از چند نظر میتوان به این استدلال پاسخ گفت:
پاسخ اول: باید برای صحت حدیث دلیل اقامه شود در غیر این صورت به اتفاق علما استدلال به چیزی که مقدمات آن ثابت نشده باشد باطل است. و در واقع سخن گفتن بدون علم و پیروی از چیزی بدون آگاهی به آن است. همچنين به اتفاق شیعه و اهل سنت اسناد با آن شیوه در حدیث مذکور به معنای ثبوت آن نیست.
پاسخ دوم: به اتفاق علمای حدیثشناس هر دو روایت دروغاند[۱۵۳] .
پاسخ سوم: فرمودۀ خداوند در آیهي: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ سَيَجۡعَلُ لَهُمُ ٱلرَّحۡمَٰنُ وُدّٗا ٩٦﴾[مریم: ۹۶] .
عام بوده و جمیع مؤمنین را دربرمیگیرد و جایز نیست که فقط به علی تخصیص دهیم بلکه هم علی و هم غیر او را دربرمیگیرد[۱۵۴] . به دلیل اینکه حسن، حسین و دیگر مؤمنین که شیعه آنها را تعظیم میکند، در این آیه داخل میشوند و به اجماع معلوم شده که به علی اختصاص ندارد.
ولی این گفتۀ رافضی که «برای غیر علی از اصحاب پیامبر جچنین ویژگیای ثابت نشده است»- همان گونه که گذشت- چنین گفتهای بی اساس است؛ زیرا دوران آنها بهترین دورانهاست و کسانی که در آن دوران ایمان آورده و عمل صالح انجام دادهاند از سایرین که در دورانهای دیگر بودند برترند. و اهل ایمان و اعمال صالح در میان اصحاب پیامبر جبه نسبت همین دوره بیشتر از اهل ایمان و اعمال صالح در قرون دیگر است.
پاسخ چهارم: خداوند خبر داده است که برای کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادهاند محبتی ویژه قرار خواهد داد.
و این وعدۀ راستین خداست. و معلوم است که خداوند برای اصحاب، محبتی ویژه در قلب هر مسلمانی قرار داده و خصوصاً برای خلفا شبه ویژه ابوبکر و عمر، که عموم اصحاب و تابعین آنان دو را دوست میداشتند و آنها بهترین انسانها در تمام دورانها بودند.
و لیكن علی این گونه نبود؛ زیرا بسیاری از اصحاب و تابعین نسبت به او بغض ورزیده و او را ناسزا ميگفتند و با او میجنگیدند. و روافض، نصیریه، غالیه و اسماعیلیه نسبت به ابوبکر و عمر سبغض ورزیده و آنها را دشنام میدهند. و معلوم است کسانی که آن دو نفر (ابوبکر و عمر ب) را دوست داشتند برتر و بیشترند و کسانی که نسبت به آنها بغض و دشمنی ورزیدند از اسلام دورتر و تعدادشان نیز کمتر است. برخلاف علی، کسانی که با او دشمنی ورزیدند و جنگیدند بهتر از کسانی بودند که با ابوبکر و عمر دشمنی کردند.
و حتی پیروان عثمان سکه او را دوست میداشتند با علی سدشمنی ورزیدند گرچه بدعتگزار و ظالم بودند و پیروان علی که او را دوست داشته و با عثمان دشمنی ورزیدند نسبت به طرفداران عثمان از نظر علم و دین ناقصتر و جاهلتر و ظالمتر بودند. پس روشن شد که دوستی سه نفر اول بالاتر و برتر است. اگر گفته شود که در خصوص علی ادعای الوهیت و نبوت شد، در پاسخ گفته میشود که در برابر، خوارج او را تکفیر کردند و مروانیه نسبت به او دشمنی ورزیدند. و خوارج و مروانیه از شیعه بهترند که ابوبکر و عمر را دشنام میدهند، چه رسد به غالیه و شيعيان افراطي.
* * *
[۱۵۳] این دو حدیث را نیافتم و ابن جوزی در زادالـمسیر: ۵/۲۶۶، آورده: گفته شده: ابن عباس گفته است که این آیه در شأن علی نازل شده، ولی آن را شرح نکرده است. [۱۵۴] به تفسیر ابن کثیر در خصوص این آیه مراجعه کنید و همچنین حدیث صحیحی که در تفسیر آیه آورده است و آن از ابوهریره از پیامبر جروایت شده است که فرمودند: هر گاه خداوند بندهای را دوست داشته باشد به جبرئیل میفرماید: من فلانی را دوست دارم پس جبرئیل نیز او را دوست داشته و در آسمان ندا میزند سپس محبت او را در میان اهل زمین گسترش میدهد. پس این تفسیر فرموده خداوند است که ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ...﴾. ابن کثیر میگوید: امام مسلم و ترمذی از عبدالله از قتیبه از دراوردی روایت کردهاند و ترمذی میگوید: حسن صحیح است.