فصل هفتم
پاسخ به کسی که امامت علي را اثبات ميكند با ادعاي اينكه محبت خدا و رسولش به او اختصاص دارد
شيعه گفته: دليل هفتم روايتي است كه جمهور علماء بطور عموم روايت كردهاند كه بعد از آن كه پيامبر جبيست و نُه شب خيبر را محاصره نمود و پرچم در دست علي بن ابي طالب سبود، علي چشمدرد گرفت و توان جنگيدن نداشت، و مرحب (فرماندۀ كفار) براي جنگ بيرون آمد، پس پيامبر جابوبكر را صدا زد و به او گفت: پرچم را بگير، ابوبكر در ميان گروهي از مهاجرين پرچم را به دست گرفت و به تلاش پرداخت ولي كارش بيفايده بود و شكست خورده برگشت، روز بعد عمر براي جنگ به پا خواست، اندكي رفت و برگشت، پيامبر جفرمود: علي را نزد من بياوريد، به او خبر دادند كه علي چشمانش درد گرفته است. پيامبر جفرمود: او را به من نشان دهيد، مردي را به من نشان دهيد كه خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش نيز او را دوست دارند و هرگز فرار كننده نيست. سپس علي را نزد ایشان آوردند. پيامبر جكمي از آب دهانش را بر دستانش انداخت و آن را بر چشم و سر علي ماليد، پس بهبودي يافت و پرچم را به او داد و خداوند بر دستان علي خيبر را فتح كرد و مرحب يهودي را به قتل رساند، و اين توصيفي كه پيامبر جبراي علي به كار گرفت دليل است بر اين كه آن صفت در ديگران وجود ندارد و علي بر ديگران برتري دارد، پس او امام است.