مبحث پنجم: روشهای علما و دانشمندان در اثبات عقاید [۵۲]
آیا ما به عذاب قبر، حوض کوثر، ترازوی اعمال و سایر امور اعتقادی باور داریم؟ چه چیز ی ما را وادار به ایمان به امور اعتقادی یا رد و نفی آنها میکند؟
۱ـ دانشمندان سلف بر این عقیده هستند که ایمان آوردن و تصدیق نمودن هرآنچه که خداوند از آن خبر داده است یا رسول خدا ص آن را برای ما بیان نموده و به طریق صحیح و سند درست و معتبر به ما رسیده است، واجب بوده و باور داشتن به آنها لازم است. آنان میان اخبار متواتر و آحاد [۵۳] فرقی قائل نیستند به شرط اینکه آن خبر، صحیح باشد؛ بلکه بدون هیچ تفاوتی، مسایل اعتقادی را با هر دوی آنها به اثبات میرسانند.
برای اثبات نظریهی خود به دلایلی استناد می نمایند که ما را به تصدیق آنچه که خدا و رسولش به ما خبر دادهاند، فرمان داده و اطاعت از آنها را بر ما واجب گردانیده است مانند آیات زیر:
﴿وَمَا كَانَ لِمُؤۡمِنٖ وَلَا مُؤۡمِنَةٍ إِذَا قَضَى ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥٓ أَمۡرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ ٱلۡخِيَرَةُ مِنۡ أَمۡرِهِمۡۗ وَمَن يَعۡصِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَقَدۡ ضَلَّ ضَلَٰلٗا مُّبِينٗا٣٦﴾ [الأحزاب: ۳۶].
«هیچ مرد و زن مؤمنی در کاری که خدا و پیغمبرش داوری کرده باشند، اختیاری از خود در آن ندارند ـ و ارادهی آنان باید تابع ارادهی خدا و رسول باشد ـ و هر کس هم از دستور خدا و پیغمبرش سرپیچی کند، گرفتار گمراهی کاملاً آشکاری میگردد».
﴿قُلۡ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَۖ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡكَٰفِرِينَ٣٢﴾ [آل عمران: ۳۲].
«بگو: از خدا و پیغمبرش اطاعت و فرمانبرداری کنید؛ پس اگر سرپیچی کنند، باید بدانند که خداوند کافران را دوست نمیدارد».
۲ـ گروهی که شناخت صحیحی دربارهی حدیث صحیح و ضعیف ندارند، در این رابطه به احادیث ساختگی و ضعیف [۵۴] استدلال کردهاند، مانند این حدیث:
«انتهیت الی ربی لیلة أسری بی الی السماء، فرأیت ربی، بینی وبینه حجاب ٌ بارزٌ، فرأیت کلّ شیئ منه، حتی رأیت تاجاً مخوصاً من لؤلؤ» (حدیث موضوع) [۵۵].
(شب معراج در آسمان ها به حضور پروردگارم رسیدم؛ پس خدا را دیدم و میان من و پروردگارم حجاب بارزی بود تمام او را نگاه کردم حتی تاج مخصوصی را که از لؤلؤ ساخته شده بود، نیز دیدم.) این حدیث، ساختگی است.
حدیث «ان الله يجلس علی قنطرة الوسطی بين الجنة و النار».
(خداوند بر پل میانی بین بهشت و دوزخ مینشیند). این حدیث نیز ضعیف است.
باید قبل از اینکه در باب عقاید یا احکام به احادیث استدلال نماییم، صحت و ضعف احادیث را بطور کامل بررسی کنیم؛ در غیر این صورت، ممکن است که ما چیزهایی را به دین خدا نسبت دهیم که در واقع از امور دین نیستند و همچنین امور باطلی را که در واقع عقیده نیستند، به عنوان عقیده بدانیم.
کسانی که مسایل اعتقادی را به وسیلهی احادیث ساختگی یا ضعیف ثابت میکنند، در واقع، مانند کسانی هستند که امور اعتقادی را با خوابها و خرافات و افسانهها ثابت میکنند.
۳ـ گروه سومی استدلال به دلایل نقلی یعنی استدلال به قرآن و حدیث را در اثبات عقیده رد میکنند و میگویند: «دلایل نقلی نمیتوانند انسان را به یقین برسانند و ایمان مطلوبی در او ایجاد نمایند؛ لذا مسایل اعتقادی با قران و حدیث به اثبات نمیرسند» [۵۶]. آنان برای اثبات مدعای خود می گویند: «از آنجایی که دلایل نقلی دارای احتمالات زیادی هستند، نمی توانند مسایل اعتقادی را به اثبات برسانند».
همین جا باید گفت که این دیدگاه، دیدگاه نادرست و سخیفی است که برای رد آن، نیاز به تلاش زیاد و تحمل زحمت فراون نیست؛ زیرا این دیدگاه مخالف إجماع امت است؛ همچنین اگر نصوص قران و حدیث دارای احتمالات زیاد باشند، پس سخن انسان چه وضعیتی خواهد داشت؟ چگونه عقاید با کلام خدا و رسولش ثابت نمیشود؟! معاذ الله، این، بهتان بزرگی است.
۴ـ گروه چهارم نیز استدلال به اخبار آحاد صحیح را در باب عقائد رد میکنند؛ آنان فقط به قرآن و حدیث متواتر که قطعی الثبوت هستند، استدلال میکنند؛ حتی به قرآن و حدیث متواتر نیز تنها زمانی استدلال مینمایند که قطعی الدلالت باشند [۵۷] و به نظر آنها اگر نص قطعی الدلالت نباشد، استدلال به آن جائز نمیباشد و این رأی، عقیده علمای قدیمی علم کلام بوده و بعضی از علمای اصول نیز از آنان تبعیت نمودهاند. این عقیده در زمان ما چنان پخش شده و گسترش پیدا کرده که نزدیک است حق و قائلان آن به بوتهی فراموشی سپرده شوند. علما و دانشمندان معاصر و گذشته همواره فساد این دیدگاه و خطرات آن را برای مردم روشن کرده و پرده از شبههی کسانی که معتقد به این قول بودهاند، برداشتهاند.
[۵۲] برای تفصیل بیشتر این موضوع به کتاب «بنیان ایمان» تألیف بنده مراجعه کنید. [۵۳] حدیث متواتر به حدیثی گفته میشود که جمع زیادی از ابتدا تا انتهای سند آن را روایت کنند طوری که اتفاق چنین جمع بزرگی بر دروغ گفتن محال باشد. وحدیث یا خبر واحد به حدیثی گفته میشود که چنین شرایطی نداشته باشد. [۵۴] حدیث موضوع یا ساختگی به حدیثی گفته میشود که در سند آن فرد دروغگویی وجود داشته باشد؛ و حدیث ضعیف، آن است که دارای شرایط حدیث صحیح و حسن نباشد. [۵۵] کتاب "الفوائد المجموعة فی الأحادیث الموضوعة (۴۴۱) تألیف شوکانی. [۵۶] نقل از کتاب «الاسلام عقیدة وشریعة» صفحه (۵۳) تألیف شیخ شلتوت. [۵۷] منظور از قطعی الثبوت، قرآن و سنت متواتر میباشد. و منظور از قطعی الدلالت نیز این است که آن نص احتمال معنی دیگری را نداشته باشد و تأویل بردار نباشد؛ به همین جهت، نصوصی را که دال بر رؤیت خداوند برای مؤمنین در قیامت میباشند، رد نمودهاند. اما احادیث اگر چه قطعی الدلالت هم باشند باز آنها را آحاد دانسته اند، و دربارهی نصوص قرآن هم گفتهاند که: قطعی الدلالت نیستند و آن را به گونهی دیگری تأویل نموده اند. به کتاب «الاسلام عقیدة وشریعة» تألیف شلتوت مبحث انکار رؤیت خداوند توسط بندگان، مراجعه شود.