امامت در پرتو کتاب و سنت

فهرست کتاب

از چند نظر می‌توان به این استدلال پاسخ گفت:

از چند نظر می‌توان به این استدلال پاسخ گفت:

نخست: اینکه برای استدلال به حدیث، لازم است صحت آن بیان شود و به اتفاق علمای شیعه و سنی، صرف نسبت دادن روایت به ابو‌نعیم به معنای صحت آن حدیث نیست.

دوّم: به اتفاق علمای حدیث این حدیث دروغ و ساختگي است[۲۸۷] ، بلکه آنان می‌دانند که این روایت از زشت‌ترین دروغهايی است که به پیامبر ج‌ نسبت داده شده است.

سوّم: در بیشترین وقتی که پیامبر جدر مکه بود ابن عباس به دنیا نیامده بود، بلكه ابن عباس هنگامی که بنی‌هاشم در شعب ابی طالب محاصره شده بودند به دنیا آمد و هنگامی که پیامبر جبسوی مدینه هجرت نمود ابن عباس به سن «تمیيز» نرسیده بود و از کسانی نبوده که وضو گرفته باشد و با پیامبر جبه نماز ايستاده باشد، پیامبر جوفات يافت و ابن عباس هنوز به سن بلوغ نرسیده بود و در هنگام هجرت پنج ساله و شاید کمتر از پنج سال بود كه بچه در این سن و سال به وضو گرفتن و نماز خواندن دستور داده نمی‌شود، چون پیامبر جدر حدیثی فرمود: «از هفت سالگی به فرزندان تان دستور دهید نماز بخوانند و در ده سالگی آنان را بر ترك نماز تنبیه بدنی کنید و رختخواب آنان را از هم جدا کنید[۲۸۸] . ‌کسی که در این سن و سال باشد عقل نماز خواندن را ندارد و نمی‌تواند این دعا را حفظ کند مگر اینکه به او تلقین شود و به محض شنیدن نمی‌تواند آ ن را به خاطر بسپارد.

چهارم: آنان قبل از این در آیۀ ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ[المائدة: ۵۵] . و در حدیث بخشیدن انگشتر در نماز ادعا کردند پیامبر جاین دعا را خوانده و در اینجا می‌گویند این دعا را در مکه قبل از این واقعه به چند سالی خوانده است، این آیت در سورۀ مائده است که نزولش در اواخر نزول قرآن بوده و این يكي در مکه، پس وقتی که اولین دعا را در مکه خوانده باشد و دعای او مستجاب شده، چه نيازي به تكرار این دعا در مدینه و چند سال بعد داشته است!؟.

پنجم: ما قبلاً از چند راه متعدد بطلان این روایت را بیان نمودیم، چون این کلام دروغی است از راه‌های زیادی به پیامبر جنسبت داده شده است، اما در اینجا چیزهایی به آنان اضافه نمودند که قبلاً آن را نگفته بودند و آن جملۀ ﴿وَأَشۡرِكۡهُ فِيٓ أَمۡرِي ٣٢[طه: ۳۲] . است كه اینجا تصریح نمودند علی در امر رسالت با پیامبرجشریک است، همان‌گونه که هارون با موسی شریک بود، و این گفتۀ کسی است که به نبوتش اقرار می‌نماید، این هم کفر صریح است و قول امامیه نيست، بلکه ادعاي که اهل غلو و افراط می‌باشند.

شریک در امر بمعنی خلیفه شدن بعد از او نیست، چون آنان ادعای امامت بعد از وفات او و مشارکت او در امر رسالت پیامبر جدر حال حیاتش را دارند، و امامیه اگر چه کسانی که قائل به مشارکت در نبوت باشد را تکفیر می‌نمایند، اما سياهي لشكر و اقوال و گفته‌هايشان را با كساني افزايش مي‌دهند كه معتقد به كفر و گمراهي ايشان هستند، و اقوالي را وارد دينشان مي‌كنند كه مي‌دانند كفر و گمراهي است؛ زيرا با افراط شديد دين اسلام را دور انداخته و شديداً با جماعت مسلمين مخالفت مي‌ورزند و با اولياي پرهيزگار و دوستان خدا دشمني دارند، و ايشان را مرتد و از دين برگشته قلمداد مي‌كنند، پس مصداق این ضرب المثل اند که می‌گوید: «مرا به داشتن دردي متهم مي‌كند كه خود بدان مبتلا گشته است».

اين رافضی دروغگو می‌گوید: این نص است در این باب. باید در جوابش گفته شود: ای سبك‌‌مغز يعني علي در حال حيات پيامبر جدر امر نبوت شريك او بود همان‌گونه كه هارون شريك موسي بود؟! آيا به موجب اين نص صريح اعتقاد داري، یا از استدلال به دروغ‌هاي ساختگي و افترائات وترّهات هم کیشان اهل گمراهی و باطل برمي‌گردي؟!.

* * *

[۲۸۷] هیچ‌کسی را نیافته‌ام که این را ذکر کرده باشد، اما سیوطی در کتاب الدر الـمنثور: ۴/۲۹۵ حدیثی به این معنا آورده که گفته: سلفی در کتاب «الطیوریات» به سند ضعیف و پوچی آن را خارج نموده از ابو جعفر محمد بن علی که گفته: هنگامیکه این آیه: ﴿وَٱجۡعَل لِّي وَزِيرٗا مِّنۡ أَهۡلِي ٢٩هارون أخی اشدد به ازریپیامبر جبر بالای کوهی بود سپس به حضور خدا دست به دعا کرد و فرمود: (اللهم اشدد ازری، بأخی علی) خداوند هم دعای او را مستجاب نمود. [۲۸۸] حدیث از عمرو بن شعیب از پدرش از جدش «عبدالله بن عمرو بن عاصب» روایت شده، در کتاب سنن ابی داود: ۱/۱۹۳ (کتاب الصلاة باب متی یؤمر الغلام بالصلاة) در الـمسند (ط المعارف)۱۰/۲۱۷ (به تعلیقات محقق /بر این حدیث و قولش که اسنادش صحیح است و اینکه گفته که این حدیث در مستدرک: (۱/ ۱۹۷) موجود می‌باشد نگاه کنید.