امامت در پرتو کتاب و سنت

فهرست کتاب

از چند نظر می‌توان به این ادعا پاسخ گفت:

از چند نظر می‌توان به این ادعا پاسخ گفت:

پاسخ اول: اینکه طبق معمول صحت روایت باید معلوم شود، مخصوصا در این مورد که هیچ واقعیتی ندارد.

دوّم: به اتفاق علمای اهل حدیث این روایت یک دروغ ساخته شده است[۲۷۴] .

سوم: این گفته باطل است چون این به معنی این است که علی از ابراهیم ÷و محمد جبرتر است، چون علي در وسط آنان قرار گرفته و آنان در اطراف و جانب او هستند، در حالي كه ابراهيم و محمد برترين مخلوق خدا هستند کسی که او را بر آنان برتری می‌دهد از یهود و نصاري کافرتر است.

چهارم: در صحیحین از پیامبر جثابت گردیده که فرموده: «اولین کسی که روز قیامت لباس بر تن می‌پوشد ابراهیم است»[۲۷۵] . در این حدیث از پيامبر جو علی سیاد نشده. قبل از همه بر تن ابراهیم لباس پوشانيده مي‌شود، و اين بدين معنی نیست که ابراهيم از محمد جبزرگ‌تر است و بر او برتری دارد، خير اصلا، همانگونه که در روایتی می‌فرماید: «در روز قیامت مردم همه بیهوش می‌شوند، اولین کسی که به هوش می‌آید من هستم، در آن هنگام موسی ÷‌را می‌بینم که عرش را گرفته، نمی‌دانم آیا قبل از من به هوش آمده یا نه از زمرۀ کسانی است که خدا او را استثناء نموده است[۲۷۶] .

به فرض اینکه پیش از پیامبر ج‌موسی به هوش آمده باشد، یا اصلاً بيهوش نشده باشد، به این معنی نیست که موسی ÷از پیامبر اسلام جبزرگ‌تر است.

اما اگر این ترجیح و برتری بر وجه چشم پوشی از نقص مفضول باشد، از آن نهي شده است، همان‌گونه كه در اين حديث از برتری دادن خودش بر موسی نهي فرموده، یا مانند اين‌كه در جواب کسی که گفت: «یا خیر البریة» يعني اي برترين انسان‌ها. فرمودند: آن ابراهیم ÷است[۲۷۷] .

و در حديث صحیح فرمود: «أنا سيد ولد آدم ولا فخر، آدم فمن دونه تحت لوائي يوم القيامة ولا فخر»[۲۷۸] . یعنی: «من بزرگ‌ترین اولاد آدم هستم و اين فخرفروشي نيست، آدم و باقی اولاد او در روز قیامت زیر پرچم من است و اين فخرفروشي نيست».

بحث و گفتگو در مورد برتری دادن صحابه شهم به همان صورت است که باید رتبه و مقام هر کدام حفظ شود بدون اين‌که با هوا و هوس و دروغ افترا در موردشان سخن گفته شود.، مانند روش شیعه و ناصبي‌هايي كه این کار را انجام می‌كنند و حق و حقوق بعضی از صحابه کرام را نقص می‌كنند.

پنجم: اين آيه که می‌فرماید:

﴿يَوۡمَ لَا يُخۡزِي ٱللَّهُ ٱلنَّبِيَّ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥۖ نُورُهُمۡ يَسۡعَىٰ بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَبِأَيۡمَٰنِهِمۡ يَقُولُونَ رَبَّنَآ أَتۡمِمۡ لَنَا نُورَنَا وَٱغۡفِرۡ لَنَآۖ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ٨[التحریم: ۸] .

«در آن روز خدا پيامبر [خود] و كسانى را كه با او ايمان آورده بودند خوار نمى‏گرداند، نورشان از پيشاپيش آنان و سمت راستشان روان است، مى‏گويند پروردگارا نور ما را براى ما كامل گردان و بر ما ببخشاى كه تو بر هر چيز توانايى».

و همچنین:

﴿يَوۡمَ تَرَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ يَسۡعَىٰ نُورُهُم بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَبِأَيۡمَٰنِهِمۖ بُشۡرَىٰكُمُ ٱلۡيَوۡمَ جَنَّٰتٞ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَاۚ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ ١٢[الحدید: ۱۲] .

«آن روز كه مردان و زنان مؤمن را مى‏بينى كه نورشان پيشاپيش‌شان و به جانب راستشان دوان است [به آنان گويند] امروز شما را مژده باد به باغهايى كه از زير [درختان] آن نهرها روان است در آنها جاودانيد اين است همان كاميابى بزرگ است».

اين آيه‌ها نص عام است که شامل تمام كساني است که با پیامبر جهستند و سیاق کلام دلالت بر عمومیت آن دارد و آثار روایت شده در این مورد دلالت بر عمومیت دارد.

ابن عباس س گفته: هر مسلمانی در روز قیامت از طرف خداوند به او نوری داده می‌شود، اما انسان منافق در روز قیامت نورش خاموش می‌شود، انسان مؤمن هنگامی که می‌بیند منافق نورش خاموش می‌شود می‌ترسد و می‌گوید: ﴿يَقُولُونَ رَبَّنَآ أَتۡمِمۡ لَنَا نُورَنَا[التحریم: ۸] . عمومیت در این آیه معلوم و مشخص است، نه اینکه منظور تنها علی سباشد.

* * *

[۲۷۴] این حدیث موضوع را در هیچ جایی ندیده‌ام. [۲۷۵] حدیث از ابن عباس سدر صحیح بخاری: ۴/۱۳۹ کتاب الأنبیاء، باب قول الله تعالی: ﴿وَٱتَّخَذَ ٱللَّهُ إِبۡرَٰهِيمَ خَلِيلٗا ١٢٥۴/۱۶۸ (کتاب الجنة وصفة نعیمها وأهلها باب فناء الدنیا وبیان الحشر یوم القیامة)، سنن ترمذی: ۵/۴ (کتاب التفسیر، سورة الأنبیاء) آن هم در ترمذی در جاهای دیگر و باز هم حدیث در نسائی و دارمی و مسند امام احمد یافت می‌شود. [۲۷۶] حدیث از ابو هریره سروایت شده و در صحیح بخاری در چند جایی آمده که آخرش در ۹/۱۳۹ (کتاب التوحید، باب الـمشیة والإرادة) ابتدای حدیث از این قرار است: (یک نفر مسلمان و یک نفر یهودی یکدیگر را دشنام دادند و پیامبر جاین جریان را دید و فرمود: مرا بر موسی ترجیح ندهید چون مردم در روز قیامت همه بیهوش می‌شوند و اولین کسی که به هوش می‌آید من هستم در آن هنگام دیدم که موسی عرش را محکم گرفته و نمی‌دانم که او از کسانی بوده که بیهوش شده و قبل از من به هوش آمده و یا خداوند او را استثناء نموده است. این حدیث با کمی اختلاف در لفظ آن در صحیح مسلم: ۴/۱۸۴۴-۱۸۴۵ کتاب الفضائل، سنن ابی داود: ۳۰۱-۳۰۲ کتاب السنه، مسند امام (ط –المعارف ) ۱۴/۲۰-۲۲ (شماره: ۷۵۷۶) آمده است. [۲۷۷] این حدیث از انس بن مالک سدر کتاب الفضائل باب فضائل ابراهیم خلیل ÷ذکر شده که نص آن از این قرار است: که شخصی پیش پیامبر جآمد و گفت: یا خیر البریة. پیامبر ج‌فرمود: او ابراهیم ÷است. و حدیث در کتاب سنن ترمذی: ۵/۱۱۶ (کتاب التفسیر سورة لم یکن ...‌)، ‌مسند امام احمد (طبع حلبی) ۳/۱۷۸،۱۸۴. امام نووی در شرحش بر صحیح مسلم در صفحۀ ۱۵/۱۲۱، ۱۲۲ گفته که علماء گفته‌اند: اینکه پیامبر جفرموده: او ابراهیم است به خاطر تواضع و احترام ایشان است نسبت به ابراهیم÷ در جهت دوستی و پدریش و الا مقام و جایگاه پیامبرج از همه بالاتر است، همانطور كه فرموده: من برترین اولاد آدم هستم، و منظورش افتخار و اظهار قدرت نسبت به پیامبران پیشین نبوده بلكه به خاطر این است كه خداوند دستور بیان و تبلیغش به او داده. به همین منظور است كه كه فرموده (ولا فخر) برای رفع سوء تفاهم كه پیامبر جهدفش فخر و غرور نیست. [۲۷۸] این عبارات در حدیث طولانی از مجموع احادیث مربوط به شفاعت آمده، و از ابن عباس و ابی سعید الخدری و انس بن مالکش در سنن ترمذی: ۴/۳۷۰-۳۷۱ (کتاب تفسیر القرآن، سورة الإسراء) آمده و ترمذی گفته: این حدیث حسن است.‌ و برخی این حدیث را از ابونضره از ابن عباس روایت نموده، این حدیث هم چنین در سنن ترمذی: ۵/ ۲۴۷ (کتاب الـمناقب، باب ما جاء في فضل النبی ج، حدیث شماره: ۳۶۹۳، سنن ابن ماجه: ۲/ ۱۴۴۰ (کتاب الزهد، باب ذکر الشفاعة)، مسند امام احمد (ط. المعارف) حدیث شماره: ۲۵۴۶، ۲۶۹۲.