه در برابر هم قرار دارند. هر آنچه به آن آگاهید و هر آنچه آگاه نیستید همه جفت آفریده شدهاند. حال آیا مىشود تمام مخلوقات و موجودات و همه چیز جفت آفریده شوند و جفت باشند، اما سرانجامِ انسان اینگونه نباشد؟! وقتى آسمان و زمین در برابر هم، ماه و خورشید در برابر هم، شب و روز نیز به همین ترتیب، نر و ماده و هر مخلوقى به صورت جفت است، پس باید سرانجام انسان نیز [از این قاعده پیروى كند و] جفت باشد. نمىبایستى آنگاه كه مردم مُردند دیگر زنده نشوند و سرانجامشان یكى باشد و نباید از آنان سؤال نشود و نمىبایستى همه خوشبخت یا همه بدبخت باشند؛ بلكه باید سرانجام نیز دو گونه باشد؛ همانطور كه همه چیز دو گونه است. انسانها باید براساس نوع زندگى دنیایى كه داشتهاند یا خوشبخت و یا بدبخت باشند.
خداوندى كه قادر و توانا بر آفرینش همه چیز به صورت جفت است مىتواند و قادر است كارى كند كه انسان نیز داراى دو نوع سرانجام و سرنوشت باشد؛ سرانجام گروهى خوشبختى و سرانجام گروه دیگر بدبختى.
دلایل و نشانههاى دیگرى نیز وجود دارند كه ذكر این چند مورد كفایت مىكند.
انسان در خلال این چند مورد مىتواند به این نكته پى ببرد كه زنده شدن پس از مرگ و محاكمه و سؤال و جواب، مىتواند وجود داشته باشد و امرى محال نیست و خداوند متعال بر این امر قادر و تواناست [۱۴].
[۱۴] البته دلایل اخیر مىتوانند در قسمت «ب» نیز مطرح شوند.