۵- از جماعت جدا شدن
از آثار بدعت، جدا شدن اهل بدعت از جماعت مسلمانان و به وجود آوردن تمرد و سرپیچی درمیان جماعت مسلمانان میباشد. چون بر هوا و هوس خود اعتماد میورزند، و هر کس از هوا و هوس پیروی کند از جادۀ صحیح و مستقیم خارج میشود، و خداوند هم از این کار ما را ترسانده است:
﴿وَلَا تَكُونُواْ كَٱلَّذِينَ تَفَرَّقُواْ وَٱخۡتَلَفُواْ مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلۡبَيِّنَٰتُ﴾[آل عمران: ۱۰۵].
و خداوند میفرماید:
﴿وَلَا تَتَّبِعُواْ ٱلسُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمۡ عَن سَبِيلِهِ﴾[الأنعام: ۱۵۳].
«و از راههای باطل که شما را از آن نهی کردهام) پیروی نکنید که شما را از راه خدا منحرف و) پراکنده میسازد».
و خداوند میفرماید:
﴿وَلَا تَكُونُواْ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ٣١ مِنَ ٱلَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمۡ وَكَانُواْ شِيَعٗاۖ كُلُّ حِزۡبِۢ بِمَا لَدَيۡهِمۡ فَرِحُونَ٣٢﴾[الروم: ۳۱-۳۲].
«و از زمرۀ مشرکان نگردید، از آن کسانی که آئین خود را پراکنده و بخش بخش کردهاند و به دستهها و گروههای گوناگونی تقسیم شدهاند. هر گروهی هم از روش و آئینی که دارد خرسند و خوشحال است».
و خداوند میفرماید:
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمۡ وَكَانُواْ شِيَعٗا لَّسۡتَ مِنۡهُمۡ فِي شَيۡءٍ﴾[الأنعام: ۱۵٩].
«بیگمان کسانی که آئین یکتاپرستی راستین) خود را پراکنده میدارند و دسته دسته و گروه گروه میشوند، تو به هیچوجه از آنان نیستی».
پیامبر ج میفرمایند: «افترقت اليهود علي إحدي أو ثنتين وسبعينَ فرقة وتفرقت النصاري علي إحدي أو ثنتين وسبعين فرقة وتفترقُ أمتي علي ثلاث وسبعين فرقة» [۱۰۶]. «مسیحیها به هفتاد و یک یا هفتاد و دو گروه تقسیم شدند و یهودیها به هفتاد و یک یا هفتاد و دو گروه تقسیم شدند، و امت من هم به هفتاد و سه دسته تقسیم میشوند».
در روایتی آمده است: «كلها في النار، إلا واحدة: وهي الـجماعة» [۱۰٧]. «همگی در آتش جهنم هستند، مگر یک گروه، و آن یک گروه جماعت مسلمانان است».
پیامبر جاز اختلاف و تفرقه میان امت خود خبر داده است، و سبب این تفرقهها و اختلافات مخالفت کردن اهل هوا و هوس و گمراهان مانند گروههای قدریه، خوارج، رافضیها و امثال آنها با آنچه که اهل سنت و جماعت بر آن اتفاق نظر دارند، مثل عدل و توحید، وعد و وعید، قدرِ خیر و شر، اراده و مشیت، رؤیت و ادراک و صفات و اسماء خداوند، و غیره، که سبب مخالفت و جدایی آنها با جماعت مسلمانان، ایجاد کردن بدعت از طرف آنها بدون اینکه دلیلی از قرآن و سنت داشته باشند، میباشد [۱۰۸].
[۱۰۶] رواه امام احمد فی مسنده، (۲/۳۳۲)، رواه ابوداود فی سننه، (۵/۴)، کتاب السنة، حدیث شماره: (۴۵٩۶)، و ترمذی فی سننه، (۴/۱۳۵-۱۳۴) ابواب ایمان، حدیث شماره: (۲٧٧۸)، رواه ابن ماجه فی سننه (۲/ ۱۳۲۱)، کتاب الفتن، حدیث (۳٩٩۱). [۱۰٧] رواه ابن ماجه فی سننه، (۲/۱۳۲۲)، کتاب الفتن، حدیث شماره: (۳٩٩۳)، و در زوائد ابن ماجه گفته است: اسناد آن صحیح و رجال آن ثقه هستند. [۱۰۸] به کتاب الفرق بین الفرق، ص ۴-٧ مراجعه شود.