شناخت الله عز و جل

فهرست کتاب

مبحث دوم: تاریخ عقیده از منظر قرآن

مبحث دوم: تاریخ عقیده از منظر قرآن

خداوند متعال به ما اعلام نموده است که آدم را بطور مستقل و کامل و خوش قیافه آفرید. سپس از روح خودش در او دمید و در بهشت جایش داد و برای او و همسرش مباح و حلال گردانید که بجز یک درخت از سایر چیزها به هر شکل و کیفیتی که دوست دارند، تناول نمایند و بخورند. اما ابلیس که دشمن آدم بود، او را گول زد و وسوسه‌اش کرد تا از آن درخت ممنوعه بخورد. آدم هم از او اطاعت نمود و از فرمان پروردگارش سرپیچی کرد. در نتیجه، خداوند او را از بهشت بیرون نمود و به زمینش فرود آورد. اما قبل از این‌که او را به زمین بفرستد، به او وعده داد که هدایت خود را بر او و فرزندان و نوادگانش فرو فرستد تا این‌که انسان خودش، پروردگار، منهج و شریعتش را بشناسد و به آن‌هایی که هدایتش را می‌پذیرند و به آن جواب مثبت میدهند، در دنیا راهنمایی و هدایتشان کند و در آخرت نیز سرافراز و خوشبختشان نماید؛ و به آنانی که تکبر می‌ورزند و از هدایتش روی می‌گردانند، وعده‌ی زندگی دشوار و سخت در دنیا و بدبختی و سرافکندگی در قیامت داد:

﴿قُلۡنَا ٱهۡبِطُواْ مِنۡهَا جَمِيعٗاۖ فَإِمَّا يَأۡتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدٗى فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ٣٨ وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَكَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَآ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ٣٩ [البقرة: ۳۸-۳۹].

«گفتیم: همگی از بهشت ـ به زمین ـ فرود آیید و چنانچه هدایتی از طرف من برای شما آمد ـ که حتماً هم خواهد آمد ـ کسانی که از من پیروی کنند، نه ترسی بر آنان خواهد بود و نه غمگین خواهند شد و کسانی که کافر شوند و آیه‌های ما را تکذیب کنند ـ و نادیده بگیرند ـ اهل دوزخند و همیشه در آنجا خواهند ماند».

و در سوره‌ی طه می‌فرماید:

﴿قَالَ ٱهۡبِطَا مِنۡهَا جَمِيعَۢاۖ بَعۡضُكُمۡ لِبَعۡضٍ عَدُوّٞۖ فَإِمَّا يَأۡتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدٗى فَمَنِ ٱتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشۡقَىٰ١٢٣ وَمَنۡ أَعۡرَضَ عَن ذِكۡرِي فَإِنَّ لَهُۥ مَعِيشَةٗ ضَنكٗا وَنَحۡشُرُهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ أَعۡمَىٰ١٢٤ قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرۡتَنِيٓ أَعۡمَىٰ وَقَدۡ كُنتُ بَصِيرٗا١٢٥ قَالَ كَذَٰلِكَ أَتَتۡكَ ءَايَٰتُنَا فَنَسِيتَهَاۖ وَكَذَٰلِكَ ٱلۡيَوۡمَ تُنسَىٰ١٢٦ [طه: ۱۲۳-۱۲۶].

‏«خداوند متعال فرمود: هر دو گروه شما با هم ـ ای آدم، حوّاء و اهریمن ـ از بهشت فرود آیید ـ و در زمین ساکن شوید و در آنجا ـ برخی ـ از فرزندانتان ـ دشمن برخی دیگر خواهند شد. و هرگاه، هدایت و رهنمود من برای شما آمد، هر کس که از هدایت و رهنمود من پیروی کند، گمراه و بدبخت نخواهد شد. ‏‏و هرکس که از یاد من روی بگرداند ـ و از احکام کتاب‌های آسمانی دوری گزیند ـ زندگی تنگ و دشواری خواهد داشت‌. ـ چون نه به قسمت و نصیب خدادادی قانع خواهد شد، و نه تسلیم قضا و قدر الهی خواهد گشت ـ و روز رستاخیز او را نابینا به عرصه‌ی قیامت گسیل و با دیگران در آنجا گرد می‌آوریم. ‏او ‏خواهد گفت: پروردگارا! چرا مرا نابینا حشر نموده‌ای‌ حال آنکه قبلاً ـ در دنیا ـ بینا بوده‌ام؟ خداوند می‌فرماید: همین‌گونه آیات من به تو رسید و تو آنها را نادیده گرفتی؛ پس تو هم امروز نادیده گرفته می‌شوی ـ و بی‌نام و نشان در آتش رها می‌گردی». ‏

نخستین نسل بشر بر دین توحید بودند

آری، این‌گونه آدم به زمین فرود آمد و خداوند از نسل او امتی بوجود آورد که بر توحید خالص و یکتاپرستی بودند؛ چنانکه خداوند متعال می‌فرماید:

﴿كَانَ ٱلنَّاسُ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ فَبَعَثَ ٱللَّهُ ٱلنَّبِيِّ‍ۧنَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ لِيَحۡكُمَ بَيۡنَ ٱلنَّاسِ فِيمَا ٱخۡتَلَفُواْ فِيهِۚ وَمَا ٱخۡتَلَفَ فِيهِ إِلَّا ٱلَّذِينَ أُوتُوهُ مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَتۡهُمُ ٱلۡبَيِّنَٰتُ بَغۡيَۢا بَيۡنَهُمۡۖ فَهَدَى ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لِمَا ٱخۡتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ ٱلۡحَقِّ بِإِذۡنِهِۦۗ وَٱللَّهُ يَهۡدِي مَن يَشَآءُ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٍ٢١٣ [البقرة: ۲۱۳].

«مردم یک امت و گروه بودند؛ ـ اما کم‌کم دوره صِرف فطری به پایان رسید و جوامع و طبقات پدید آمدند و بنا به استعدادهای عقلی و شرایط اجتماعی، اختلافات و تضادهایی به وجود آمد ـ پس خداوند پیغمبران را برانگیخت تا مردم را به بهشت بشارت دهند و از دوزخ بترسانند و کتاب ـ آسمانی ـ که مشتمل بر حق بود و به‌سوی حقیقت و عدالت دعوت می‌کرد، بر آنان نازل نمود تا در میان مردمان راجع بدانچه اختلاف می‌ورزیدند، داوری کند. آنگاه در مطالب و حقّانیت کتاب آسمانی تنها کسانی اختلاف ورزیدند که در دسترس‌شان قرار داده شده بود و به دنبال دریافت دلایل روشن از روی ستمگری و کینه‌توزی اختلاف نمودند. پس خداوند کسانی را که ایمان آورده بودند، با اجازه‌ی خویش به آنچه که حق بود و در آن اختلاف ورزیده بودند، رهنمون شد. و خداوند هر کسی را که بخواهد به راه راست راهنمایی می‌نماید». ‏

همچنین در حدیث ابو امامه س آمده است که مردی از رسول الله ص پرسید و گفت: ای رسول خدا! آیا آدم پیامبر بود؟ آنحضرت ص فرمود: «نعم مکلم». (آری او پیامبر بود و با خدا سخن می‌گفت). آن مرد پرسید: فاصله‌ی زمانی میان او و نوح ÷ چقدر بود؟ پیامبر اکرم ص فرمود: «عشرة قرون» (ده قرن). این حدیث را ابن حبان در صحیحش روایت نموده است و ابن کثیر در مورد آن می‌گوید: «این حدیث دارای شرایط امام مسلم می‌باشد؛ اما مسلم آن را روایت ننموده است» [۲۲۴].

همچنین در صحیح بخاری آمده است که ابن عباس ب می‌گفت: «وکان بین آدم ونوح عشرة قرون کلهم علی الاسلام» [۲۲۵].

از این روایت چنین برمی‌آید که فاصله‌ی میان آدم و نوح ده قرن بوده که همگی مسلمان بوده‌اند. و هر قرن، صد سال است؛ بنابر این، فاصله‌ی زمانی بین آدم و نوح هزار سال می‌باشد.

چه بسا که فاصله‌ی زمانی میان آنها بیشتر از این هم باشد؛ چرا که در روایت آمده است که این ده قرن بر اسلام بوده‌اند و از این جمله می‌توان برداشت نمود که در آن فاصله، قرنهای دیگری هم وجود داشته‌اند؛ اما مردم آن قرنها بر اسلام نبوده‌اند.

وگاهی هم منظور از قرن یک نسل می‌باشد؛ چنانکه خدا وند متعال می‌فرماید:

﴿وَكَمۡ أَهۡلَكۡنَا مِنَ ٱلۡقُرُونِ مِنۢ بَعۡدِ نُوحٖۗ [الإسراء: ۱۷]. «و چه بسیارند نسل‌هایی که ما آنها را بعد از نوح هلاک نمودیم».

و در سوره‌ی مؤمنون می‌فرماید: ﴿ثُمَّ أَنشَأۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِمۡ قَرۡنًا ءَاخَرِينَ٣١ [المؤمنون: ۳۱].

‏«سپس بعد از آنان؛ یعنی قوم نوح، نسل‌های دیگری را بوجود آوردیم».

[۲۲۴] روایت ابن حبان (۶۱۹۰) و شیخ شعیب ارناؤوط آنرا صحیح دانسته است. نگا: البدایة والنهایة (۱/۱۰۱). [۲۲۵] نگا: البدایة والنهایة (۱/۱۰۱).