مطلب اول: روش قرآن در استدلال به آیات جهان
۱- جهان هستی در پرتو آیات قرآنی
قرآن ما را به میادین و عرصههایی میبرد تا در آفاق آسمانها به جستجو بپردازیم و در گوشههای پنهاور زمین گشت و گذار کنیم و در کنار گلهای رنگارنگ باغها به تأمل و تفکر بپردازیم. گاهی نیز ما را به مدار ستارگان میبرد و در همهی این عرصهها چشمان بصیرت ما را باز میکند و به ما نشان میدهد که توانایی و تقدیر خداوند چگونه در مخلوقات عمل میکند و رازهای پنهان آفرینش و جهان هستی را برای ما آشکار میسازد و ما را به فلسفه و حکمت آفرینش و ایجاد و پیدایش آنها راهنمایی میکند و عظمت نعمتهایی که در وجود ما و در جهان هستی، ما را احاطه کردهاند، آشکار میسازد.
این، مطلبی است بسیار طولانی که در سورههای بزرگ و کوچک قرآن میتوان بدان دست یافت و موضوعی است بسیار مرغوب که مورد علاقهی درون انسان بوده و گوش از شنیدن آن لذت میبرد و عواطف و احساسات را برمیانگیزاند.
مطالعات زیادی در زمینههایی که دانش و دانشمندان در ابعاد مختلف زندگی برای بیان اسرار آفرینش و دلالت آن بر آفریدگار، بدان دست یافتهاند، انجام دادم؛ اما توصیف زیبا، علم زیاد، تحریک احساسات و دقت استنتاجی را که در قرآن یافتم در هیچ جای دیگری یافت نشد؛ چرا چنین نباشد، حال آنکه قرآن کتاب نازل شده از جانب خداوند حکیم و ستوده است!!
دست رنگین خداوند درجهان هستی
بیایید تا سری به آیات قرآن کریم بزنیم و جهان هستی را در پرتو آنها مورد مطالعه و تحقیق و جستجو قرار دهیم تا برای ما روشن گردد که چگونه قدرت خداوند در تمام گوشه و کنار جهان هستی متبلور شده است؛ دانهای در خاک کاشته میشود و کم کم ریشههایش در دل خاک فرو میروند؛ پس از مدتی از دانهی بیجان و جامد حیات و زندگی در قالب جوانهها و ساق و برگها پدید میآید؛ گلهایی که فضا را معطر میکنند از آن بیرون میآیند، انسان و حیوان از میوههای آن تغذیه میکنند؛ بار دیگر به روشنایی صبح بنگر که چگونه از دل تاریکی شب بیرون میآید و خاموشی شب را میزداید؛ این بار به حرکت آفتاب و ماهتاب و جولان سایر ستارگان تأمل کن! تمام اینها آیههای الهی هستند؛ چنانکه خداوند متعال میفرماید:
﴿۞إِنَّ ٱللَّهَ فَالِقُ ٱلۡحَبِّ وَٱلنَّوَىٰۖ يُخۡرِجُ ٱلۡحَيَّ مِنَ ٱلۡمَيِّتِ وَمُخۡرِجُ ٱلۡمَيِّتِ مِنَ ٱلۡحَيِّۚ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُۖ فَأَنَّىٰ تُؤۡفَكُونَ٩٥ فَالِقُ ٱلۡإِصۡبَاحِ وَجَعَلَ ٱلَّيۡلَ سَكَنٗا وَٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ حُسۡبَانٗاۚ ذَٰلِكَ تَقۡدِيرُ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡعَلِيمِ٩٦﴾ [الأنعام: ۹۵-۹۶].
«این خداوند است که دانه و هسته را میشکافد؛ زنده را از مرده، و مرده را از زنده بیرون میآورد؛ این، خدای شما است؛ پس چگونه منحرف میشوید؟ او است که صبح را پدیدار میسازد و شب را مایهی آرامش، و خورشید و ماه را وسیلهی حساب قرار داده است؛ این، سنجش دقیق و تدبیر محکم خداوند چیره و آگاه است».
نگاهی به منظرهی دلربا و جالب ابرها بیندازید که چگونه خداوند آنها را تشکیل میدهد و از نقطهای به نقطهای دیگر سوق میدهد؟
﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ يُزۡجِي سَحَابٗا ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيۡنَهُۥ ثُمَّ يَجۡعَلُهُۥ رُكَامٗا فَتَرَى ٱلۡوَدۡقَ يَخۡرُجُ مِنۡ خِلَٰلِهِۦ وَيُنَزِّلُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مِن جِبَالٖ فِيهَا مِنۢ بَرَدٖ فَيُصِيبُ بِهِۦ مَن يَشَآءُ وَيَصۡرِفُهُۥ عَن مَّن يَشَآءُۖ يَكَادُ سَنَا بَرۡقِهِۦ يَذۡهَبُ بِٱلۡأَبۡصَٰرِ٤٣﴾ [النور: ۴۳].
«مگر نمیدانی که خداوند ابرها را آهسته بهسوی هم سوق میدهد؛ سپس آنها را گرد میآورد؛ بعد آنها را متراکم و انباشته میسازد؛ آنگاه میبینی که باران از لابلای آنها بیرون میریزد و نیز خداوند از آسمان، از ابرهای کوه مانند آن، تگرگهای بزرگی را فرود میآورد و هرکس را بخواهد با آن زیان میرساند و هرکس را بخواهد از زیان آن به دور میدارد؛ درخشش برق ابرها نزدیک است چشمها را از بین ببرد».
همچنین خداوند دربارهی آفرینش سایه و تصرف در آن خبر میدهد و میفرماید:
﴿أَلَمۡ تَرَ إِلَىٰ رَبِّكَ كَيۡفَ مَدَّ ٱلظِّلَّ وَلَوۡ شَآءَ لَجَعَلَهُۥ سَاكِنٗا ثُمَّ جَعَلۡنَا ٱلشَّمۡسَ عَلَيۡهِ دَلِيلٗا٤٥ ثُمَّ قَبَضۡنَٰهُ إِلَيۡنَا قَبۡضٗا يَسِيرٗا٤٦﴾ [الفرقان: ۴۵-۴۶].
«مگر نمیبینی که پروردگارت چگونه سایه را گسترانیده است؟ و اگر میخواست آن را ثابت میکرد؛ سپس خورشید را دلیل گسترش آن قرار دادیم. سپس آن را آهسته بهسوی خود باز میگیریم» یعنی هراندازه خورشید بالا بیاید، اندک اندک از سایه کاسته میگردد، تا اینکه کاملاً از بین میرود.
این بار به تغییر و تحولات در زندگی انسانها و گردش شب و روز بنگر که چگونه خداوند آن را به تصویر میکشد.
﴿قُلِ ٱللَّهُمَّ مَٰلِكَ ٱلۡمُلۡكِ تُؤۡتِي ٱلۡمُلۡكَ مَن تَشَآءُ وَتَنزِعُ ٱلۡمُلۡكَ مِمَّن تَشَآءُ وَتُعِزُّ مَن تَشَآءُ وَتُذِلُّ مَن تَشَآءُۖ بِيَدِكَ ٱلۡخَيۡرُۖ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ٢٦ تُولِجُ ٱلَّيۡلَ فِي ٱلنَّهَارِ وَتُولِجُ ٱلنَّهَارَ فِي ٱلَّيۡلِۖ وَتُخۡرِجُ ٱلۡحَيَّ مِنَ ٱلۡمَيِّتِ وَتُخۡرِجُ ٱلۡمَيِّتَ مِنَ ٱلۡحَيِّۖ وَتَرۡزُقُ مَن تَشَآءُ بِغَيۡرِ حِسَابٖ٢٧﴾ [آل عمران: ۲۶-۲۷].
«بگو: پروردگارا! ای همه چیز از آن تو! تو هر که را بخواهی، حکومت و دارایی میبخشی و از هر که بخواهی حکومت و دارایی را باز پس میگیری و هر کس را بخواهی عزّت و قدرت میدهی و هرکس را بخواهی خوار میداری؛ خوبی در دست تو است و بیگمان تو بر هر چیز توانائی. بخشی از شب را جزو روز میگردانی ـ و بدین سبب شبها کوتاه و روزها دراز میگردند ـ و بخشی از روز را جزو شب میگردانی ـ لذا روزها کوتاه و شبها دراز میشوند ـ و زنده را از مرده پدید میآوری و مرده را از زنده، و به هر کس که بخواهی، بدون حساب روزی میبخشی».
قرآن تنها به نشان دادن توانایی خداوند متعال به ما و نحوهی تصرف او در جهان هستی و چگونگی ادارهی آن و اینکه علم خداوند چگونه جهان هستی را فرا گرفته است، بسنده نمیکند؛ بلکه هدف آفرینش جهان هستی را نیز برای ما بیان میکند و میفرماید:
﴿هُوَ ٱلَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗا﴾ [البقرة: ۲۹].
«خدا آن ذاتی است که همهی موجودات و پدیدههای روی زمین را برای شما آفرید».
خداوند تمام عالم هستی را هماهنگ با طبیعت، سرشت، نیاز، مصالح و منافع انسان آفریده است و این هماهنگی با طبیعت و منافع انسان در قرآن به عنوان تسخیر مطرح شده است.
﴿أَلَمۡ تَرَوۡاْ أَنَّ ٱللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾ [لقمان: ۲۰].
«آیا ندیدهاید که خداوند آنچه را که در آسمانها و زمین است، مسخّر شما قرار داده است ـ و در مسیر منافع شما به حرکت انداخته است».
مثلا ستارگان را آفریده تا ما انسانها به کمک آنها راه خود را در تاریکیهای دریا و خشکی دریابیم.
﴿وَهُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلنُّجُومَ لِتَهۡتَدُواْ بِهَا فِي ظُلُمَٰتِ ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِۗ قَدۡ فَصَّلۡنَا ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ٩٧﴾ [الأنعام: ۹۷].
«اوست خدایی که ستارگان را پدید آورد تا بوسیلهی آنها راه خود را در تاریکیهای خشکی و دریا بیابید؛ ما آیات ـ قرآنی و نشانههای هستی ـ را برای کسانی بیان داشتهایم که میدانند».
بلی، زمین و آسمان، فرو فرستادن آب از آسمان، کشتیهای شناور در دریا، نهرهای روان در گوشه و کنار زمین، ماه و خورشید، آمدن روز و شببه دنبال هم، همه و همهی اینها را در راستای منافع و مصالح ما آفریده است؛ چنانکه میفرماید:
﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَأَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجَ بِهِۦ مِنَ ٱلثَّمَرَٰتِ رِزۡقٗا لَّكُمۡۖ وَسَخَّرَ لَكُمُ ٱلۡفُلۡكَ لِتَجۡرِيَ فِي ٱلۡبَحۡرِ بِأَمۡرِهِۦۖ وَسَخَّرَ لَكُمُ ٱلۡأَنۡهَٰرَ٣٢ وَسَخَّرَ لَكُمُ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ دَآئِبَيۡنِۖ وَسَخَّرَ لَكُمُ ٱلَّيۡلَ وَٱلنَّهَارَ٣٣ وَءَاتَىٰكُم مِّن كُلِّ مَا سَأَلۡتُمُوهُۚ وَإِن تَعُدُّواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ لَا تُحۡصُوهَآۗ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَظَلُومٞ كَفَّارٞ٣٤﴾ [إبراهيم: ۳۲-۳۴].
«آن خدایی که آسمانها و زمین را آفریده است و از آسمان آب را پایین آورده است؛ پس با آن، میوهها و دانهها را پدیدار ساخته و روزی شما گردانده است؛ و کشتیها را مسخّر شما نموده است تا در دریا با اجازه و ارادهی او حرکت کنند؛ و رودخانهها را در اختیار شما قرار داده است ـ تا برای آبیاری زمینها و نوشیدن آب از آنها مورد استفاده قرار گیرند ـ و خورشید و ماه را مسخّر شما کرده است که دائماً به برنامهی خود ادامه میدهند؛ و شب را ـ برای آسایش ـ و روز را ـ برای تلاش ـ مسخر شما ساخته است؛ و هر آنچه را که از او خواستهاید، به شما عنایت نموده است؛ و اگر بخواهید نعمتهای خدا را بشمارید ـ از بس که زیادند ـ نمیتوانید آنها را شمارش کنید؛ واقعاً انسانْ ستمگر و ناسپاس است».
۲- نعمتهای خداوند در جهان هستی
قرآن به ما میگوید: خداوند این جهان هستی را آفریده و آن را برای ما مسخر ساخته است؛ لذا آن را هماهنگ با سرشت و طبیعت ما آفریده است و آن را بگونهای خلق نموده که انسانها بتوانند در آن زندگی کنند و اینگونه انسانها را وادار میکند تا در برابر این نعمتهای عظیم الهی، پروردگارشان را سپاس گویند؛ چرا که انسان بگونهای آفریده شده است که نسبت به کسی که به او نیکی نماید، اظهار علاقه و محبت میکند.
﴿هَلۡ جَزَآءُ ٱلۡإِحۡسَٰنِ إِلَّا ٱلۡإِحۡسَٰنُ٦٠﴾ [الرحمن: ۶۰].
«آیا پاداش نیکی جز نیکی است؟».
به همین جهت، قرآن کریم بسیار زیاد به ذکر نعمتهایی که در وجود ما هستند و خداوند آنها را به ما ارزانی داشته، پرداخته است:
﴿قُلۡ هُوَ ٱلَّذِيٓ أَنشَأَكُمۡ وَجَعَلَ لَكُمُ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡأَبۡصَٰرَ وَٱلۡأَفِۡٔدَةَۚ قَلِيلٗا مَّا تَشۡكُرُونَ٢٣﴾ [الملک: ۲۳].
«بگو: او خدایی است که شما را آفریده است و برای شما گوش و چشم و دل درست کرده است؛ اما شما کمتر سپاسگذاری میکنید».
همچنین به ذکر نعمتهایی که در جهان هستی و اطراف ما آفریده است، میپردازد و میفرماید:
﴿ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلۡأَرۡضَ مَهۡدٗا وَجَعَلَ لَكُمۡ فِيهَا سُبُلٗا لَّعَلَّكُمۡ تَهۡتَدُونَ١٠ وَٱلَّذِي نَزَّلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءَۢ بِقَدَرٖ فَأَنشَرۡنَا بِهِۦ بَلۡدَةٗ مَّيۡتٗاۚ كَذَٰلِكَ تُخۡرَجُونَ١١ وَٱلَّذِي خَلَقَ ٱلۡأَزۡوَٰجَ كُلَّهَا وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ ٱلۡفُلۡكِ وَٱلۡأَنۡعَٰمِ مَا تَرۡكَبُونَ١٢ لِتَسۡتَوُۥاْ عَلَىٰ ظُهُورِهِۦ ثُمَّ تَذۡكُرُواْ نِعۡمَةَ رَبِّكُمۡ إِذَا ٱسۡتَوَيۡتُمۡ عَلَيۡهِ وَتَقُولُواْ سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَٰذَا وَمَا كُنَّا لَهُۥ مُقۡرِنِينَ١٣﴾ [الزخرف: ۱۰-۱۳].
«او خدایی است که زمین را گهوارهی ـ زندگی و محلّ آرامش ـ شما قرار داده است و در آن، راههایی برای شما به وجود آورده تا این که رهنمود شوید؛ او خدایی است که از آسمان، آبی بهاندازهی لازم باراند؛ ما با این آب، زمین مرده را زندگی بخشیدیم؛ همانگونه ـ که زمینهای مرده با نزول باران، زنده میشود ـ شما نیز زنده میشوید؛ و او همان خدایی است که همهی جفتها ـ نر و ماده اعم از انسانها، حیوانات و گیاهان ـ را آفریده است و برای شما از کشتیها و چهارپایان مرکبهایی خلق نموده است که بر آنها سوار میشوید تا هنگامی که بر پشت آنها قرار گرفتید و سوار شدید، نعمت پروردگار خود را یاد کنید و بگویید: پاک و منزّه است خدایی که اینها را تحت فرمان ما قرار داد و گرنه ما بر ـ رام کردن و نگهداری ـ آنها توانایی نداشتیم».
همچنین خداوند ماه و خورشید را بگونهای برای ما آفریده است که منافع و مصالح ما را تحقق میبخشند:
﴿هُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ ٱلشَّمۡسَ ضِيَآءٗ وَٱلۡقَمَرَ نُورٗا وَقَدَّرَهُۥ مَنَازِلَ لِتَعۡلَمُواْ عَدَدَ ٱلسِّنِينَ وَٱلۡحِسَابَۚ﴾ [يونس: ۵].
«او خدایی است که خورشید را درخشان و ماه را تابان گردانده است و برای ماه منازلی معین کرده است تا شمارش سالها و حساب کارها را بدانید».
همچنین چهارپایان از قبیل شتر، گاو، گوسفند، اسب، قاطر و الاغ را مفید و متناسب با سرشت و طبیعت ما آفریده است:
﴿وَٱلۡأَنۡعَٰمَ خَلَقَهَاۖ لَكُمۡ فِيهَا دِفۡءٞ وَمَنَٰفِعُ وَمِنۡهَا تَأۡكُلُونَ٥ وَلَكُمۡ فِيهَا جَمَالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَحِينَ تَسۡرَحُونَ٦ وَتَحۡمِلُ أَثۡقَالَكُمۡ إِلَىٰ بَلَدٖ لَّمۡ تَكُونُواْ بَٰلِغِيهِ إِلَّا بِشِقِّ ٱلۡأَنفُسِۚ إِنَّ رَبَّكُمۡ لَرَءُوفٞ رَّحِيمٞ٧ وَٱلۡخَيۡلَ وَٱلۡبِغَالَ وَٱلۡحَمِيرَ لِتَرۡكَبُوهَا وَزِينَةٗۚ وَيَخۡلُقُ مَا لَا تَعۡلَمُونَ٨﴾ [النحل: ۵-۸].
«و چهارپایان ـ مانند گاو و شتر و بز و گوسفند وغیره ـ را آفریده است که در آنها برای شما، وسیلهی گرما ـ از پشم و مویشان ـ و سودهای دیگری نهفته است و از گوشت آنها میخورید؛ همچنین برای شما در آنها زیبایی وجود دارد بدان گاه که آنها را شامگاهان از چرا میآورید و آنگاه که آنها را بامدادان به چرا میبرید؛ همچنین آنها بارهای سنگین شما را به سرزمین و دیاری حمل میکنند که شما بجز با رنج دادن فراوان خود، بدانجا نمیرسیدید؛ بیگمان پروردگارتان ـ که اینها را برای آسایش شما آفریده است ـ دارای رأفت و رحمت زیادی است؛ همچنین خداوند اسبها و استرها و الاغها را آفریده است تا بر آنها سوار شوید و زینتی باشند؛ و همچنین خداوند چیزهایی را ـ برای حمل و نقل و طی مسافتها ـ میآفریند که شما حالا نمیدانید».
همچنین خداوند دریاها را برای ما آفریده است و آنها با وضعیت فعلیشان منافع زیادی برای ما دارند؛ چنانکه قرآن کریم میفرماید:
﴿وَهُوَ ٱلَّذِي سَخَّرَ ٱلۡبَحۡرَ لِتَأۡكُلُواْ مِنۡهُ لَحۡمٗا طَرِيّٗا وَتَسۡتَخۡرِجُواْ مِنۡهُ حِلۡيَةٗ تَلۡبَسُونَهَاۖ وَتَرَى ٱلۡفُلۡكَ مَوَاخِرَ فِيهِ وَلِتَبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِهِۦ وَلَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ١٤﴾ [النحل: ۱۴].
«او خدایی است که دریا را مسخر شما ساخته است تا از آن، گوشت تازه بخورید و از آن، زیوری بیرون بیاورید که میپوشید. و تو ای انسان! کشتیها را میبینی که دریا را میشکافند تا شما فضل او را بجویید ـ و از دریا در مسیر تجارت استفاده نمایید ـ و سپاسگذاری کنید».
آری، خداوند زنبور عسل را آفریده تا با انجام این عمل شگفتآور خود، چنین نوشیدنی رنگارنگ و لذیذی را برای ما به ارمغان آورد تا مردم با خوردن آن از بسیاری از بیمارها شفا یابند.
﴿وَأَوۡحَىٰ رَبُّكَ إِلَى ٱلنَّحۡلِ أَنِ ٱتَّخِذِي مِنَ ٱلۡجِبَالِ بُيُوتٗا وَمِنَ ٱلشَّجَرِ وَمِمَّا يَعۡرِشُونَ٦٨ ثُمَّ كُلِي مِن كُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِ فَٱسۡلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلٗاۚ يَخۡرُجُ مِنۢ بُطُونِهَا شَرَابٞ مُّخۡتَلِفٌ أَلۡوَٰنُهُۥ فِيهِ شِفَآءٞ لِّلنَّاسِۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لِّقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ٦٩﴾ [النحل: ۶۸-۶۹].
«پروردگارت به زنبوران عسل الهام کرد که از کوهها و درختان و داربستهایی که مردمان میسازند، خانههایی بسازد؛ سپس از همهی میوهها بخورد و راههایی را طی کند که خداوند برای آنها تعیین نموده است و کاملاً در اختیار هستند؛ از شکمهای آنها، مایعی بیرون میتراود که رنگهای مختلفی دارد؛ و در این مایع رنگارنگ بهبودی مردمان نهفته است؛ بیگمان در این ـ برنامهی زندگی زنبور عسل و ارمغانی که آنها به انسانها تقدیم میدارند که هم غذا و هم شفا است ـ نشانهی روشنی ـ از عظمت و قدرت پروردگار ـ است برای کسانی که میاندیشند».
شناختن خداوند در پرتو نشانههای جهان هستی، راهی است که قرآن بر آن تأکید دارد
قرآن بندگان خدا را به تأمل و دقت در نشانههای خداوند در جهان هستی مانند زمین، آسمان و آنچه که درون زمین و آسمان و میاناندو وجود دارد، تشویق نموده و تأمل و تفکر در این امور را از جمله یادآوریهایی برشمرده که برای مؤمنان مفید هستند.
چه تعبیر زیبایی است که برخی ازدانشمندان معاصر، این منهج را «قانون سیاحت و نگاه» نامیدهاند؛ چرا که بسیاری از آیات قرآن کریم، انسان را بر این امر تشویق کردهاند و این سیاحت و نگاه گاهی حسی هستند و انسان با قدمهای خود این راه را طی مینماید و از شهری به شهری دیگر میرود و با چشم نگاه میکند و گاهی هم این سیاحت و نگاه، سیر وسیاحت عقل واندیشه است.
و گاهی هم دستور نگاه کردن در قرآن بصورت مطلق آمده است و شامل هر دو نگاه حسی و عقلی میشود؛ چنانکه خداوند متعال میفرماید:
﴿قُلِ ٱنظُرُواْ مَاذَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ﴾ [يونس: ۱۰۱].
«بگو: بنگرید ـ با چشم و عقل ـ که در آسمانها و زمین چه چیزهایی وجود دارد؟».
گاهی هم این دستور نگاه کردن بصورت خاص آمده وصرفا شامل یک نوع نگاه می شود:
﴿فَلۡيَنظُرِ ٱلۡإِنسَٰنُ مِمَّ خُلِقَ٥﴾ [الطارق: ۵].
«انسان باید بیندیشد که از چه چیزی آفریده شده است؟!».
﴿فَلۡيَنظُرِ ٱلۡإِنسَٰنُ إِلَىٰ طَعَامِهِۦٓ٢٤﴾ [عبس: ۲۴].
«انسان باید به غذای خویش بنگرد ـ که چگونه ما آن را برای او فراهم کردهایم و در ساختمان مواد غذایی و اجزای حیاتبخش آن، چه دقّت و مهارت و ظرافتی به کار بردهایم».
۳- استدلال قرآن به آیههای قرآنی مبنی براینکه ربوبیت و الوهیت از آن پروردگار است و معبودهای دیگر شایستهی عبادت نبوده و باطل هستند
قرآن آیهها و نشانههای جهان هستی را به عنوان محکمترین دلیل برای مجادله و مناقشه با مشرکان انتخاب نموده و به اقامهی حجت علیه آنان می پردازد:
﴿أَوَ لَمۡ يَرَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَنَّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ كَانَتَا رَتۡقٗا فَفَتَقۡنَٰهُمَاۖ وَجَعَلۡنَا مِنَ ٱلۡمَآءِ كُلَّ شَيۡءٍ حَيٍّۚ أَفَلَا يُؤۡمِنُونَ٣٠ وَجَعَلۡنَا فِي ٱلۡأَرۡضِ رَوَٰسِيَ أَن تَمِيدَ بِهِمۡ وَجَعَلۡنَا فِيهَا فِجَاجٗا سُبُلٗا لَّعَلَّهُمۡ يَهۡتَدُونَ٣١ وَجَعَلۡنَا ٱلسَّمَآءَ سَقۡفٗا مَّحۡفُوظٗاۖ وَهُمۡ عَنۡ ءَايَٰتِهَا مُعۡرِضُونَ٣٢ وَهُوَ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلَّيۡلَ وَٱلنَّهَارَ وَٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ كُلّٞ فِي فَلَكٖ يَسۡبَحُونَ٣٣﴾ [الأنبياء: ۳۰-۳۳].
«آیا کافران نمیبینند که آسمانها و زمین به هم متّصل و چسبیده بودند؛ سپس ما ـ بر اثر انفجار درونی هولناکی ـ آنها را از هم جدا ساختیم و هر چیز زندهای را از آب آفریدیم؛ آیا ـ دربارهی آفرینش کائنات نمیاندیشند و ـ ایمان نمیآورند؟ ما در زمین کوههای استوار و ریشهداری پدید آوردیم تا زمین انسانها را مضطرب نسازد و توازن آنان را به هم نزند و در لابلای کوهها راههای پهناوری به وجود آوردیم تا این که ـ پیوند انسانها به وسیلهی سلسلهی کوهها از هم نگسلد و به مقصدشان ـ راهیاب گردند و ما آسمان را سقف محفوظی نمودیم ولی آنان از نشانههای ـ خداشناسی موجود در آن ـ روی گردانند ـ ودربارهی این همه عظمتی که بالای سرشان جلوهگر است، نمیاندیشند ـ وخدا است که شب و روز و خورشید و ماه را آفریده است و همه در مداری میگردند».
همچنین قرآن به بیان فساد اعتقاد مشرکان دربارهی معبودهایشان میپردازد و توضیح میدهد که این معبودان آنها باطلاند و دارای صفات ربوبیت و الوهیت که عناصر اصلی استحقاق عبودیت میباشند، نیستند.
﴿قُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ وَسَلَٰمٌ عَلَىٰ عِبَادِهِ ٱلَّذِينَ ٱصۡطَفَىٰٓۗ ءَآللَّهُ خَيۡرٌ أَمَّا يُشۡرِكُونَ٥٩ أَمَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَنۢبَتۡنَا بِهِۦ حَدَآئِقَ ذَاتَ بَهۡجَةٖ مَّا كَانَ لَكُمۡ أَن تُنۢبِتُواْ شَجَرَهَآۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ بَلۡ هُمۡ قَوۡمٞ يَعۡدِلُونَ٦٠ أَمَّن جَعَلَ ٱلۡأَرۡضَ قَرَارٗا وَجَعَلَ خِلَٰلَهَآ أَنۡهَٰرٗا وَجَعَلَ لَهَا رَوَٰسِيَ وَجَعَلَ بَيۡنَ ٱلۡبَحۡرَيۡنِ حَاجِزًاۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ٦١ أَمَّن يُجِيبُ ٱلۡمُضۡطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكۡشِفُ ٱلسُّوٓءَ وَيَجۡعَلُكُمۡ خُلَفَآءَ ٱلۡأَرۡضِۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ قَلِيلٗا مَّا تَذَكَّرُونَ٦٢ أَمَّن يَهۡدِيكُمۡ فِي ظُلُمَٰتِ ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِ وَمَن يُرۡسِلُ ٱلرِّيَٰحَ بُشۡرَۢا بَيۡنَ يَدَيۡ رَحۡمَتِهِۦٓۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ تَعَٰلَى ٱللَّهُ عَمَّا يُشۡرِكُونَ٦٣ أَمَّن يَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ يُعِيدُهُۥ وَمَن يَرۡزُقُكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ قُلۡ هَاتُواْ بُرۡهَٰنَكُمۡ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ٦٤﴾ [النمل: ۵۹-۶۴].
«ای پیامبر! بگو: خدای را سپاس میگویم و بر بندگان برگزیدهاش درود میفرستم؛ آیا الله ـ که این همه قدرت و نعمت و موهبت دارد برای پرستش ـ بهتر است یا چیزهایی که آنها انباز و شریک الله میسازند ـ و فاقد نفع و ضرر هستند و چیزی از آنها ساخته نیست؟ ـ آیا چیزهایی که معبود شما هستند بهترند ـ یا کسی که آسمانها و زمین را آفریده است و برای شما از آسمان آبی بارانده است که با آن، باغهای زیبا و فرحافزا رویانیدهایم؟ باغهایی که شما نمیتوانستید درختان آنها را برویانید؛ آیا ـ با توجّه به آفرینش آسمانها و زمین و نزول باران و برکات و ثمرات ناشی از آن، و هماهنگی و پیوند لطیف و دقیق هر یک از این مخلوقات ـ معبودی با الله وجود دارد؟! اصلاً ایشان قومی هستند که ـ از حقپرستی به بتپرستی ـ عدول میکنند. ـ بتها بهترند ـ یا کسی که زمین را قرارگاه ـ محلّ اقامت انسانها ـ ساخته است، در میان آن رودخانهها پدید آورده است، برای زمین کوههای پابرجا و استوار آفریده است ـ تا قشر زمین را از لرزش نگاه دارند ـ و میان دو دریا مانعی پدیدار کرده است ـ تا با هم مخلوط نشوند؛ حال با توجّه به اینها آیا معبودی با الله وجود دارد؟! اصلاً بیشتر آنان بیخبر و نادانند ـ و قدر عظمت خدا را نمیدانند؛ آیا بتها بهترند ـ یا کسی که به فریاد درمانده میرسد و بلا و گرفتاری را برطرف میکند؟ هر گاه او را به کمک طلب کنند و شما را جانشین ـ یکدیگر در ـ زمین میسازد؛ حال با توجّه بدین امور آیا معبودی با الله وجود دارد؟! واقعاً شما بسیار کماندرز میگیرید. آیا بتهای بیجان بهترند یا کسی که شما را در تاریکیهای خشکی و دریا رهنمود میکند؛ کسی که بادها را به عنوان بشارت دهندگان، پیشاپیش نزول رحمتش وزان میسازد؛ آیا معبودی با الله وجود دارد؟ خدا فراتر و بالاتر از این چیزهایی است که انباز و شریک او قرار میدهند. آیا معبودهای دروغین شما بهترند یا کسی که آفرینش را آغاز می نماید؛ سپس آن را برگشت میدهد؛ و کسی که شما را از آسمان و زمین روزی عطا میکند؟ آیا معبودی با الله وجود دارد؟ ای پیامبر به ایشان بگو: دلیل و برهان خود را بیان دارید اگر راست میگویید ـ که جز خدا معبودهای دیگری هم وجود دارد».
همینگونه که ملاحظه مینماییم آیات قرآن کریم بیانگر این مطلب هستند که معبودان مشرکین صلاحیت ندارند که عبادت شوند و تنها آن خدایی که آفریدگار زمین وآسمانها، نازل کنندهی آب از آسمانها و رویانندهی باغهای خوش منظر که روح و روان انسان را شاد و چشمها را روشن میکند، معبود واقعی است؛ او همان خدایی است که زمین را بعنوان قرارگاه انسان آفرید و در آن نهرها جاری ساخت و زمین را بوسیلهی کوهها ثابت و پا برجا نمود؛ آری، تنها چنین پروردگاری میتواند معبود حق و واقعی باشد وسایر معبودانی که توانایی انجام هیچ کاری را ندارند، شایستهی عبادت نیستند.
پس بسیار لازم و ضروری به نظر میرسد که در برابر مشرکان و ملحدان از اینگونه استدلالها بهره بگیریم؛ پیامبران هم در برابر مشرکان همینگونه استدلال کردند به عنوان نمونه ابراهیم؛ خلیل الرحمن؛ ÷ با بزرگترین ملحد زمان خود به بحث و مجادله میپردازد و حجت را بر او تمام مینماید تا جایی که نمرود توانایی سخن گفتنش را از دست میدهد و نیروی تفکرش از کار میافتد.
﴿أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِي حَآجَّ إِبۡرَٰهِۧمَ فِي رَبِّهِۦٓ أَنۡ ءَاتَىٰهُ ٱللَّهُ ٱلۡمُلۡكَ إِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِۧمُ رَبِّيَ ٱلَّذِي يُحۡيِۦ وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا۠ أُحۡيِۦ وَأُمِيتُۖ قَالَ إِبۡرَٰهِۧمُ فَإِنَّ ٱللَّهَ يَأۡتِي بِٱلشَّمۡسِ مِنَ ٱلۡمَشۡرِقِ فَأۡتِ بِهَا مِنَ ٱلۡمَغۡرِبِ فَبُهِتَ ٱلَّذِي كَفَرَۗ وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ٢٥٨﴾ [البقرة: ۲۵۸].
«آیا با خبری از کسی که با ابراهیم دربارهی پروردگارش راه مجادله و ستیز را در پیش گرفت؛ چون که خداوند بدو حکومت و شاهی داده بود؟ هنگامی که ابراهیم گفت: پروردگار من کسی است که ـ با دمیدن روح در بدن و بازپس گرفتن آن ـ زنده میگرداند و میمیراند. او گفت: من نیز ـ با عفو یک نفر و کشتن دیگری ـ زنده میگردانم و میمیرانم. ابراهیم گفت: خداوند خورشید را از مشرِق برمیآورد، تو آن را از مغرب برآور. پس آن مرد کافر، مبهوت شد؛ و خداوند مردم ستمکار ـ مُصرّ بر تبهکاری و دشمن حق ـ را هدایت نمیکند».
موسی کلیم الله ÷ نیز در برابر طاغوت دوران خود از همین روشِ استدلال استفاده میکند و آنقدر برایش دلیل میآورد که فرعون دیگر هیچ سخنی برای گفتن ندارد و ناگزیر به تهدید و ارعاب او روی میآورد.
﴿قَالَ فِرۡعَوۡنُ وَمَا رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ٢٣ قَالَ رَبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَآۖ إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ٢٤ قَالَ لِمَنۡ حَوۡلَهُۥٓ أَلَا تَسۡتَمِعُونَ٢٥ قَالَ رَبُّكُمۡ وَرَبُّ ءَابَآئِكُمُ ٱلۡأَوَّلِينَ٢٦ قَالَ إِنَّ رَسُولَكُمُ ٱلَّذِيٓ أُرۡسِلَ إِلَيۡكُمۡ لَمَجۡنُونٞ٢٧ قَالَ رَبُّ ٱلۡمَشۡرِقِ وَٱلۡمَغۡرِبِ وَمَا بَيۡنَهُمَآۖ إِن كُنتُمۡ تَعۡقِلُونَ٢٨ قَالَ لَئِنِ ٱتَّخَذۡتَ إِلَٰهًا غَيۡرِي لَأَجۡعَلَنَّكَ مِنَ ٱلۡمَسۡجُونِينَ٢٩﴾ [الشعراء: ۲۳-۲۹].
«فرعون گفت: پروردگار جهانیان کیست؟ موسی گفت: پروردگار آسمانها و زمین و آنچه که میان آنها وجود دارد، اگر شما در جستجوی یقین هستید. فرعون به اطرافیان خود ـ با تمسخر ـ گفت: آیا نمیشنوید؟! موسی گفت: او پروردگار شما و پروردگار نیاکان پیشین شما است. فرعون گفت: پیغمبری که بهسوی شما فرستاده شده است، قطعاً دیوانه است! موسی گفت: او پروردگار مشرق و مغرب و همهی چیزهایی است که در میان آنها قرار دارد اگر شما عاقل هستید و میفهمید. فرعون گفت: اگر معبودی غیر از من انتخاب کنی، تو را زندانی خواهم کرد».
بلکه باید بدانیم که تمام پیامبران † از همین روش استفاده کردهاند؛ شما در این زمینه می توانید به آیات نه و ده سورهی ابراهیم مراجعه کنید و سخنان قوم نوح، عاد و ثمود و اقوام دیگر را بخوانید که چگونه پیامبرانشان را تکذیب کردند و همچنین پاسخ پیامبران را ببینید که به آنها گفتند:
﴿أَفِي ٱللَّهِ شَكّٞ فَاطِرِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ يَدۡعُوكُمۡ لِيَغۡفِرَ لَكُم﴾ [إبراهيم: ۱۰].
«مگر دربارهی وجود الله؛ آفرینندهی آسمانها و زمین؛ بدون مُدِل و نمونهی پیشین، شک و تردیدی وجود دارد؟ او شما را فرا میخواند تا گناهانتان را ببخشد».
چنانچه ملاحظه میکنیم پیامبران † برای اثبات صداقت راه و دعوتشان به خالقیت و آفریدگار بودن خداوند استدلال نمودهاند.
با وجود این همه دلایل روشن، کفر کردن جای تعجب دارد
با توجه به این همه دلایل واضح و روشن است که قرآن کریم با تعجب و شگفتی، کافران را مخاطب قرار میدهد و میگوید:
﴿كَيۡفَ تَكۡفُرُونَ بِٱللَّهِ وَكُنتُمۡ أَمۡوَٰتٗا فَأَحۡيَٰكُمۡۖ ثُمَّ يُمِيتُكُمۡ ثُمَّ يُحۡيِيكُمۡ ثُمَّ إِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ٢٨﴾ [البقرة: ۲۸].
«چگونه الله را انکار میکنید و به او کفر میورزید حال آنکه شما مردگانی بودید که خداوند شما را زنده گرداند؛ سپس شما را میمیراند و بعد از آن، دوباره زند میگرداند؛ آنگاه بهسوی او برگردانده میشوید».
در آیهای دیگر این سؤال را چنین مطرح میکند:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡإِنسَٰنُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ ٱلۡكَرِيمِ٦ ٱلَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّىٰكَ فَعَدَلَكَ٧ فِيٓ أَيِّ صُورَةٖ مَّا شَآءَ رَكَّبَكَ٨﴾ [الانفطار: ۶-۸].
«ای انسان! چه چیز تو را در برابر پروردگار بزرگوارت مغرور ساخته و در حق او گولت زده است ـ که چنان بیباکانه نافرمانی میکنی و خود را به گناهان آلوده میسازی؟! ـ آن پروردگاری که تو را آفریده است و سپس سر و سامانت داده است و بعد معتدل و متناسبت کرده است؛ آنگاه به هر شکلی که خواسته است تو را درآورده است».
تأمل و دقت انسان در وجود خودش، جهان هستی و اطراف آن، اقتضا مینماید که انسان به پروردگارش روی آورد و در برابر او سر تعظیم فرود آورد؛ به همین جهت، کفر کافران و انکار ملحدان از دیدگاه قرآن تعجب آور و حرکتی نادر تلقی میشود:
﴿مَّا لَكُمۡ لَا تَرۡجُونَ لِلَّهِ وَقَارٗا١٣ وَقَدۡ خَلَقَكُمۡ أَطۡوَارًا١٤ أَلَمۡ تَرَوۡاْ كَيۡفَ خَلَقَ ٱللَّهُ سَبۡعَ سَمَٰوَٰتٖ طِبَاقٗا١٥ وَجَعَلَ ٱلۡقَمَرَ فِيهِنَّ نُورٗا وَجَعَلَ ٱلشَّمۡسَ سِرَاجٗا١٦ وَٱللَّهُ أَنۢبَتَكُم مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ نَبَاتٗا١٧ ثُمَّ يُعِيدُكُمۡ فِيهَا وَيُخۡرِجُكُمۡ إِخۡرَاجٗا١٨﴾ [نوح: ۱۳-۱۸].
«شما را چه شده است که برای الله عظمت و شکوهی قایل نیستید حال آنکه الله شما را در مراحل مختلف خلقت به گونههای گوناگونی آفریده است؛ مگر نمیبینید که خداوند چگونه هفت آسمان را طبقه طبقه آفریده است؟ و ماه را در میان آنها تابان، و خورشید را چراغ درخشان قرار داده است؟ و این الله است که شما را از زمین به گونهی شگفتی آفریده است؛ سپس شما را به همان زمین بر میگرداند، و بعد، شما را به گونهی شگفتی زنده میگرداند و از زمین بیرون میآورد».
۴- تنها خردمندان از نشانههای جهان هستی بهره میبرند
آری، نشانههای خداوند در جهان هستی به صورت واقعی و حیات بخش خود متبلور نمیشوند مگر برای دلهایی که همواره به یاد و عبادت پروردگار مشغول هستند؛ زیرا در واقع این نوع دلها هستند که از روی آنها پرده برداشته شده است و به جهان شگفت آور پیوند خوردهاند.
بلی، قرآن میان دلهای بشر و حوادث و پدیدههای زیبا و شگفت انگیز این جهان هستی پیوند و رابطه برقرار نموده است؛ و با این پیوند و رابطه است که دقت و تأمل در جهان آفرینش و آشنایی با آن باعث ایجاد تأثیر و ارزشمند شدن هستی در قلب بشر میشود؛ این رابطه در واقع همان پیوندی است که قرآن در میان علم و شناخت و انسان دانا و آگاه برقرار نموده است؛ به همین جهت است که قرآن به صراحت بیان نموده است که گروه معینی از مردم بوسیلهی آیات و نشانههای جهان هستی هدایت میشوند؛ چنانکه میفرماید:
﴿إِنَّ فِي خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ لَأٓيَٰتٖ لِّأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ١٩٠ ٱلَّذِينَ يَذۡكُرُونَ ٱللَّهَ قِيَٰمٗا وَقُعُودٗا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمۡ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ رَبَّنَا مَا خَلَقۡتَ هَٰذَا بَٰطِلٗا سُبۡحَٰنَكَ فَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ١٩١﴾ [آل عمران: ۱۹۰-۱۹۱].
«مسلّماً در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و شد شب و روز نشانهها و دلایلی آشکار برای خردمندان است؛ کسانی که خدا را ایستاده، نشسته و دراز کشیده بر پهلوهایشان ـ در همهی اوضاع و احوال ـ یاد میکنند و دربارهی آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند و به زبان حال و قال میگویند: پروردگارا! این را بیهوده و عبث نیافریدهای؛ تو منزّه و پاکی از اینکه کار بیهوده انجام دهی؛ پس ما را از عذاب دوزخ محفوظ دار».
آری، این گروه یعنی صاحبان عقل و خرد از آیات و نشانههای جهان هستی بهره میبرند؛ زیرا آنان نگاهشان را به ظواهر و امور محسوس محدود نمیکنند، بلکه به قدرت و نیرویی که این جهان هستی را پدید آورده و آن را اداره میکند، توجه دارند؛ آنان از چشمها، گوشها، عقلها و افکار خود در این زمینه به بهترین وجه استفاده میکنند و در این راستا از آیات قرآنی که چشم، گوش، عقل واندیشه ها را کمک میکنند تا به تمام خیرات ونیکیها برسند، بهره میبرند:
﴿وَمِنۡ ءَايَٰتِهِۦٓ أَنۡ خَلَقَ لَكُم مِّنۡ أَنفُسِكُمۡ أَزۡوَٰجٗا لِّتَسۡكُنُوٓاْ إِلَيۡهَا وَجَعَلَ بَيۡنَكُم مَّوَدَّةٗ وَرَحۡمَةًۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ٢١ وَمِنۡ ءَايَٰتِهِۦ خَلۡقُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱخۡتِلَٰفُ أَلۡسِنَتِكُمۡ وَأَلۡوَٰنِكُمۡۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّلۡعَٰلِمِينَ٢٢ وَمِنۡ ءَايَٰتِهِۦ مَنَامُكُم بِٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ وَٱبۡتِغَآؤُكُم مِّن فَضۡلِهِۦٓۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَسۡمَعُونَ٢٣ وَمِنۡ ءَايَٰتِهِۦ يُرِيكُمُ ٱلۡبَرۡقَ خَوۡفٗا وَطَمَعٗا وَيُنَزِّلُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَيُحۡيِۦ بِهِ ٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ مَوۡتِهَآۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَعۡقِلُونَ٢٤﴾ [الروم: ۲۱-۲۴].
«و یکی از نشانههای خداوند این است که از جنس خودتان همسرانی را برای شما آفرید تا در کنار آنان بیارامید؛ و در میان شما و آنان مهر و محبّت انداخت ـ و هر یک را شیفته و دلباختهی دیگری ساخت، تا با آرامش و آسایش، مایهی شکوفایی و پرورش شخصیت همدیگر شوید ـ مسلّماً در این امور نشانهها و دلایلی است برای افرادی که میاندیشند؛ و یکی از نشانههای خداوند، آفرینش آسمانها و زمین و مختلف بودن زبانها و رنگهای شما است؛ بیگمان در این آفرینش، دلایلی برای فرزانگان و دانشوران وجود دارد؛ و یکی دیگر از نشانههای خداوند، خواب شما در شب و روز و تلاش و کوششتان برای کسب و کار و بهرهمندی از فضل الهی است؛ قطعاً در این امور، یعنی خواب و تلاش در پی معاش، دلایلی است برای کسانی که گوش شنوا داشته باشند؛ ویکی دیگر از نشانههای خداوند این است که برق را که هم باعث ترس است و هم مایهی امید، به شما مینمایاند و از آسمان آب را میباراند و زمین را بعد از مرگش یعنی خشک شدن به وسیلهی آن آب، زنده و سرسبز میگرداند؛ بیگمان، در این درخشش آذرخش آسمان و نزول باران و آبیاری زمین و سرسبز شدن آن، دلایلی برای فهمیدگان و خردمندان وجود دارد».
براستی این آیات قران کریم هستند که رازهای نهفتهی طبیعت را برای اندیشمندان و خردمندان آشکار میسازند و باعث رسیدن انسان به مقصود میشوند.
گفتنی است که کافران نیز این نشانهها و پدیدهها را مشاهده میکنند؛ اما نگاه و خرد واندیشهی خود را به کار نمیاندازند و از پدیده به پدید آورنده و از موجود به ایجاد کننده پی نمیبرند و از فلسفه و راز آفرینش چیزی را درک نمیکنند.
﴿يَعۡلَمُونَ ظَٰهِرٗا مِّنَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَهُمۡ عَنِ ٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ غَٰفِلُونَ٧﴾ [الروم: ۷].
«آنان تنها ظاهر زندگی دنیا را میدانند».
به همین جهت، آنها از آیات و نشانههای هستی بهره نمیبرند؛ زیرا از منظر قرآنی به آن نگاه نمیکنند.
﴿قُلِ ٱنظُرُواْ مَاذَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَمَا تُغۡنِي ٱلۡأٓيَٰتُ وَٱلنُّذُرُ عَن قَوۡمٖ لَّا يُؤۡمِنُونَ١٠١﴾ [يونس: ۱۰۱].
«بگو: بنگرید و نگاه کنید که در آسمانها و زمین چه چیزهایی وجود دارد؟! آیات ـ خواندنی کتابهای آسمانی از جمله قرآن و دیدنیهای جهان هستی ـ و بیمدهندگان به حال کسانی که نمیخواهند ایمان بیاورند، سودمند نمیافتد».
قرآن کریم هم به خاطر پند نگرفتن و عدم دقت و توجه، کافران و ملحدان را مورد نکوهش قرار میدهد و میفرماید:
﴿أَوَلَمۡ يَنظُرُواْ فِي مَلَكُوتِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا خَلَقَ ٱللَّهُ مِن شَيۡءٖ وَأَنۡ عَسَىٰٓ أَن يَكُونَ قَدِ ٱقۡتَرَبَ أَجَلُهُمۡۖ فَبِأَيِّ حَدِيثِۢ بَعۡدَهُۥ يُؤۡمِنُونَ١٨٥﴾ [الأعراف: ۱۸۵].
«آیا آنان به مُلک پهناور و عظمت شگفت انگیز آسمانها و زمین و عجایب و غرائب آنها و به هر آنچه که خدا آفریده است نمینگرند؟ و آیا نمیاندیشند که چه بسا اجل آنان نزدیک شده باشد؟ پس بالاتر از آن به چه سخن و دعوت دیگری ایمان میآورند؟».
۵- علوم جدید ارتباط مردم با جهان هستی را قطع میکند
سید قطب / میگوید: «مباحثی که امروزه، مردم آن را مباحث علمی مینامند، ارتباطی را که خداوند میان مردم و جهانی را که در آن زندگی میکنند، برقرار نموده است، قطع میکند.
بدون تردید، انسانها جزئی از جهان هستی بشمار میآیند. و زندگیشان در مسیر درستی قرار نمیگیرد مگر آن هنگام که طپش دلهایشان با نبض این جهان همآهنگ شود و رابطهی درونی شان با مقتضای این جهان پهناور مستحکم گردد.
بدیهی است که دانش و شناخت انسان در ارتباط با ستارگان، افلاک و خواص گیاهان و حیوانات و جهان هستی و دنیای موجودات زنده یا هر چیز جامد دیگری که وجود داشته باشد، محدود است.
هم چنین کلیه شناختهای علمی لزوماً باید به واقعیتهایی در قلوب بشر تبدیل شوند و بشریت را با جهان هستی انس و الفت دهند تا اینکه رابطهی دوستانه و صمیمانهای میان انسانها و سایر اشیا برقرار گردد، طوری که همهی این معرفتها به یگانه بودن آفریدگار جهان و جهانیان دلالت نماید؛ پس هر معرفت و دانشی که انسان را به این هدف مهم و مؤثر سوق ندهد، همانا معرفتی ناقص و دانشی پوچ و بحثی بیمعنی تلقی میگردد.
این جهان هستی کتاب بازگو شدهی پروردگار است که با هر زبانی قرائت میشود و با هر وسیلهای قابل درک و فهم است، بگونهای که از انسانهای چادر نشین و ساده و ساکنان روستاهای بی امکانات و محروم گرفته تا انسانهای متمدن و کاخ نشین امروزی همه و همه میتوانند آن را مطالعه کنند و هر کدام بهاندازهی توانایی و درک و استعداد خود آن را میخواند و در آن توشهای از جانب حق مییابد؛ بلی، اگر آنرا به قصد بدست آوردن آگاهی و رسیدن به حق مطالعه نماید، کتاب جهان هستی همواره وجود دارد و باز است.
﴿تَبۡصِرَةٗ وَذِكۡرَىٰ لِكُلِّ عَبۡدٖ مُّنِيبٖ٨﴾ [ق: ۸].
«همهی اینها را آفریدهایم به منظور بیداری بخشیدن به جملگی بندگان توبهکاری که بخواهند بهسوی آفریدگارشان برگردند».
اما علم جدید این آگاهی و بصیرت را از بین میبرد و ارتباط میان قلب بشری و جهان گویا و پر از دلایل آشکار را قطع میکند؛ زیرا علم، امروزه در مغزهای مشوشی قرار دارد که یاوه گوییهای منهج علمی آنها را زنگ آلود کرده است؛ همان راه و روشی که ارتباط میان انسان و جهانی را که در آن زندگی میکند، قطع نموده است؛ باید بدانیم که منهج ایمانی نیز در رابطه با درک حقایق جهان هستی چیزی از ثمره و بهرهی منهج علمی نمیکاهد؛ بلکه مباحث ایمانی پیوند میان این حقایق را گستردهتر و محکمتر میسازد؛ آنها را به واقعیتهای بزرگتری برمیگرداند و قلب بشری را به نوامیس جهان هستی و واقعیتهای موجود پیوند میدهد و این نوامیس و حقایق را به واقعیتهای مؤثر در احساسات و زندگی مردم تبدیل میکند و به معلوماتی خشک و توخالیای که در اذهان جای گیرد واندک سود و تأثیری در پی بردن به رازهای آفرینش نداشته باشد، بسنده نمیکند.
منهج ایمانی همان منهجی است که باید در عرصههای پژوهش و تحقیق و بررسی نقش خود را ایفا نماید و واقعیتهای علمیای را که بدان راه مییابد، با این ارتباط محکم، پیوند دهد» [۸۰].
۶- دلالت آفریدهها بر صفات آفریننده
هرگاه به وسیلهای ظریف، دقیق و محکم نگاه کنیم و ببینیم که مرتب کارش را انجام میدهد، بلافاصله پی میبریم به این که سازنده و طراح آن موجودی زنده، دانا، توانا و دارای اراده بوده است.
جهان هستی نیز دربارهی بسیاری از صفات خداوند سخن میگوید
علیم و قدیر: این جهان بسیار وسیع، گسترده و پهناور که براساس یک برنامهی بسیار حساب شده و دقیق حرکت میکند، لازم است که طراح و آفریدگار آن توانا و دانا باشد؛ خداوند، کائنات را با چنین ساختاری بسیار عظیم و شگفتآور ساخته است تا علم و قدرت خود را به ما بشناساند؛ چنانکه میفرماید:
﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ سَبۡعَ سَمَٰوَٰتٖ وَمِنَ ٱلۡأَرۡضِ مِثۡلَهُنَّۖ يَتَنَزَّلُ ٱلۡأَمۡرُ بَيۡنَهُنَّ لِتَعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ وَأَنَّ ٱللَّهَ قَدۡ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عِلۡمَۢا١٢﴾ [الطلاق: ۱۲]
«الله است که هفت آسمان و همانند آنها زمین بیافرید؛ و فرمان الله همواره میان آنها جاری است تا بدانید که خداوند بر هر چیزی توانا است و علم او همه چیز را فراگرفته است».
علمی که بر این کائنات حکومت میکند، لزوماً باید فراگیر و کامل باشد.
﴿۞وَعِندَهُۥ مَفَاتِحُ ٱلۡغَيۡبِ لَا يَعۡلَمُهَآ إِلَّا هُوَۚ وَيَعۡلَمُ مَا فِي ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِۚ وَمَا تَسۡقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلَّا يَعۡلَمُهَا وَلَا حَبَّةٖ فِي ظُلُمَٰتِ ٱلۡأَرۡضِ وَلَا رَطۡبٖ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَٰبٖ مُّبِينٖ٥٩﴾ [الأنعام: ۵۹].
«گنجینههای غیب و کلید آنها در دست الله است و کسی جز او از آنها آگاه نیست؛ و الله از آنچه که در خشکی و دریا وجود دارد، آگاه است و هیچ برگی ـ از گیاه و درختی ـ فرو نمیافتد مگر این که از آن اطلاع دارد؛ و همچنین هیچ دانهای در تاریکیهای درون زمین و هیچچیز تر و یا خشکی وجود ندارد که فرو افتد، مگر این که ـ خدا از آن آگاه و در علم خدا پیدا است و ـ در لوح محفوظ ضبط و ثبت شده است».
حکیم و فرزانه است: مطالعهی جهان هستی که در نهایت استحکام، دقت و هماهنگی آفریده شده است بگونهای که هر جزء از آن در جای مناسب خود قرار دارد و هر چیز به مقدار لازم و در نهایت زیبایی آفریده شده است، بیانگر این است که آفرینندهاش بسیار حکیم و فرزانه است:
﴿وَتَرَى ٱلۡجِبَالَ تَحۡسَبُهَا جَامِدَةٗ وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ ٱلسَّحَابِۚ صُنۡعَ ٱللَّهِ ٱلَّذِيٓ أَتۡقَنَ كُلَّ شَيۡءٍۚ إِنَّهُۥ خَبِيرُۢ بِمَا تَفۡعَلُونَ٨٨﴾ [النمل: ۸۸].
«کوهها را میبینی و آنها را ساکن و بیحرکت میپنداری، حال آنکه آنها مانند ابرها در سیر و حرکتاند ـ چرا که کوهها بخشی از کرهی زمین بوده و کرهی زمین به دور خود و به دور خورشید میگرددـ. این ساختار خدایی است که همه چیز را محکم و استوار آفریده است؛ مسلّماً الله از کارهایی که شما انجام میدهید، بس آگاه است».
﴿ٱلَّذِيٓ أَحۡسَنَ كُلَّ شَيۡءٍ خَلَقَهُۥۖ وَبَدَأَ خَلۡقَ ٱلۡإِنسَٰنِ مِن طِينٖ٧﴾ [السجدة: ۷].
«آن خدایی که هر چه را آفرید، نیکو آفرید و آفرینش انسان را از گِل آغاز نمود». بنابراین، ببیندهی آگاه در آفریدههای خدا جز کمال و استحکام چیز دیگری نمییابد؛ و اگر درصدد پیدا کردن عیبی برآید، لابد ناتوان خواهد شد.
﴿ٱلَّذِي خَلَقَ سَبۡعَ سَمَٰوَٰتٖ طِبَاقٗاۖ مَّا تَرَىٰ فِي خَلۡقِ ٱلرَّحۡمَٰنِ مِن تَفَٰوُتٖۖ فَٱرۡجِعِ ٱلۡبَصَرَ هَلۡ تَرَىٰ مِن فُطُورٖ٣ ثُمَّ ٱرۡجِعِ ٱلۡبَصَرَ كَرَّتَيۡنِ يَنقَلِبۡ إِلَيۡكَ ٱلۡبَصَرُ خَاسِئٗا وَهُوَ حَسِيرٞ٤﴾ [الملک: ۳-۴].
«آن خدایی که هفت آسمان را بالای یکدیگر و همآهنگ آفریده است؛ اصلاً در آفرینش و آفریدههای خداوند مهربان خلل و تضادّ و عدم تناسبی نمیبینی ـ و بلکه هستی با تمام عظمتی که دارد، از انسجام و استحکام شگفتی برخوردار است، و نظم و نظام عجیب و قوانین و روابط دقیق بر ذرّه ذرّهی کائنات حکمفرما است ـ؛ پس دیگر باره بنگر ـ و با دقّت جهان را وارسی کن ـ آیا هیچ گونه خلل و رخنهای میبینی؟ بار دیگر نیز چشم باز کن و بنگر؛ نگاه تو خسته و درمانده نزد تو باز خواهد گشت».
سایر صفات خداوند: آنچه بیان نمودیم نمونهای از دلالت جهان آفرینش بر بعضی از صفات خداوند متعال بود تا دروازهی استدلال و بحث باز شود. گفتنی است که ما اینجا در صدد بیان تمام اسما و صفات الهی نیستیم؛ وگرنه، در جهان هستی نشانههای زیادی وجود دارد که بر عظمت، عزت، لطف و کرم خداوند دلالت می نمایند؛ هم اینک به نمونههایی از اسما و صفات الهی که در پایان هر یک از آیههای زیر ذکر شدهاند، توجه فرمایید:
﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَتُصۡبِحُ ٱلۡأَرۡضُ مُخۡضَرَّةًۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٞ٦٣ لَّهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَهُوَ ٱلۡغَنِيُّ ٱلۡحَمِيدُ٦٤﴾ [الحج: ۶۳-۶۴].
«آیا نمینگری که خداوند از آسمان باران را فرو میآورد و زمین، سبز و خرّم میگردد؟ واقعاً خدا بسیار با لطف و بس دقیق و آگاه است؛ آنچه در آسمانها و آنچه در زمین وجود دارد، از آنِ الله است؛ تنها الله غنی و بینیاز و شایستهی هرگونه حمد و ستایش میباشد».
۷- تنها خداوند شایستگی پرستش را دارد
آنچه که از دقت و تفکر در نشانههای آفاق و انفس بدست میآید، این است که تنها خداوند شایستگی عبادت را دارد؛ زیرا او به تنهایی آفریننده، مدبر، نگاه دارندهی آسمانها و زمین، روزی دهنده و حیات بخش است؛ بدین جهت، تنها او شایستهی عبادت است نه دیگران.
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱعۡبُدُواْ رَبَّكُمُ ٱلَّذِي خَلَقَكُمۡ وَٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ٢١ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلۡأَرۡضَ فِرَٰشٗا وَٱلسَّمَآءَ بِنَآءٗ وَأَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجَ بِهِۦ مِنَ ٱلثَّمَرَٰتِ رِزۡقٗا لَّكُمۡۖ فَلَا تَجۡعَلُواْ لِلَّهِاندادٗا وَأَنتُمۡ تَعۡلَمُونَ٢٢﴾ [البقرة: ۲۱-۲۲].
«ای مردم! پروردگارتان را عبادت کنید؛ آن پروردگاری که شما و کسانی را که قبل از شما بودهاند، آفریده است تا ـ خود را بدین وسیله پاک سازید و ـ راه پرهیزگاری را در پیش گیرید؛ آن پروردگاری که زمین را برایتان بگسترد و آسمان را بسان کاخی بیافرید و از آسمان آب فرو فرستاد و با آن، انواع ثمرات را بوجود آورد تا روزی شما گردند؛ پس شریکان و همانندهایی برای خدا قرار ندهید حال آنکه شما میدانید ـ که چنین کاری درست نیست».
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱذۡكُرُواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡۚ هَلۡ مِنۡ خَٰلِقٍ غَيۡرُ ٱللَّهِ يَرۡزُقُكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِۚ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ فَأَنَّىٰ تُؤۡفَكُونَ٣﴾ [فاطر: ۳].
«ای مردم! نعمتی را که خداوند به شما عطا نموده است بیاد آورید؛ آیا جز الله، آفرینندهی دیگری هم وجود دارد که شما را از آسمان و زمین روزی بدهد؟ ـ نه! اصلاًـ جز او معبودی وجود ندارد؛ پس با این حال، چگونه منحرف میگردید ـ و از راه راست به راه کج میگرایید، و به جای یزدان برای بتان کرنش میبرید و سجده میکنید؟».
بدین ترتیب که بیان گردید، قرآن کریم مهر بطلان بر معبودان ساختگی زد و عدم شایستگی آنها را برای پرستش به اثبات رساند.
﴿خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ بِغَيۡرِ عَمَدٖ تَرَوۡنَهَاۖ وَأَلۡقَىٰ فِي ٱلۡأَرۡضِ رَوَٰسِيَ أَن تَمِيدَ بِكُمۡ وَبَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَآبَّةٖۚ وَأَنزَلۡنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَنۢبَتۡنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوۡجٖ كَرِيمٍ١٠ هَٰذَا خَلۡقُ ٱللَّهِ فَأَرُونِي مَاذَا خَلَقَ ٱلَّذِينَ مِن دُونِهِۦۚ بَلِ ٱلظَّٰلِمُونَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ١١﴾ [لقمان: ۱۰-۱۱].
«خداوند آسمانها را بدون ستونی که قابل رؤیت برای شما باشد، آفرید و در زمین کوههای استواری را پراکنده ساخت تا زمین شما را نلرزاند و سراسیمه نگرداند و در زمین انواع جنبندگان را پراکنده نمود؛ همچنین ما از آسمان آب فرو فرستادیم و با آن اقسام گوناگونی از گیاهان باارزش را رویاندیم؛ اینها ـ که می بینید ـ آفریدههای خدایند؛ شما به من نشان دهید کسانی که غیر خدایند چه چیزی آفریدهاند؟ ـ تا شایستگی پرستش و شراکت در الوهیت را داشته باشندـ . بلکه ستمگران در گمراهی آشکاری بسر می برند».
به همین جهت، خداوند در پایان بسیاری از آیات قرآن کریم، ضمن یادآوری آیات آفاق و انفس برای بندگانش و تدبیر و تصرف خود در امور این جهان، چنین میفرماید:
﴿ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمۡ﴾ [الزمر: ۶]. «این الله است که پروردگار شما است».
یعنی این الله است که شایستگی پرستش را دارد نه دیگران.
به آیات زیر و پایان آنها توجه نمایید:
﴿خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِٱلۡحَقِّۖ يُكَوِّرُ ٱلَّيۡلَ عَلَى ٱلنَّهَارِ وَيُكَوِّرُ ٱلنَّهَارَ عَلَى ٱلَّيۡلِۖ وَسَخَّرَ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ كُلّٞ يَجۡرِي لِأَجَلٖ مُّسَمًّىۗ أَلَا هُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡغَفَّٰرُ٥ خَلَقَكُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ ثُمَّ جَعَلَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ ثَمَٰنِيَةَ أَزۡوَٰجٖۚ يَخۡلُقُكُمۡ فِي بُطُونِ أُمَّهَٰتِكُمۡ خَلۡقٗا مِّنۢ بَعۡدِ خَلۡقٖ فِي ظُلُمَٰتٖ ثَلَٰثٖۚ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمۡ لَهُ ٱلۡمُلۡكُۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ فَأَنَّىٰ تُصۡرَفُونَ٦﴾ [الزمر: ۵-۶].
«خداوند آسمانها و زمین را به حق آفریده است. شب را بر روز و روز را بر شب میپیچد و خورشید و ماه را فرمانبردار خود قرار داده است؛ هر یک از آنها تا مدّت معین و مشخّصی ـ که خدا میداند ـ در حرکت خواهد بود؛ هان! خدا بسیار مقتدر و بخشنده است. خدواند شما را از یک تن ـ به نام آدم ـ بیافرید؛ سپس از جنس او همسرش را ـ به نام حوّاء ـ خلق کرد و برای شما هشت جفت چهارپا گسیل داشت؛ او شما را در شکمهای مادرانتان، در میان تاریکیهای سهگانه، آفرینشهای جوراجور و پیاپی میبخشد ـ و جنین را هر دم به گونهای درآورده و به پلّهای از خلقت میرساندـ. کسی که چنین نعمتهایی را میبخشد و این گونه نقش آفرینی میکند، الله است که پروردگار شما است و حکومت و مملکت سراسر عالم هستی از آنِ او است؛ جز او معبودی وجود ندارد؛ پس چگونه برگردانده میشوید؟».
[۸۰] فی ظلال القرآن؛ تفسیر سورهی ق؛ آیه: (۸).