از چند نظر میتوان به این استدلال پاسخ گفت:
پاسخ اول: اینکه صحت نقل روایت باید بررسی شود و صرف اسناد آن به «الفردوس» و به ابونعیم، به اتفاق علما نمیتواند مورد احتجاج واقع شود.
پاسخ دوم: این حدیث به اتفاق علمای حدیث ساختگی است[۱۶۸] .
پاسخ سوم: خداوند میفرماید:
﴿بَلۡ عَجِبۡتَ وَيَسۡخَرُونَ ١٢ وَإِذَا ذُكِّرُواْ لَا يَذۡكُرُونَ ١٣ وَإِذَا رَأَوۡاْ ءَايَةٗ يَسۡتَسۡخِرُونَ ١٤ وَقَالُوٓاْ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ مُّبِينٌ ١٥ أَءِذَا مِتۡنَا وَكُنَّا تُرَابٗا وَعِظَٰمًا أَءِنَّا لَمَبۡعُوثُونَ ١٦ أَوَ ءَابَآؤُنَا ٱلۡأَوَّلُونَ ١٧ قُلۡ نَعَمۡ وَأَنتُمۡ دَٰخِرُونَ ١٨ فَإِنَّمَا هِيَ زَجۡرَةٞ وَٰحِدَةٞ فَإِذَا هُمۡ يَنظُرُونَ ١٩ وَقَالُواْ يَٰوَيۡلَنَا هَٰذَا يَوۡمُ ٱلدِّينِ ٢٠ هَٰذَا يَوۡمُ ٱلۡفَصۡلِ ٱلَّذِي كُنتُم بِهِۦ تُكَذِّبُونَ ٢١ ۞ٱحۡشُرُواْ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ وَأَزۡوَٰجَهُمۡ وَمَا كَانُواْ يَعۡبُدُونَ ٢٢ مِن دُونِ ٱللَّهِ فَٱهۡدُوهُمۡ إِلَىٰ صِرَٰطِ ٱلۡجَحِيمِ ٢٣ وَقِفُوهُمۡۖ إِنَّهُم مَّسُۡٔولُونَ ٢٤ مَا لَكُمۡ لَا تَنَاصَرُونَ ٢٥ بَلۡ هُمُ ٱلۡيَوۡمَ مُسۡتَسۡلِمُونَ ٢٦ وَأَقۡبَلَ بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ يَتَسَآءَلُونَ ٢٧ قَالُوٓاْ إِنَّكُمۡ كُنتُمۡ تَأۡتُونَنَا عَنِ ٱلۡيَمِينِ ٢٨ قَالُواْ بَل لَّمۡ تَكُونُواْ مُؤۡمِنِينَ ٢٩ وَمَا كَانَ لَنَا عَلَيۡكُم مِّن سُلۡطَٰنِۢۖ بَلۡ كُنتُمۡ قَوۡمٗا طَٰغِينَ ٣٠ فَحَقَّ عَلَيۡنَا قَوۡلُ رَبِّنَآۖ إِنَّا لَذَآئِقُونَ ٣١ فَأَغۡوَيۡنَٰكُمۡ إِنَّا كُنَّا غَٰوِينَ ٣٢ فَإِنَّهُمۡ يَوۡمَئِذٖ فِي ٱلۡعَذَابِ مُشۡتَرِكُونَ ٣٣ إِنَّا كَذَٰلِكَ نَفۡعَلُ بِٱلۡمُجۡرِمِينَ ٣٤ إِنَّهُمۡ كَانُوٓاْ إِذَا قِيلَ لَهُمۡ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ يَسۡتَكۡبِرُونَ ٣٥ وَيَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِكُوٓاْ ءَالِهَتِنَا لِشَاعِرٖ مَّجۡنُونِۢ ٣٦ بَلۡ جَآءَ بِٱلۡحَقِّ وَصَدَّقَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ٣٧﴾[الصافات: ۱۲-۳۷] .
«تو از انکارشان تعجب میکنی، ولی آنها مسخره میکنند!. هنگامی که بدانها قدرت خدا و ادله قیامت تذکر داده شد، متذکر و پندپذیر نمیشوند و هر گاه معجزه یا دلیلی نازل شود دیگران را به مسخره کردن فرامیخوانند. و خواهند گفت: این جادوی آشکار و روشن است آیا هنگامی که مُردیم و خاک و استخوان شدیم دوباره زنده میشویم؟ آیا پدران و نیاکان گذشته ما نیز زنده میگردند؟ بگو بلی در حالی که خوار و پست خواهید بود. تنها یک صدا خواهد بود و به ناگاه آنان مینگرند و خواهند گفت: ای وای بر ما این روز جزاست، این روز داوری و حسابرسی است. همان روزی که در دنیا دروغش مینامیدند. کسانی را که به خود ستم کردهاند همراه با همسران آنان به همراه آنچه میپرستیدند غیر خدا جمعآوری کنید. آنگاه آنها را به راه دوزخ راهنمایی کنید. آنان را نگاه دارید که باید بازپرسی شوند. ای مشرکان چرا همدیگر را یاری نمیدهید؟ بلکه امروز کاملاً مطیع و تسلیم هستند. بعضی رو به بعضی کرده همدیگر را بازخواست میکنند. میگویند شما از روی خیرخواهی به سوی ما میآمدید. میگویند: بلکه خودتان بیایمان و بی باور بودید. ما که هیچ گونه قدرت و سلطهای بر شما نداشتیم بلکه خودتان مردمان سرکش و نافرمانی بودید؛ پس عذاب پروردگارمان گریبانگیرمان شد و ما باید آن را بچشیم، ما خودمان گمراه بودیم و شما را هم گمراه کردیم در نتیجه آنان در عذاب، با یکدیگر و مشترکند. ما این گونه با بزهکاران رفتار میکنیم. وقتی که به آنها گفته میشد جز خدا معبودی نیست بزرگی مینمودند و میگفتند: آیا ما برای (سخن) چکامهسرای دیوانهای، معبودهای خویش را رها سازیم؟ در حالی که او حق را آورده و پیامبران را تصدیق کرده است».
و این آیات خطابی است از مشرکین در روز قیامت که اینان از یگانگی خداوند و ایمان به پیامبران و روز آخرت سؤال میشوند. آیا جایی برای ورود دوست داشتن علی در سؤال از اينها وجود دارد؟ اگر هم علی را دوست میداشتند آیا با این کفر و شرک که مرتكب شدند دوستی علی سودی به آنها میرساند؟ و اگر هم به علی دشمنی میورزیدند، دشمنی آنها با علی کجا، و دشمنی آنها با انبیاء و کتابها و دین آسمانی کجا؟ يقيناً جز انسان از دین برگشته و کافر کسي دیگر قرآن را اینگونه تفسیر نمیکند و به پیامبرجنسبت نمیدهد. یا کسی که دین را بازیچه دست خود قرار داده و بر دین اسلام عیب جویی کرده و بينهايت جاهل است و نمیداند چه میگوید. چه فرقی است بین دوست داشتن علی و دوست داشتن طلحه و زبیر و سعد و ابوبکر و عمر و عثمان ش؟! اگر کسی میگفت که کافران از حب ابوبکر سؤال میشوند از گفته مذکور در خصوص علی بعیدتر نبود.
و در آیه چیزی که دلالت بر آن کند و بتوان آن را ترجیح داد وجود ندارد بلکه دلالت آیه بر ثبوت آن دو و انتفاء آنها برابر است. و دلایلی که بر وجوب دوست داشتن ابوبکر وجود دارند قویترند.
پاسخ چهارم: لفظ «مسئولون» در آیه مطلق بوده و ضمیری که آن را به یک چیزی تخصیص دهد وجود ندارد و در روند آيه نیز یادی از حب و دوست داشتن علی سنشده و ادعای مدعی مبنی بر سؤال آنها از دوستی علی از دروغها و افترائات بزرگ است.
پاسخ پنجم: اگر فردی مدعی شود که مردم از حب ابوبکر و عمر پرسیده میشوند، بیتردید ادعایش باطل میشود و در خصوص علی به طریق اولی، باطل است.
* * *
[۱۶۸] در مختصر التحفة الاثنی عشریة آمده است که ... و این روایت در فردوس دیلمی آمده که جامع احادیث ضعیف و خیالی است، با وجود آن در سند آن افراد ضعیف و مجهولی وجود دارند. ابوعبدالرحمن میگوید: ابن حجر رحمهالله این روایت موضوع را در شرح حال علیبن حاتم ابومعاویه در لسان المیزان (۴/۲۱۱-۲۱۲) شرح حال شماره: (۵۵۹) آورده است: علیبن ابی حاتم فرد جاهلی بوده و گفتههای خیلی منکری دارد، از جمله: عبیدالله بن موسی از اسرائیل از ابن ابی نجیح روایت کرده که مجاهد گفته است: و آنها را نگه دارید که باید از ولایت علی باز پرسی شوند. همچنین امام ذهبی این روایت را در میزان الاعتدال: ۳/۱۱۸، شرح حال شماره: (۵۸۰۲) آورده است. و جای شگفتی است که محمد باقر محمودی شیعی در حاشیه خود بر کتابی که به دروغ و بهتان به ابونعیم اصفهانی منسوب است به نام النور المشتعل من کتاب ما نزل من القرآن فی علی ÷، چاپ وزارت ارشاد ایران سال: ۱۴۰۶، ص (۱۹۹) آورده است که این روایت موضوع در لسان الـمیزان و میزان الاعتدال موجود میباشد در حالی که گفته ابن حجر و ذهبی را پیرامون این روایت نیاورده است. و این عادت همیشگی شیعه در فریبکاری است.