شناخت الله عز و جل

فهرست کتاب

مطلب هفتم: دیدگاه اهل سنت و جماعت درباره‌ی صفات خداوند

مطلب هفتم: دیدگاه اهل سنت و جماعت درباره‌ی صفات خداوند

ابن تیمیه / خلاصه‌ی مذهب سلف صالح را در این خصوص چنین بیان می‌کند:

«اصل در این باب این است که خداوند را باید با اوصافی توصیف نمود که خداوند خودش را بدان‌ها توصیف نموده یا پیامبرش او را با آن صفات، وصف نموده است، چه در جهت اثبات یا نفی. لذا آنچه را که خداوند برای خودش، اثبات نموده است، باید اثبات شود، و آنچه را که خداوند از خودش، نفی کرده است، نفی شود.

و برای همگان روشن است که روش گذشتگان امت و ائمه‌ی سلف، اثبات تمامی صفاتی بوده که خداوند آنها را برای خودش ثابت نموده است بدون کیفیت، تشبیه، تمثیل و بدون تحریف و تعطیل» [۲۰۴].

خداوند ما را از انحراف و دوری از روشی که خود، درباره‌ی اسماء و صفاتش در قرآن ترسیم نموده است، برحذر داشته و می‌فرماید:

﴿وَلِلَّهِ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ فَٱدۡعُوهُ بِهَاۖ وَذَرُواْ ٱلَّذِينَ يُلۡحِدُونَ فِيٓ أَسۡمَٰٓئِهِۦۚ [الأعراف: ۱۸۰].

«خداوند دارای زیباترین نام‌ها است ـ که بر بهترین معانی و کامل‌ترین صفات دلالت می‌نمایند. پس به هنگام ستایش یزدان و درخواست حاجات خویش از خدای سبحان ـ او را بدان نام‌ها صدا زنید و بخوانید و کسانی را که در نام‌های خداوند الحاد می‌کنند و به تحریف دست می‌یازند، رها کنید».

«اصل الحاد در لغت عرب به معنی تجاوز از حد اعتدال و میل به‌سوی جور و انحراف است؛ و لحد قبر که به سبب انحراف از راسته‌ی قبر بسوی قبله، لحد نامیده می‌شود، از همین ریشه و به همین معنا است» [۲۰۵].

همچنین خداوند در راستای پاکی و تنزیه خود از توصیف نابجایی که ملحدین و مشرکین گمراه در اسماء او ایجاد کرده و به او نسبت می‌دهند، می‌فرماید:

﴿سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ١٥٩ [الصافات: ۱۵۹].

«خداوند، پاک و منزّه است از توصیف‌هایی که ـ این گروه مشرک و خرافه‌پرست ـ می‌کنند». ‏

و تعریفی را که بندگان مخلص از وی کرده‌اند، استثنا نموده و می‌فرماید:

﴿إِلَّا عِبَادَ ٱللَّهِ ٱلۡمُخۡلَصِينَ١٦٠ [الصافات: ۱۶۰] «مگر بندگان مخلص خدا».

و در جایی دیگر می‌فرماید: ﴿سُبۡحَٰنَ رَبِّكَ رَبِّ ٱلۡعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ١٨٠ [الصافات: ۱۸۰]. «پاک و منزّه است پروردگار تو ؛آن پروردگار عزّت و قدرت؛ از توصیف‌هایی که ـ مشرکان درباره‌ی خدا به هم می‌بافند و سر هم ـ می‌کنند». ‏

و در آیه‌ی بعدی، خداوند به سبب سخنان درست و توصیف خداوند به نیکی بر پیامبرانش سلام و درود می‌فرستد و می‌فرماید:

﴿وَسَلَٰمٌ عَلَى ٱلۡمُرۡسَلِينَ١٨١ [الصافات: ۱۸۱] «و درود بر پیغمبران». ‏

دیدگاه امام ابو الحسن اشعری درباره‌ی صفات خداوند

بعضی از کسانی که مذهب و دیدگاه اهل سنت را درباره‌ی صفات خداوند نمی‌پسندند، بر اهل سنت خرده گیری کرده و مدعی هستند که مذهب اشاعره مخالف با مطالبی است که ما بیان نمودیم. آنان می‌گویند: تنها مذهب ما، مذهب اهل سنت است. هم اکنون ما آنچه را که امام ابوالحسن اشعری بعنوان مذهب اهل سنت و اصحاب حدیث نقل کرده و در خاتمه‌ی آن تصریح نموده است که همین، اعتقاد و‌اندیشه‌ی من است، بیان می‌کنیم.

امام ابوالحسن اشعری عنوان این مبحث را چنین مطرح کرده است:

«این گزیده‌ی تمام سخنان اصحاب حدیث و اهل سنت است». سپس می‌گوید: «گزیده‌ی اعتقاد اهل حدیث و اهل سنت عبارت است از: اعتراف به خداوند، فرشتگان، کتب آسمانی، پیامبران و هر آنچه که از نزد خداوند آمده، و همچنین هر آنچه که راویان ثقه و معتمد از رسول الله ص نقل کرده‌اند و این‌که خداوند، خدایی یکتا و تنها و بی‌نیاز است و غیر از وی هیچ معبودی وجود ندارد، زن و فرزند ندارد، محمد بنده و فرستاده‌ی اوست، بهشت و دوزخ حق‌اند، قیامت آمدنی است و در آن تردیدی و جود ندارد، خداوند مردگان را زنده می‌کند و خداوند بر عرش خود قرار دارد همانطور که خودش می‌فرماید:

﴿ٱلرَّحۡمَٰنُ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ ٱسۡتَوَىٰ٥ [طه: ۵]. «خداوند مهربانی که بر عرش قرار گرفته است». ‏

و خداوند دو دست دارد که چگونگی آنها معلوم نیست؛ چنانچه می‌فرماید:

﴿خَلَقۡتُ بِيَدَيَّۖ [ص: ۷۵]. «آن را با دو دست خود آفریدم».

و می‌فرماید: ﴿بَلۡ يَدَاهُ مَبۡسُوطَتَانِ [المائدة: ۶۴]. «بلکه دو دست خدا باز است».

و خداوند دو چشم دارد؛ البته کیفیت آنها برای ما روشن نسیت؛ چنانچه می‌فرماید:

﴿تَجۡرِي بِأَعۡيُنِنَا [القمر: ۱۴]. «این کشتی زیر نظر ما حرکت می‌کرد».

و خداوند دارای وجه و صورت است؛ چنانکه می‌فرماید: ﴿وَيَبۡقَىٰ وَجۡهُ رَبِّكَ ذُو ٱلۡجَلَٰلِ وَٱلۡإِكۡرَامِ٢٧ [الرحمن: ۲۷] «و تنها وجه پروردگار با عظمت و ارجمند تو می‌ماند و بس». ‏

و نباید همچون معتزله و خوارج گفت که اسماء خداوند از او جدا هستند. همچنین اهل سنت اقرار می‌کنند که خداوند علم دارد؛ چنانکه می‌فرماید:

﴿أَنزَلَ إِلَيۡكَۖ [النساء: ۱۶۶]. «خداوند آن را به مقتضای دانش خویش نازل کرده است».

و در جایی دیگر می‌فرماید: ﴿وَمَا تَحۡمِلُ مِنۡ أُنثَىٰ وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلۡمِهِۦۚ [فاطر: ۱۱].

«هیچ زنی باردار نمی‌شود و وضع حمل نمی‌کند مگر این‌که خدا می‌داند ـ جنین او پسر یا دختر است و در شکم مادر چه احوالی دارد و کی به دنیا می‌آید».

اهل سنت، سمع و بصر را برای خداوند قائلند و آنها را مانند معتزله از او نفی نمی‌کنند. همچنین اهل سنت، قدرت را برای خداوند قائل‌اند؛ چنانکه خداوند متعال می‌فرماید: ﴿أَوَ لَمۡ يَرَوۡاْ أَنَّ ٱللَّهَ ٱلَّذِي خَلَقَهُمۡ هُوَ أَشَدُّ مِنۡهُمۡ قُوَّةٗۖ [فصلت: ۱۵].

«مگر آنان نمی‌دانستند که خداوندی که ایشان را آفریده است از آنان نیرومندتر است؟».

بله، اهل سنت می‌گویند: قرآن کلام خداوند و غیر مخلوق است؛ کلام در وقف و در لفظ غیر مخلوق است. هر کس کلام را لفظ یا وقف بداند از نظر آنها مبتدع است و الفاظ قرآن را نه مخلوق و نه غیر مخلوق می‌توانیم بگوییم.

آنان (اهل سنت) می‌گویند: خداوند در روز قیامت با چشمان سر دیده می‌شود آنگونه که ماه شب چهارده دیده می‌شود؛ البته فقط مؤمنان خداوند را می‌بینند؛ اما کافران او را نمی بینند؛ زیرا کافران از خداوند در حجابند؛ چنانکه خداوند می‌فرماید:

﴿كَلَّآ إِنَّهُمۡ عَن رَّبِّهِمۡ يَوۡمَئِذٖ لَّمَحۡجُوبُونَ١٥ [المطففين: ۱۵]

‏«هرگز! قطعاً ایشان در آن روزـ به سبب کارهایی که انجام داده‌اند ـ از پروردگارشان در حجابند؛ یعنی او را نمی‌بینند». ‏

اهل سنت می‌پذیرند که موسی ÷ تقاضای رؤیت خداوند را در دنیا نمود و خداوند بر کوه تجّلی نمود و کوه را ریزه ریزه کرد و با این روش به موسی ÷ نشان داد که او در دنیا نمی‌تواند خدا را ببیند؛ بلکه تنها در آخرت او را خواهد دید.

اهل سنت احادیثی را که از رسول الله ص نقل شده و در آنها تصریح شده است که خداوند متعال به آسمان دنیا نزول می‌نماید و می‌فرماید: «آیا کسی هست که طالب آمرزش باشد تا او را بیامرزم»، می‌پذیرند و همان‌گونه که از پیامبر خدا ص نقل شده است، تصدیق می‌کنند.

اهل سنت بر این باورند که خداوند در روز قیامت می‌آید همان‌گونه که در قرآن کریم وارد شده است که: ﴿وَجَآءَ رَبُّكَ وَٱلۡمَلَكُ صَفّٗا صَفّٗا٢٢ [الفجر: ۲۲].

«و پروردگارت می‌آید و فرشتگان، صف صف حاضر آیند».

‏و می‌پذیرند که خداوند به مخلوقاتش هرگونه که بخواهد، نزدیک می‌شود؛ چنان‌که می فرماید: ﴿وَنَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَيۡهِ مِنۡ حَبۡلِ ٱلۡوَرِيدِ [ق: ۱۶].

«و ما از شاهرگ گردن به او نزدیک‌تریم».

سرانجام، ابو الحسن اشعری همه‌ی آنچه را که از اهل سنت و اصحاب حدیث نقل می‌نماید، با این سخنش به پایان می‌رساند که: «این، خلاصه و گزیده‌ی تمام معتقداتی است که اهل سنت و اهل حدیث بدان اعتقاد دارند و مردم را بدان‌ها امر می‌کنند و به آنها عمل می‌نمایند. ما نیز به تمام آنچه که از آنها نقل نمودیم، اعتقاد داریم و به راه و روش آنان می‌رویم و تنها از خداوند می‌خواهیم که به ما توفیق دهد و ما را کفایت ‌کند. او بهترین کارساز است؛ از او کمک می‌خواهیم و بر او توکل می‌کنیم و بازگشت همه‌ی ما به‌سوی او است» [۲۰۶].

از توضیحات گذشته روشن گردید که عقیده‌ی ابو الحسن اشعری درباره‌ی اسماء و صفات خداوند موافق با عقیده‌ی اهل سنت و جماعت می‌باشد [۲۰۷].

[۲۰۴] مجموعه‌ی فتاوی (۳/۳). قابل یادآوری است که تعداد زیادی از دانشمندان، عقیده‌ی سلف را تأیید و بیان نموده‌اند که از میان آنها طحاوی را می‌توان نام برد. همچنین محمد بن محمد بن ابی العز حنفی شرحی را بر کتاب او بنام «شرح العقیدة الطحاویة» نگاشته است. ابو الحسن اشعری نیز کتاب ارزشمندی بنام «الابانة عن اصول الدیانة» تحریر نموده است. محمد علی صابونی نیز کتاب «عقیدة السلف» را نگاشته است. همچنین تعداد زیادی از علما در این زمینه قلم زده‌اند و این اندیشه‌ها را تأیید نموده‌اند. ما نیز در این راستا از آنها پیروی نموده‌ایم و به راه و روش آنها رفته‌ایم و از خداوند مسئلت می‌نماییم که ما را روز قیامت با آنها حشر نماید. [۲۰۵] معارج القبول (۱/۸۸). [۲۰۶] به کتاب «مقالات الاسلامیین» ص (۲۹۰-۲۹۷» مراجعه نمایید. قابل یادآوری است که ما تنها آنچه را که مربوط به صفات الهی بود، نقل نمودیم و از نقل بقیه‌ی اعتقادات اهل سنت که مورد تأیید ایشان هستند، خودداری نمودیم. [۲۰۷] بنده در این زمینه، رساله‌ای بسیار ظریف و ارزشمند نگاشته‌ام که در آن معتقدات ابو الحسن اشعری و منهج و راه و روش ایشان را بیان نموده‌ام.