فصل سیام
ردّ و پاسخ کسی که تفسیر ابن عباس را در مورد آیت «مرج البحرین» روایت میکند
رافضي میگوید: دلیل سیام، این آیه شریفه است كه می فرماید:
﴿مَرَجَ ٱلۡبَحۡرَيۡنِ يَلۡتَقِيَانِ ١٩ بَيۡنَهُمَا بَرۡزَخٞ لَّا يَبۡغِيَانِ ٢٠﴾[الرحمن: ۱۹-۲۰] .
«دو دريا را [به گونهاى] روان كرد [كه] با هم برخورد میكنند. ميان آن دو حد فاصلى است كه به هم تجاوز نمىكنند».
از تفسیر ثعلبی و از طریق ابی نعیم از ابن عباس روایت شده كه گفت: ﴿مَرَجَ ٱلۡبَحۡرَيۡنِ يَلۡتَقِيَانِ ١٩﴾منظور علی و فاطمه میباشد ﴿بَيۡنَهُمَا بَرۡزَخٞ لَّا يَبۡغِيَانِ ٢٠﴾منظور پیامبرجمیباشد.
﴿يَخۡرُجُ مِنۡهُمَا ٱللُّؤۡلُؤُ وَٱلۡمَرۡجَانُ ٢٢﴾[الرحمن: ۲۲] . «از هر دو دريا مرواريد و مرجان برآيد» منظور حسن و حسین میباشد، و این فضیلت و جایگاه برای هیچکدام از صحابه حاصل نشده پس او از همه برای امامت شایستهتر است.
پاسخ این گفته: این نوع تفسیر و امثال آن طرز تفکر مفسری است که خود نميفهمد چه ميگويد؛ زیرا این تفسیر به یاوهگوئی بیشتر شبيه است تا به تفسیر قرآن. این تعبير از نوع تفسیر بیدینان و قرامطه([۲۶۸] ) در قرآن است؛ بلکه بسیار بدتر هم از تفسیر آنان میباشد. این نوع تفسیر کردن راه را برای بیدینان ميگشايد تا قرآن را مورد انتقاد قرار دهند. تازه تفسیر قرآن به این شکل بزرگترین اشکال و ایراد را بر قرآن وارد مینماید.
ناگفته نماند بعضی نادانان منتسب به اهل سنت تفاسیری در مورد چهار خلیفه دارند که این تفاسیر هم مثل تفاسیر رافضیها باطل است، مثل تفاسیري که میگویند منظور از کلمۀ ﴿ٱلصَّٰبِرِينَ﴾: محمد ج﴿وَٱلصَّٰدِقِينَ﴾: ابوبکر، ﴿وَٱلۡقَٰنِتِينَ﴾عمر، ﴿وَٱلۡمُسۡتَغۡفِرِينَ بِٱلۡأَسۡحَارِ ١٧﴾علی است. و یا در بارۀ این آیه گفتهاند:
﴿مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ﴾منظور: ابوبکر، و ﴿أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡكُفَّارِ﴾: عمر و ﴿رُحَمَآءُ بَيۡنَهُمۡ﴾: عثمان و ﴿تَرَىٰهُمۡ رُكَّعٗا سُجَّدٗا﴾: علی میباشد.
و يا میگویند مقصود از ﴿وَٱلتِّينِ﴾: ابوبکر و از ﴿وَٱلزَّيۡتُونِ ١﴾: عمر، و از ﴿وَطُورِ سِينِينَ ٢﴾: عثمان، و از ﴿وَهَٰذَا ٱلۡبَلَدِ ٱلۡأَمِينِ ٣﴾: علی میباشد. و یا در مورد سورۀ عصر که خداوند میفرماید:
﴿وَٱلۡعَصۡرِ ١ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَفِي خُسۡرٍ ٢ إِلَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ﴾منظور ابوبکر و از ﴿وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ﴾عمر و از ﴿وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلۡحَقِّ﴾عثمان و از ﴿وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلصَّبۡرِ ٣﴾علی میباشد.
این نوع تفاسیر از جنس همان تفاسیر شیعیان میباشد و با کفر و الحاد شیعیان شباهت دارد. همانگونه که در تفسیر این آیه:
﴿وَكُلَّ شَيۡءٍ أَحۡصَيۡنَٰهُ فِيٓ إِمَامٖ مُّبِينٖ ١٢﴾[یس: ۱۲] .
«و هر چيزى را در كارنامهاى روشن برشمردهايم».
میگویند منظور از کلمۀ امام، علی میباشد. و یا در تفسیر آیه:
﴿وَإِنَّهُۥ فِيٓ أُمِّ ٱلۡكِتَٰبِ لَدَيۡنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ ٤﴾[الزخرف: ۴] .
«و همانا كه آن در كتاب اصلى [لوح محفوظ] به نزد ما سخت والا و پر حكمت است».
میگویند: منظور علی پسر ابی طالب است. و در مورد شجرۀ ملعونه در این آیه میگویند:
﴿وَٱلشَّجَرَةَ ٱلۡمَلۡعُونَةَ فِي ٱلۡقُرۡءَانِۚ﴾[الإسراء: ۶۰] .
«و آن درخت لعنتشده در قرآن».
منظور بنیأمیه است.
و نمونۀ این گفته ها نزد آنان زیاد است که اگر کسی کمی از خدا شرم بکند و یا ایمان به خدا و کتابش داشته باشد این گفتهها را بر زبا ن نمیآورد. همانطور است این گفته که در تفسیر این آیه:
﴿مَرَجَ ٱلۡبَحۡرَيۡنِ يَلۡتَقِيَانِ ١٩﴾[الرحمن: ۱۹] .
«دو دريا را [به گونهاى] روان كرد [كه] با هم برخورد كنند».
رافضی میگوید: مقصود علی و فاطمه میباشد و یا در تفسیر ﴿بَيۡنَهُمَا بَرۡزَخٞ لَّا يَبۡغِيَانِ ٢٠﴾[الرحمن: ۲۰] . گفته: منظور از آن برزخ و فاصله پیامبر جمیباشد. و در مورد ﴿يَخۡرُجُ مِنۡهُمَا ٱللُّؤۡلُؤُ وَٱلۡمَرۡجَانُ ٢٢﴾[الرحمن: ۲۲] . «از هر دو [دريا] مرواريد و مرجان برآيد» گفته: منظور از مرواريد و مرجان حسن و حسین میباشد. کسی که کمترین علم و آگاهی داشته باشد، خوب میداند که این تفسیر چقدر باطل است و شکی نیست که ابن عباس این را نگفته و از این گفتههای بیهوده مبرا است. این تفسیر فقط میتواند از نوع تفسیر ثعلبی باشد که همراه با سند روایت میکند، اما راویان نا مشخص و ناپیدا هستند و از سفیان ثوری هم روایت میکند، که این خود دروغ بزرگی است نسبت به او. روایت به این شرح است: ثعلبی گفت: حسن پسر محمد دینوری مرا خبر داد که موسی پسر محمد پسر علی پسر عبدالله گفت: پدرم در کتابش که برای ابی محمد پسر حسن پسر علویه القطان میخواند من هم گوش میدادم که بعضی از یارانمان برایمان نقل کردهاند که مردی در مصر به نام «طسم» معروف بود و او هم از ابو حذیفه او هم از پدرش و او هم از سفیان ثوری نقل میکند که در مورد این آیات: ﴿مَرَجَ ٱلۡبَحۡرَيۡنِ يَلۡتَقِيَانِ ١٩ بَيۡنَهُمَا بَرۡزَخٞ لَّا يَبۡغِيَانِ ٢٠﴾[الرحمن: ۱۹-۲۰] . میگوید: منظور فاطمه و علی میباشند، ﴿يَخۡرُجُ مِنۡهُمَا ٱللُّؤۡلُؤُ وَٱلۡمَرۡجَانُ ٢٢﴾[الرحمن: ۲۲] . حسن و حسین میباشند. این سند تاریکی بر تاریکی است که هیچ چیزی را اثبات نمیکند.
[۲۶۸] قرامطه: فرقهای از اسماعیلیه پیروان حمدان بن اشعب ملقب به قرمط.