اول- واجب بودن روزۀ ماه رمضان
۱- عبدالله بن عمر ب از پیامبر ج روایت میکند که میفرماید: «بني الإسلام علي خمسٍ: شهادة أن لاإله إلاالله، وأن محمداً رسول الله ج، وإقامة الصلاة، وإيتاء الزكاة، والحج، وصوم رمضان» [۵۴٧]متفق علیه. «دین اسلام بر پنج پایه استوار میباشد: شهادت دادن به اینکه هیچ معبود و فریادرسی جز الله وجود ندارد، حضرت محمد جفرستاده خداست، اقامۀ نماز، دادن زکات، انجام مراسم حج، روزۀ ماه رمضان».
۲- ابوهریره س از پیامبر جروایت میکند: «كان النبي جبارزاً يوماً للناس، فأتاه رجل فقال: ما الإيمان؟ قال: الإيمان أن تؤمن بالله، وملائكته وبلقائه، ورسله، وتؤمن بالبعث. قال: ما الإسلام؟ قال: الإسلام أن تعبدالله ولا تشرك به وتقيم الصلاة وتؤتي الزكاة الـمفروضة وتصوم رمضان. قال: ما الإحسان؟ قال: أن تعبدالله كأنك تراه فان لم تكن تراه فإنه يراك. قال: متي الساعة؟ قال: ما الـمسئول عنها بأعلم من السائل. وسأخبرك عن أشراطها: إذا ولدت الأمة ربها، وإذا تطاول رعاة الإبل البهم في البنيان. في خمس لا يعلمهن إلا الله، ثم تلا النبي ج: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ عِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلسَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ ٱلۡغَيۡثَ وَيَعۡلَمُ مَا فِي ٱلۡأَرۡحَامِۖ وَمَا تَدۡرِي نَفۡسٞ مَّاذَا تَكۡسِبُ غَدٗاۖ وَمَا تَدۡرِي نَفۡسُۢ بِأَيِّ أَرۡضٖ تَمُوتُۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرُۢ٣٤﴾[لقمان: ۳۴].
ثم أدبر فقال: ردوه فلم يروا شيئاً، فقال: هذا جبريل جاء يعلم الناس دينهم» متفق علیه [۵۴۸]. «پیامبر جبه میان اصحاب آمد، مردی نزد او آمد، گفت ایمان چیست؟ فرمود: ایمان آن است که به خدا، ملائکه، دیدار او، پیامبران و زنده شدن ایمان داشته باشی، گفت: اسلام چیست؟ گفت: آن است که خداوند را بدون شریک عبادت کنی، نماز اقامه نمایی، زکات فرض شده را بدهی و ماه رمضان روزه بگیری، گفت: احسان چیست؟ گفت: احسان آن است که خدا را طوری عبادت کنی مثل آنکه خدا را میبینی، اگر او را ندیدی، بدان که خدا تو را میبیند. گفت: قیامت چه وقت میآید؟ گفت: من هم از شما بهتر نمیدانم، ولی از نشانههای آن شما را آگاه مینمایم: هر گاه کنیز مولای خود را بزاید، و هر گاه شتر چرانان ساختمانهای در ساختمانهای چند طبقه زندگی کنند، پنج چیز وجود دارند که جز خدا کسی آنها را نمیداند، سپس آیه ۳۴ سوره لقمان را خواند: آگاهی از فرارسیدن قیامت ویژۀ خدا است، و او است که باران را میباراند، و مطلع است از آنچه در رحمهای مادران) است. و هیچ کسی نمیداند فردا چه چیزی را کسب میکند، و هیچ کسی نمیداند، که در کدام سرزمین میمیرد، قطعاً خدا آگاه و باخبر است. آن مرد رفت، پیامبر جفرمود: او را برگردانید ولی آنها کسی را ندیدند، پیامبر جفرمود: این جبرئیل امین بود آمد دین را به مردم یاد بدهد».
۳- طلحهبن عبیدالله س روایت میکند مردی که موهای سرش سفید و ژولیده بود نزد پیامبر جآمد و گفت: «یا رسولالله جأخبرني ماذا فرض اللهُ على من الصلاة؟ فقال: الصلوات الخمس إلا أن تطوع شيئاً. فقال: أخبرني ماذا فرض الله على من الصيام؟ فقال: شهر رمضان إلا أن تطوع شيئاً. فقال: أخبرني ماذا فرض الله علي من الزكاة؟ قال: فأخبره رسولالله جبشرائع الإسلام. فقال: والذي أكرمك بالحق لاأتطوع شيئاً ولاأنقص مـما فرض الله على شيئاً. فقال رسول ج: أفلح إن صدق، أو دخل الجنة إن صدق» متفق علیه [۵۴٩]. «گفت: ای رسول خدا جچه نمازی بر من واجب است؟ فرمود: نمازهای پنجگانه مگر دوست داشته باشی نمازهای نفلی به جا بیاوری، گفت: از روزه چه چیزی بر من واجب است؟ فرمود: ماه رمضان مگر خودت دوست داشته باشی روزۀ نفلی بگیری، گفت: از زکات چه چیزی بر من واجب است، پیامبر جاو را از قوانین شرعی زکات آگاه ساخت، سپس آن مرد گفت: قسم به آن کسی که شما را بوسیلۀ حق احترام گذاشت زیاده از فرض را انجام نخواهم داد و از آنچه خداوند بر من فرض و واجب کرده است هیچ چیزی را کم نخواهم کرد، پیامبر جفرمود: به شرطی که راست بگوید رستگار شد، یا فرمود: اگر راست بگوید داخل بهشت شد».
۴- حدیث ابن عباس س آنجا که میگوید آن زمان که نمایندگان طایفه عبدالقیس نزد پیامبر جآمدند پیامبر جفرمود: «من القومُ - أو من الوفدُ؟ قالوا ربيعة قال: مرحباً بالقوم - أو الوفد - غير خزايا ولا ندامي. فقالوا: يا رسولالله ج، إنا لانستطيع أن نأتيك إلا في الشهر الحرام، وبيننا و بينك هذا الحي من كفار مضر، فمرنا بأمرفصل نخبر به من وراءنا، وندخل به الجنة، وسألوه عن الأشربة فأمرهم بأربع ونهاهم عن أربع: أمرهم بالإيمان بالله وحده، قال أتدرون ما الإيمان بالله وحده؟ قالوا: الله ورسوله أعلم، قال: شهادة أن لاإله الاالله، وأن محمداً رسولالله ج، وإقامة الصلاة، وايتاء الزكاة وصيام رمضان، وأن تعطوا من الـمغنم الخمس...» متفق علیه [۵۵۰]. «پیامبر جفرمود: این گروه از کدام طایفه و قوم هستند؟ گفتند: طایفه و قبیلۀ ربیعه، پیامبر جفرمود: هرگز پشیمان و ضررمند نخواهند شد، گفتند: ای رسول خدا جما فقط در ماههای حرام میتوانیم نزد شما بیاییم، میان ما و شما این قبیله یعنی کفار مضر وجود دارد، پس از چیزهایی ما را آگاه ساز که به کسانی که با ما نیامدهاند و منتظر ما هستند خبر دهیم و بوسیلۀ آنها داخل بهشت شویم، و از ظرفهایی که با آن برای نوشیدنی استفاده میکنند سؤال کردند، پیامبر جبه چهار چیز دستور داد و از چهار چیز آنها را نهی فرمود: دستور داد که به خدا ایمان داشته باشید و شریکی برای او نگذارید، فرمود: آیا میدانید ایمان به خدا به تنهایی یعنی چه؟ گفتند: خدا و رسول جاو بهتر میدانند، فرمود: شهادت أنلاإلهالاالله و أن محمداً رسولالله ج، اقامۀ نماز، و دادن زکات و روزۀ ماه رمضان، و اینکه از غنایم خمس را بپردازید...» الی آخر حدیث.
۵- از انس بن مالک س میگوید: یکدیگر را منع میکردیم که در مورد چیزی از پیامبر جسؤالی کنیم، و خیلی خوش حال میشدیم که مردی از روستایی دور میآمد ولی در عین حال عاقل بود و از ایشان سؤال میکرد و ما هم گوش میدادیم، مردی از منطقهای دور آمد و گفت: «یا محمد ج أتانا رسولك! فزعم لنا أنك تزعم أن الله أرسلك؟ فقال: «صدق» قال فمن خلق السماء ... إلي أن قال - وزعم رسولك أن علينا صوم شهر رمضان في سنتنا. قال «صدق» قال: فبالذي أرسلك، آلله أمرك بهذا؟ قال: «نعم» ... قال: والذي بعثك بالحق لا أزيد عليهن ولاأنقص منهن. فقال النبي ج: لئن صدق ليدخلن الجنة» [۵۵۱]. «ای محمد جفرستادۀ شما نزد ما آمد! به ما خبر داد که شما گمان میکنی فرستادۀ خدا هستی؟ پیامبر جگفت: درست میگوید، آن مرد گفت: چه کسی آسمانها را آفریده است؟ ... تا اینکه گفت: فرستادۀ شما گفت: که در هر سال روزۀ ماه رمضان بر ما واجب است، پیامبر جفرمود: راست میگوید، آن مرد گفت: قسم به آن کسی که شما را مبعوث کرده است آیا خدا شما را به آن امر کرده، پیامبر جگفت: بله، آن مرد گفت: قسم به کسی که شما را مبعوث کرده نه از آنها کم و نه بر آنها اضافه میکنم. پیامبر جفرمود: اگر راست بگوید حتماً به بهشت خواهد رفت».
۶- عایشه لمیگوید: قریشیها [۵۵۲]در زمان جاهلیت روز عاشورا را روزه میگرفتند، سپس پیامبر جهم به روزه گرفتن آن روز دستور دادند، تا اینکه روزۀ ماه رمضان واجب شد، بعد از آن پیامبر جفرمود: «من شاء فليصمه ومن شاء أفطره» متفق علیه [۵۵۳]. «هر کس دوست دارد روز عاشورا روزه بگیرد و هر کس دوست ندارد روزه نگیرد».
٧- از سلمه بن الأکوع س روایت شده که میگوید: زمانی که آیۀ:
﴿وَعَلَى ٱلَّذِينَ يُطِيقُونَهُۥ فِدۡيَةٞ طَعَامُ مِسۡكِينٖ﴾[البقرۀ: ۱۸۴].
و بر کسانی که توانایی روزه گرفتن را ندارند همچون پیران ضعیف، و بیماران همیشگی و کارگران که سالیانه پیوسته به کارهای سختی مشغول هستند و ..) لازم است که کفار دهند و آن خوراک مسکینی است ...) نازل شد، با نازل شدن این آیه هر کس دوست داشت روزه نمیگرفت و فدیه میداد تا اینکه آیۀ بعد از این آیه نازل شد و آن را نسخ کرد، [۵۵۴]متفق علیه.
امام مسلم به این صورت آن را روایت میکند: «أنه قال: كنا في رمضان علي عهد رسول الله جمن شاء صام، ومن شاء أفطر فافتدي بطعام مسكين حتي أنزلت هذه الآية»:
﴿فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ ٱلشَّهۡرَ فَلۡيَصُمۡهُ﴾[البقرۀ: ۱۸۵].
«هر کس از شما این ماه را دریابد باید آن را روزه بگیرد».
میفرماید: «ما در زمان پیامبر جدر ماه رمضان به این صورت روزه میگرفتیم که هر کس دوست داشت روزه میگرفت و هر کس دوست نداشت روزه نمیگرفت و طعام و خوراک یک مسکین فدیه میداد تا اینکه این آیه نازل شد آیۀ ۱۸۵، سوره بقره» [۵۵۵].
[۵۴٧] رواه البخاری فی صحیحه مع فتح الباری، (۱/۴٩)، حدیث شماره (۸) و مسلم، کتاب الإیمان، حدیث (۱۶) و در روایت صحیح مسلم روزهی رمضان قبل از حج آمده است. [۵۴۸] رواه البخاری فی صحیحه، (۱/۱۴۴)، حدیث شماره (۸) و صحیح مسلم، کتاب الإیمان، حدیث شماره (٩). [۵۴٩] رواه البخاری فی صحیحه مع فتح الباری، (۴/۱۰۲)، حدیث شماره (۱۸٩۱) و مسلم فی صحیحه، (۱/۴۰-۴۱)، حدیث (۱۱-٩-۸). [۵۵۰] رواه البخاری فی صحیحه مع فتح الباری، (۱/۱۲٩)، حدیث شماره (۵۳) و مسلم، کتاب الإیمان، حدیث شماره: (۱٧-۲۴). [۵۵۱] رواه احمد فی مسنده، (۳/۱۴۳) و مسلم فی صحیحه، (۱/۴۱-۴۲)، حدیث (۱۲)، و سنن نسائی، کتاب الصیام، باب وجوب الصوم، و صحیح ابن حبان، کتاب الإیمان، حدیث شماره: ۱۵۵. [۵۵۲] قریش: مشهورترین و قویترین طایفه قبایل عرب بودند، خداوند پیامبر جرا میان آنها انتخاب کرد علما اختلاف نظر دارند که چرا قریش به این نام نامگذاری شدهاند، بعضی میگویند به خاطر منسوب بودن به قریش بن بدر بن یخلدبن النضربن کنانه است، و غیره ... برای تفصیل بیشتر به تاریخ طبری، (۲/۲۶۳-۲۶۵) و البداية والنهاية، (۲/۲۱۸-۲۲٩) مراجعه شود. [۵۵۳] رواه البخاری فی صحیحه مع فتح الباری، (۸/۱۸)، حدیث شماره (۱۸٩۳) و مسلم، کتاب الصیام حدیث (۱۱۲۵). [۵۵۴] صحیح بخاری با فتح الباری، کتاب التفسیر، حدیث شماره: ۴۵۰٧، و صحیح مسلم، کتاب الصیام، حدیث شماره: ۱۱۴۵. [۵۵۵] رواه مسلم فی صحیحه، (۲/۸۰۲)، حدیث شماره: (۱۱۴۵-۱۵) و رواه ابن خزیمه فی صحیحه، حدیث شماره: (۱٩۰۳)، و مستدرک حاکم، ۱۴۲۳، کتاب الصوم، و گفته: این حدیث صحیح و بر شرط شیخین (بخاری و مسلم) میباشد، و ذهبی نیز با او موافقت کرده است.