دیدگاه دانشمندان علوم طبیعی (فیزیکدانان) دربارهی نظریهی تکامل
۱ـ این نظریه از طرف فیزیکدانان بیشتر به خاطر حمایت از آزادیاندیشه و تفکری که کلیسا به مبارزهی با آن برخاسته بود، مورد تأیید قرار گرفت؛ بعد از آنکه درگیری بسیار شدیدی میان کشیشهای کلیسا و فیزیکدانان رخ داد، دانشمندان علم فیزیک با تأیید این نظریه، کشیشهای کلیسا و افکار آنان را مورد تاخت و تاز قرار دادند.
۲ـ تعداد مخالفان نظریهی انتخاب طبیعی در تغییر و تحول نوعها به ویژه نوع انسان که خواهان دلیلی محسوس بودند، کمتر از تعداد مخالفان خدا گرا در اروپا نبود.
هم اینک گوشههایی از سخنان مخالفین نظریهی داروین را آنگونه که استاد ابراهیم حورانی نقل نموده است، تقدیم حضورتان مینمایم؛ وی میگوید: دانشمندان با آگاهی به این که داروین در مورد این نظریه، بیست سال به تحقیق و جستجو پرداخته است، این نظریه را نپذیرفتهاند؛ بلکه همواره آن را رد نموده و مورد انتقاد قرار دادهاند که از میان آنها میتوان به «نشل» و «دالاس» اشاره نمود که به طور خلاصه میگویند: «رشد و تکامل به شیوهی انتخاب طبیعی در انسان صدق پیدا نمیکند؛ بلکه باید بپذیریم که انسان از همان آغاز به صورت فعلی آفریده شده است.
یکی دیگر از آنها آقای «فرخو» است که میگوید: «واقعیت امر برای ما روشن میسازد که میان میمون و انسان تفاوتهای بسیار زیادی وجود دارد و به هیچ وجه ممکن، پذیرفتنی نیست که انسان از نژاد میمون یا هر جانور دیگری باشد؛ اصلاً شایسته نیست که چنین چیزی را بگوییم.
یکی دیگر از آنها آقای «میفرت» میباشد که پس از بررسی و مورد بحث قرار دان حقایق موجودات زنده میگوید: تأیید نظریهی داروین برای ما غیر ممکن است؛ این یک سخن بچهگانه است.
یکی دیگر آقای «فون بسکون» است که بعد از تحقیقی که با «فرخو» در مورد موازنهی انسان و میمون انجام دادهاند، میگوید: «تفاوت میان این دو یعنی میمون و انسان بسیار اساسی و جدی است.
یکی دیگر از آنها آقای «أغاسیز» است؛ وی در رسالهای پژوهشی پیرامون اصل انسان که در کنفرانس علمی وکتوریا ارائه شده است، میگوید: در واقع، نظریهی داروین اشتباه و باطل است و روش و اسلوب آن، کاملاً اسلوبی غیر علمی است و هیچ سودی هم در بر ندارد.
یکی دیگر از آنها آقای «هسکی» میباشد که از طرفداران لاادریون و از دوستان داروین است که میگوید: این نظریه هرگز برای ما ثابت نکرده است که نوعی از گیاهان یا حیوانات به روش انتخاب طبیعی یا انتخاب مصنوعی پیدا شده باشند.
یکی دیگر از اینها آقای «تندل» است که او هم مانند «هگل» میگوید: تردیدی وجود ندارد که معتقدان نظریهی رشد و تکامل نمیدانند که که این نظریه، حاصل و نتیجهی مقدماتی است که اساسا به اثبات نرسیدهاند و آنچه برای من قطعی است، این است که نظریهی داروین باید تغییر کند.