مطلب پنجم: عقیدهی صحیح و عقیدهی فاسد
عقیده تنها به دین اسلام اختصاص ندارد بلکه صاحب هر دین و آیینی قطعاً دارای نوعی عقیده است که زندگی خود را بر اساس آن، تنظیم می کند؛ این اعتقادات هم در افراد و هم در گروهها، دیده میشود؛ باید دانست که عقیده از روز نخست آفرینش تا امروز و تا روزی که خداوند بساط زمین و آنچه را که روی آن وجود دارد، برمیچیند، وجود داشته است؛ اما ما باید بدانیم که اساسا دو نوع عقیده وجود دارد:
اول: عقاید صحیح
عقایدی که به وسیلهی پیامبران الهی ارائه گردیده، عقایدی صحیح هستند؛ این عقاید اصولاً یکی هستند و با هم تفاوتی ندارند؛ زیرا آنها از جانب خداوند آگاه و دانا فرستاده شدهاند و امکان اختلاف و متفاوت بودنشان به لحاظ تعدد پیامبران و تفاوتهای زمانی ومکانی وجود ندارد.
دوم: عقاید باطل و فاسد
عقایدی هستند که با وجود کثرت و زیادی آنها، بطلانشان آشکار است؛ زیرا آنها ساخته و پرداختهی بشر و نتیجهی افکار واندیشههای خردمندان و متفکران می باشند. گفتنی است که بشر به هر مرتبه و درجهی بلند علمی که برسد باز هم علم و دانشش محدود و متأثر از عادات و رسوم محیط میباشد.
گاهی هم فساد عقیده ناشی از تحریف، تغییر و تبدیل ارزشهای متعالی الهی است؛ چنانکه عقاید یهود و نصارای امروزی این واقعیت را تأیید می کند؛ زیرا عقاید آنها از دیر زمان دستخوش تحریف شده است هر چند که در ابتدا عقاید آنها نیز صحیح بوده است.
امروزه عقیدهی صحیح کجا یافت می شود؟
در واقع، امروزه عقیدهی صحیح و سالم بجز در دین مبین اسلام، در هیچ دین و آیینی دیگر یافت نمی شود؛ زیرا خداوند متعال، خود حفظ ونگهداری این دین را به عهده گرفته است؛ چنانچه می فرماید:
﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّكۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ٩﴾ [الحجر: ۹]. «ما خودمان قرآن را نازل کردیم و خودمان آنرا حفظ میکنیم».
بنابراین، اگر در عقاید سایر ادیان و مکاتب، رنگ و بویی از حق دیده شود باز هم نمی تواند مظهر و تجلی حق باشد.
اگر کسی در جستجو و شناسایی اعتقادات واندیشههای صحیح برآید، قطعاً در دین یهود و نصارا و یا مباحث فلاسفه آن را نخواهد یافت؛ بلکه تنها در دو منبع اساسی اسلام یعنی قرآن و سنت می توان آن را به دست آورد؛ چرا که تنها این دو منبع هستند که پاک و صاف و شفاف باقی ماندهاند و عقل را با دلیل و برهان قانع مینمایند و قلب را با نور ایمان روشن میکنند و به او یقین و حیات میبخشند.
﴿وَكَذَٰلِكَ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ رُوحٗا مِّنۡ أَمۡرِنَاۚ مَا كُنتَ تَدۡرِي مَا ٱلۡكِتَٰبُ وَلَا ٱلۡإِيمَٰنُ وَلَٰكِن جَعَلۡنَٰهُ نُورٗا نَّهۡدِي بِهِۦ مَن نَّشَآءُ مِنۡ عِبَادِنَاۚ﴾ [الشورى: ۵۲]. «همچنین کلام خود را به فرمان خود، به تو وحی کردیم؛ تو نمیدانستی کتاب و ایمان چیست؛ ولی ما آن را نوری ساختیم تا هر یک از بندگانمان را که بخواهیم بدان هدایت کنیم».