۴-نظریهی داروین [۷۴]
طرفداران این نظریه میخواستند وجود موجودات زنده را با این دیدگاه توجیه کنند؛ متأسفانه این نظریه در میان مردم گسترش پیدا کرد؛ عدهی زیادی با حسن نیت و به گمان اینکه این نظریه یک دیدگاه علمی است، در پی گسترش آن تلاشهای فراوانی نمودند؛ عدهی دیگری نیز به دلیل موافق بودن این نظریه با خواهشات نفسانیشان و با نیتهای شوم و نادرست درصدد گسترش آن برآمدند.
این نظریه تمام ادیانی را که پیرامون آفرینش انسان سخن گفتهاند، تکذیب میکند و مستمسکی برای مخالفان ادیان الهی و آسمانی به حساب میآید و اینگونه آنان با توسل به این نظریه توانستند بسیاری از انسانها را فریب دهند.
این نظریه چه می گوید؟
این نظریه میگوید: اصل انسان و تمام موجودات زنده از یک حیوان بسیار ریز و کوچک شروع میشود و این حیوان کوچک از آب به وجود آمده است؛ نسل این حیوان در اثر تحولات و تغییراتی که با گذشت زمان به خود دیده است، تغییر شکل داده تا اینکه به حالت موجود و صورت فعلی درآمده است و ویژگیها و صفات به دست آمدهی این نسل، به نسلهای بعدی منتقل شده و با گذشت میلیونها سال این خصوصیات ریز و پست به خصوصیات والا و مترقی تبدیل شده و تغییر و تحولاتی که محیط در آنها ایجاد نموده است، آن را به صورت انسان امروزی درآورده است.
این نظریه بر چه پایهای استوار است؟
۱ـ این نظریه بر مشاهداتی مبتنی است که در حفرههای زیر زمینی در زمان داروین متحقق گردید؛ پژوهشگران مشاهده کردند که در طبقات قدیمی زمین موجودات ابتدایی و سادهای وجود دارد و در طبقات بعدی آن، موجودات پیشرفتهتری هستند و به همین ترتیب در طبقات بعدی نیز موجودات پیشرفتهتری بسر میبرند؛ با توجه به این مشاهدات، داروین به این نتیجه رسید که: «موجودات و حیوانات مترقی و پیشرفتهی کنونی به تدریج از موجودات زنده و حیوانات ابتدایی به وجود آمدهاند».
۲ـ نظریهی داروین متکی به چیزی است که در زمان داروین شهرت داشت و آن اینکه جنین کلیهی حیوانها در ابتدا شبیه همدیگر هستند و این تشابه و همسانی حکایت از آن دارد که اصل موجودات یکی است همانگونه که جنین آنها یکی است و این تغییر و تحولات در موجودات در روی زمین به وقوع پیوسته همانگونه که در داخل رحم موجودات زنده دچا تغییر و تحول میشوند.
۳ـ همچنین وجود آپاندیس (رودهی کور) در انسان، دلیلی است بر اینکه آنرا از میمون به ارث برده است؛ اما این عضو در انسان پیشرفت نکرده است؛ به همین خاطر هیچ کاری انجام نمیدهد؛ حال اینکه این آپاندیس در زندگی میمونها کار خودش را انجام میدهد.
[۷۴] کتاب «التوحید» تألیف شیخ عبد المجید زندانی (۳/۸۱).