در پاسخ به این ادعا باید گفت:
چيزي كه ثابت شده اين است که علی سنجوا کرده و صدقه داده، ولي قبل از اینکه دیگران به آن عمل کنند نسخ گردید. و آیه، صدقهای را برای آنها واجب نمیکند، بلکه به آنها دستور داده است که هر گاه با پیامبر جدرگوشي سخن گفتند صدقه بدهند[۱۸۳] . و اگر نجوا نکردند صدقهای هم واجب نمیشود. پس وقتب نجوا واجب نباشد، شخصی که آن را ترک کرده سزاوار سرزنش نیست. و هر کس از پرداخت صدقه ناتوان بوده باشد، اگر به فرض اینکه نجوا كرد، بنابر نیتش پاداش میگیرد. و اگر شخصی ناچار نشد با پیامبر جدرگوشي سخن بگويد ناقص تلقی نمیشود. ولی به دلیل بخل آن را ترک کند، این شخص در حقیقت مستحبی را ترک کرده است.
ممكن نيست كسي عليه خلفاي راشدين گواهي دهد كه از زمرۀ بخلورزندگان بودند و همچنین معلوم نیست که خلفای سهگانه در هنگام نزول این آیه آنجا حضور داشتند يا خير، بلکه ممکن است برخی غایب بوده باشند، یا ممکن است سبب نجوای آنها فراهم نبوده باشد، یا به دلیل نیازمندي صدقه نداده باشند و ممكن است انگيزهاي براي مناجات با پيامبر جنداشته باشند.
علاوه بر آن زمان عدم نسخ حکم چندان طول نکشید تا دانسته شود که در آن زمان طولانی نیازی به نجوا و سخن گفتن بوده و سبب آن فراهم آمده باشد. و به فرض اینکه یکی از اصحاب مستحبی را ترک گفته باشد، بارها بیان کردهایم که اگر شخصی مستحبی را انجام دهد، دلیل بر برتری وی به طور مطلق نسبت به دیگران نیست. در حدیث صحیح از پیامبر جثابت شده است که به اصحاب خود فرمود: چه کسی از میان شما امروز را با روزه سپری کرد؟ ابوبکر پاسخ مثبت داد. سپس پیامبر جپرسید: چه کسی امروز از میان شما در تشییع جنازهای شرکت کرد؟ ابوبکر سدوباره پاسخ مثبت داد. سپس پرسید: چه کسی امروز بیماری را عیادت کرد؟ ابوبکر صدیق گفت: من، پیامبر جفرمود: آیا امروز در میان کسی شما صدقه داده است؟ باز هم ابوبکر پاسخ مثبت داد. پیامبر جفرمودند: بندهای که این خصلتها و ویژگیها در او جمع شده باشد از اهل بهشت است[۱۸۴] .
چنین خصال چهارگانهای برای هیچ کس چه علی و چه غیر او ثابت نشده است. در صحیح مسلم و بخاری روایت شده است که پیامبر جفرمودند: هر کس به دو زوج در راه خدا انفاق کند از تمام درهای بهشت فراخوانده میشود که ای بندۀ خدا، این نیکوتر است پس اگر نمازگزار بود از درِ نماز و اگر مجاهد بود از درِ جهاد و اگر اهل صدقه بود از درِ صدقه به او ندا داده میشود. هر کس به هر خصلتی متصف بود، برای همان خصلت دری از بهشت به روی او گشوده میشود و بدان فراخوانده میشود.
پس ابوبکر گفت: ای رسول خدا، پس حال کسی که از تمامی آن درها فراخوانده میشود چگونه است؟ آیا شخصی هست که از تمام آن درها فراخوانده شود؟ فرمود: آری، امیدوارم که تو از زمرۀ آنها باشی[۱۸۵] . و چنین ویژگیهایی فقط در حق ابوبکر روایت شده است.
در صحیحین از پیامبر جروایت شده است که فرمودند: مردی گاوی را میراند در حالی که بر آن بار حمل کرده بود. گاو رو به مرد کرده گفت: من برای این کار خلق نشدهام، بلکه برای کشاورزی آفریده شدهام. مردم گفتند: سبحان الله (پاک و منزه است خداوند)!! گاوی سخن میگوید: پیامبر جفرمودند: من و ابوبکر و عمر به آن ایمان میآوریم و آن را تصدیق میکنیم در حالی که آن دو آنجا نبودند.
ابوهریره میگوید: رسول خدا جفرمودند: روزي چوپانی با گوسفندانش بود که ناگاه گرگی بر آنها حمله کرده و گوسفندی را گرفت. چوپان در پی گرگ رفته و گوسفند را از دست آن نجات داد. سپس گرگ رو به چوپان کرده گفت: چه کسی آن در روز سخت که همه چيز رها ميشود و جز من چوپانی ندارد آن را حفظ خواهد کرد؟ مردم گفتند: سبحان الله (پاک و منزه است خداوند)!!.
پس پیامبر جفرمودند: من با ابوبکر و عمر آن را تصدیق میکنیم و آن دو نفر آنجا نبودند[۱۸۶] .
پیامبر جفرموده است: هیچ مالی همچون مال ابوبکر به من سود نرساند[۱۸۷] . روشن و آشکار است که این خصلت ویژۀ ابوبکر بوده و هیچ کس دیگری چه علی و چه غیر علی با وی در این ویژگی مشارکت نداشت. همچنین پیامبر جدر صحیحین میفرماید: «كسي كه بيش از همه در همراهی و همکاری با من با مال و با جان بر من منّت دارد ابوبکر است و اگر من دوستی صمیمی به غیر از پروردگار میگرفتم حتماً ابوبکر بود ولی برادري و محبّت اسلامي را با هم داريم. تمام درهای مسجد بسته شود جز در ابوبکر[۱۸۸] ».
در سنن ابوداود روایت شده که پیامبر جبه ابوبکر فرمودند: ای ابوبکر، تو اولین کس از امت من هستی که وارد بهشت میشوی[۱۸۹] . در سنن ترمذی و ابوداود از عمر سروایت شده است که گفت: از سوی پیامبر جمأمور شدیم که صدقه بدهیم. مال مناسبی برایم فراهم شد، پس گفتم: امروز از ابوبکر در مسابقه پیشی میگیرم، نصف مالم را برداشتم و نزد پیامبر جآوردم. آن حضرت فرمود: چقدر برای خانوادهات نگه داشتی؟ گفتم: به اندازهای که آوردم، سپس ابوبکر هر آنچه داشت آورد، پس پیامبر جفرمودند: ای ابوبکر، چه چیز برای خودت باقی گذاشتی؟ گفت: خدا و رسول خدا جرا. من گفتم: هرگز در هیچ چیزی از او پیشی نمیگیرم[۱۹۰] .
در صحیح بخاری از ابودرداء روايت شده که گفت: نزد پیامبر جنشسته بودم که ناگهان ابوبکر به نزد پیامبر جآمده و دامن لباس پیامبر جرا گرفت تا جایی که زانوی وی آشکار شد. پس پیامبر جفرمودند: یار شما (ابوبکر) خشمگین به نظر میرسد. ابوبکر گفت: ای رسول خدا، بین من و ابن خطاب مسألهای بود که من شتاب کردم، سپس پشیمان شده و از او درخواستم مرا ببخشد ولی نپذیرفت، لذا به شما روي آوردم. پس پیامبر جسه بار فرمودند: خداوند تو را ببخشاید ای ابابکر. در پی آن عمر نیز پشیمان شده به منزل ابوبکر آمد. و گفت: ابوبکر در منزل است؟ گفتند: خیر. به نزد پیامبر جآمده و سلام کرد. پیامبر جاز وی ناراحت بود. تا اینکه ابوبکر بر وی اشفاق نمود و بر روی دو زانویش نشست و گفت: ای رسول خدا! والله که گناه از من بود (دوبار گفت) پس پیامبر جفرمودند: «خداوند مرا به سوی شما برانگیخت، همه گفتيد دروغ گفتي و ابوبكر مرا تصدیق کرد. و مرا با مال و جان خود یاری کرد. آيا یار مرا براي من رها ميکنید و دوبار این گفته را تکرار کرد. بعد از این ابوبکر هرگز مورد آزار قرار نگرفت».
حدیث مذکور با لفظ دیگری نیز بدین شرح آمده است که پیامبر جفرمودند: «ای مردم، من رسول خدا جبه سوی همۀ شما هستم، شما گفتيد دروغ میگویی، ولی ابوبکر گفت: راست ميگويي»[۱۹۱] .
و در روایتی مرفوع از ترمذی آمده است که پیامبر جفرمودند: «شایسته نیست برای گروهی که ابوبکر در میانشان باشد كسي دیگر را به امامت برگزینند»[۱۹۲] .
و هزار شتری که عثمان در اختیار پیامبر جگذاشت بسیار بیشتر از صدقۀ علی است، انفاق در جهاد فرض است بر خلاف صدقه در هنگام نجوا نزد پیامبر ج؛ زیرا صدقه دادن مشروط است به مناجات با پیامبر جو کسی که قصد سخن گفتن برای پیامبر جداشت باید صدقه بدهد نه کسی که نمیخواست و اصلا نجوایی در کار نبود.
خداوند در خصوص برخی از انصار چنین می فرماید:
﴿وَيُؤۡثِرُونَ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ وَلَوۡ كَانَ بِهِمۡ خَصَاصَةٞۚ﴾ [الحشر: ۹] .
«دیگران را بر خود ترجیح میدهند هر چند که خود به شدت نیازمند باشند».
در صحیح بخاری و صحیح مسلم از ابوهریره سروایت شده است که گفت: مردی نزد پیامبر جآمد و عرض کرد: ای رسول خدا، من گرسنه و درماندهام.
پس پیامبر جفردی را نزد همسرش فرستاد تا چیزی به او بدهند؛ همسر رسول خدا جگفت: قسم به کسی که تو را به حق فرستاد جز آب چیزی نداریم. سپس نزد همسر دیگر پیامبر جرفت او نیز مثل قبلی پاسخ داد، تا اينکه همۀ همسران پیامبر جهمان گفتۀ اول را تکرار کردند. پیامبر جرو به اصحاب کرده فرمودند: چه کسی این مرد را برای امشب میهمان میکند خداوند او را رحم کند؟ (تا مشمول رحمت خداوند شود) مردی از انصار به پا خواست و گفت: من ای رسول خدا! سپس او را به منزل خود برده به همسرش گفت: آیا چیزی داریم؟ گفت: خیر، فقط یک وعده غذای کودکانمان را داریم. گفت: کودکان را با چیزی سرگرم کن هر گاه میهمان ما داخل منزل شد چراغ را خاموش کرده تا غذا بخوریم. هنگامی که تصمیم گرفتند غذا بخورند همسرش به پا خواسته و چراغ را خاموش کرد. گفت: بنشینید، سپس میهمان از آن غذا خورد. هنگامی که صبح روز بعد فرارسید، پیامبر جفرمودند: خداوند از آنچه در حق میهمان دیشب انجام دادی خوشایند شد. و در روایتی هم آمده است که آیت ۹ سورۀ حشر که گذشت نازل شد[۱۹۳] . و خلاصه در خصوص انفاق در راه خدا برای بسیاری از مهاجرین و انصار فضائلی است که برای علی چنین فضائلی ثابت نشده؛ زیرا علی فقیر بوده و در عهد پیامبر جمالی نداشت که ببخشد.
* * *
[۱۸۳] حافظ ابن کثیر در تفسیر آیت ۱۲ سوره مجادله میگوید: گفته شده که قبل از نسخ این آیه کسی جز علیبن ابیطالب بدان عمل نکرده سپس میگوید: عوفی از ابن عباس در تفسیر ای آیۀ مبارکه: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا نَٰجَيۡتُمُ ٱلرَّسُولَ فَقَدِّمُواْ بَيۡنَ يَدَيۡ نَجۡوَىٰكُمۡ صَدَقَةٗۚ﴾[المجادلة: ۱۲] . آورده است: مسلمانان قبل از نجوا کردن با پیامبر جصدقه میدادند که با نزول آیات زکات نسخ گردید. [۱۸۴] این حدیث با وجود اختلاف در لفظ آن از ابوهریره در صحیح مسلم: ۲/۷۱۳، کتاب الزکاة، باب من جمع الصدقة و اعمال البر آمده است. [۱۸۵] این حدیث نیز از ابوهریره در صحیح بخاری: ۳/۲۴، کتاب الصوم، باب الریان للصائمین و (۴/۲۶)، کتاب الجهاد، باب فضل النفقه في سبیل الله (۴/۱۱۹)، کتاب بدء الخلق، باب صفة ابواب الجنة (۵/۶)، کتاب فضائل اصحاب النبی، باب حدثنا الحمیدی. و در صحیح مسلم: ۲/۷۱۱-۷۱۳، کتاب الزکاة، باب من جمع الصدقة و اعمال البر و سنن ترمذی: ۵/۲۷۶-۲۷۷، کتاب المناقب، مناقب ابیبکر، باب ۶۰ و سنن درامی – نسائی – موطاء امام مالک، و مسند امام احمد روایت شده است. [۱۸۶] این حدیث با هر دو قسمت آن – با وجود اختلاف در الفاظ آن – از ابوهریره سدر صحیح بخاری: ۳/۱۰۳-۱۰۴، کتاب الوکالة، باب استعمال البقر للحراثة (۴/۱۷۴)، کتاب الأنبیاء، باب حدثنا ابوالیمان (۵/۵-۶)، کتاب فضائل النبی، باب حدثنا الحمیدی و در صحیح مسلم (۴/۱۸۵۷-۱۸۵۸)، کتاب فضائل الصحابة...، باب ابیبکر صدیق، و سنن ترمذی: ۵/۲۷۹، کتاب المناقب، مناقب ابیبکر ...، باب شماره: (۶۴)، مسند امام احمد: ۱۳/۷۱، آمده است. [۱۸۷] قبلاً این حدیث مطرح شده است. [۱۸۸] قبلاً پیرامون این حدیث سخن گفته شده است. [۱۸۹] این حدیث از ابوهریره سدر سنن ابوداود: ۴/۲۹۵، کتاب السنة، باب فی الخلفاء و در مستدرک حاکم: ۳/۷۳، آمده است. حاکم میگوید: این حدیث با شرط مسلم و بخاری صحیح است ولی آن را نیاوردهاند. البانی در کتاب ضعیف الجامع الصغیر: ۱/۷۱، این حدیث را ضعیف دانسته است. [۱۹۰] بخاری: ۲/۱۱۲،، کتاب التهجد، باب لا صدقة إلا عن ظهر غنی آورده است که ابوبکر تمام مالش را بخشید. و ابوداود: ۲/۱۷۳-۱۷۴، کتاب الزکاة، باب في الرخصة فی ذلك آورده است که حدیثی است درست از زیدبن اسلم از پدرش که گفت: از عمربن خطاب سشنیدم میگفت: رسول خدا جبه ما دستور داد: ... و در سنن ترمذی: ۵/۲۷۷، (کتاب الـمناقب، باب منه) ص (۱۰۵) آورده است. ترمذی میگوید: حدیثی است حسن صحیح. و این حدیث در سنن دارمی (۱/۳۹۱-۳۹۲)، کتاب الزکاة، باب الرجل بتصدیق بجمیع ماعنده ... آورده است. [۱۹۱] این حدیث از ابودرداء سدر صحیح بخاری: ۵/۵، کتاب فضائل اصحاب النبی، باب حدثنا الحمیدی و (۶/۶۰) کتاب التفسیر، سوره اعراف، باب قل یا ایها الناس إلی رسولالله جکه قبلاً پیرامون حدیث سخن رفت. [۱۹۲] حدیث از عائشه در سنن ترمذی ۵/۲۷۶كتاب المناقب باب شماره: (۵۹) و ترمذی گفته: این حدیث غریب است و سیوطی آن را در الفتح الكبیر: /۳۷۳ روایت نموده است. [۱۹۳] این حدیث از عایشه لدر سنن ترمذی: ۵/۲۷۶، کتاب الـمناقب، مناقب ابوبکر، باب شماره: (۵۹) آمده است. ترمذی میگوید: حدیث غریبی است. سیوطی در الفتح الکبیر: ۳/۳۷۳، آن را آورده و میگوید: آن در سنن ترمذی از عایشه روایت شده است. علامه البانی در ضعیف الجامع الصغیر و زیادته (۶/۹۶) میگوید: به شدت ضعیف است.