٧- بعضی از بدعتهای شب ختم قرآن
از بدعتهایی که در این ماه بزرگ پیدا شده است، دعا کردن با صدای بلند بعد از ختم قرآن میباشد، این دعاها به صورت دستهجمعی صورت میگیرد، یا اینکه هر کس به تنهایی اما با صدای بلند دعا میکند، که با این کار به مخالفت با این آیه میپردازند:
﴿ٱدۡعُواْ رَبَّكُمۡ تَضَرُّعٗا وَخُفۡيَةًۚ إِنَّه﴾[الأعراف: ۵۵].
«پروردگار خود را با تضرع و آرام و پنهانی فراخوانید».
این ماه مبارک و بزرگ جای خشوع و خضوع و تضرع و گریه و توجه و برگشت بسوی خدای سبحان بوسیلۀ توبۀ نصوح و صادقانه که انسان را از گناهان دور کند، میباشد؛ توبهای که باعث شود از اشتباه و غفلت و کوتاهی در عبادات دوری کنیم، پس لازم است انسان تمام تلاش خود و تمام قدرت و توان خود را به خرج دهد و خدای خود را با دعاهای صحیح و مأثور که از پیامبر جو صحابه و تابعین و سلف صالح روایت شدهاند فرابخواند، و دعاهایی باشند که کاملاً از استمداد غیر خدا و توسل به غیر او خالی باشد.
و سرّی بودن دعا اخلاص بیشتری دارد، از ریا و کسب شهرت و خودبزرگبینی به دور است، هنگامی که صحابه برای دعا کردن صدایشان را بلند کردند پیامبر جبه آنها گفت: «يا أيها الناس أربعوا علي أنفسكم. فإنكم لاتدعون أصم ولاغائباً، إنه معكم، إنه سميع قريب، تبارك اسمه، وتعالي جده» [۶۳۱]. «ای مردم آرام باشید و صدایتان را پایین بیاورید، شما کسی را فریاد نمیکنید که کر و غایب باشد، او با شما است، شنونده و نزدیک میباشد، اسمش بلند مرتبه است و والامقام است».
امام مسلم /در روایتی دیگر میفرماید: «والذي تدعونه أقرب إلي احدكم من عنق راحلة أحدكم» [۶۳۲]. «آن کسی که شما او را فرامیخوانید از گردن سواری که بر آن سوار هستید به شما نزدیکتر میباشد».
از جمله بدعتهای که در شب ختم قرآن پیدا شدهاند عبارتند از:
۱- جمع شدن مؤذنها در این شب در حالی که در نماز هستند دستهجمعی تکبیر میگویند، بدون اینکه ضرورتی وجود داشته باشد و یا کسی نیاز به شنیدن داشته باشد، حتی بعضی فقط گوش میدهند و نماز نمیخوانند، که این نهایت قبح و بدی این کار را نشان میدهد و مخالف روش سلف صالح - رحمهالله علیهم - میباشد.
۲- هر گاه قاری از جایی که در آنجا نماز خوانده خارج شود قاطر یا اسبی را برای او میآورند تا سوار شود، سپس اطراف او را میگیرند و او را تا خانهاش همراهی مینمایند، بعضیها تا رسیدن به خانه قرآن میخوانند همانطور که با جنازه میروند و این کار زشت را انجام میدهند، و مؤذنها هم مانند تکبیر عیدها، تکبیر میزنند. ابن الحاج میگوید: قاضی ابوالولید بن رشد /میفرماید: امام مالک قرائت قرآن را در بازارها و راهها به سه دلیل مکروه میداند:
اول: به خاطر تعظیم قرآن چون ممکن است در این راهها یا بازارها کثافتها و نجاسات و غیره وجود داشته باشد.
دوم: هر گاه قرآن را در این مکانها بخواند نمیتواند آنچنان که شایسته است در معنی آن تفکر و تدبر نماید.
سوم: ترس این وجود دارد که باعث فساد نیت و ریا شود [۶۳۳].
۳- رفتن ذاکرین فقیر همراه قاری تا به خانه میرسد، بعضی از آنها به جای ذکر آواز میخوانند، که این بدترین و زشتترین کارها است، با اینکه همۀ آن ممنوع و حرام است.
۴- زدن طبل، بوق، دف یا تار در جلو قاری هنگام رفتنش به منزل.
۵- خیلی اوقات برخی اشخاص تمام موارد مذکور یا بیشتر از آنها را هم جمع میکنند و انواع لهو و لعب و آنچه که ضد مطلوب است به آن اضافه میکنند و به جای اعتکاف، ترک شر، مباهات، تکبر وغیره ... این کارهای بدعت را انجام میدهند.
۶- انواع طعامها و شیرینیها را برای این مناسبت درست میکنند.
٧- بیش از حد نیاز چراغها و لامپها را روشن مینمایند، که در آن اضاعۀ مال و اسراف وجود دارد.
۸- روشن کردن شمعها در ظرفهای طلایی یا نقرهای، که استفاده کردن از این ظرفها بدون ضرورت حرام است.
٩- مکانی که در آن قرآن ختم میشود بعضی لباسهای حریر رنگارنگ و بعضی دیگر لباسهای دیگری را آنجا آویزان میکنند، چراغهایی را آویزان مینمایند، که در این کار هم اسراف، تکبر، اضاعۀ مال، ریا، خودبزرگبینی، وجود دارد.
۱۰- بعضی از افراد چراغهای مسجد دیگری را عاریت میگیرند و آنجا میآورند در حالی که این چراغها وقف آن مسجد شده است، و بیرون آوردن آن جایز نیست، و استفاده از آن در غیر آن مسجد صحیح نمیباشد.
۱۱- این اجتماع باعث جمع شدن کسانی میشود که اهل شک و تردید و فسق هستند، و حتی بعضی از آنها صلاحیت شرکت در آن مجلس را ندارند، چون بعضی اوقات زنان با مردان قاطی میشوند و در یک جا جمع میشوند، شکی نیست در این اختلاط ضرر و زیان بزرگی وجود خواهد داشت.
۱۲- سر و صداهای زیادی در مسجد پیدا میشود، صداهای بلند و انواع قیل و قال گفته میشود، در حالی که امام مشغول نماز خواندن است، مردم حرف میزنند و مسائلی را بحث میکنند که در شأن مسجد نیست.
۱۳- بعضی از علما معتقد هستند که در این اجتماع زاری شعائر دینی و اسلامی آشکار میشود. و پوشیده نیست این کار باعث ضررهای فراوان و بزرگی میشود و لشکر اهل بدعت را زیاد میکند، و حضور این علما اگر قدوه و الگو باشند حجت و دلیلی برای مردم خواهد شد، و وانمود میکنند که این کار جایز است و مکروه نمیباشد، پس میگویند: اگر بدعت بود فلان عالم در آن شرکت نمیکرد و به آن راضی نمیشد، پس «انالله و إنا إلیه راجعون». و گناه آن به گردن کسی است که آن را انجام داده، به آن دستور داده، آن را تأیید کرده است، به آن راضی بوده، برای انجام آن کمک نموده، و یا قدرت و نیرو داشته است آن را تغییر دهد آن را تغییر نداده است.
۱۴- آوردن لیوانها و پارچها و ظرفهای آب به میان مسجد هنگام ختم قرآن، هر گاه قاری قرآن، ختم را به اتمام رساند از آن آب مینوشند، و آن را برای تبرک برای خانوادههایشان و هر کسی که دوست داشته باشند میبرند، که این کار هم بدعت است و هیچ یک از سلف صالح - رحمةالله علیهم - آن را انجام ندادهاند و از آنها نقل نشده است.
۱۵- برای ختمها به یکدیگر وعده میدهند، مثلاً میگویند: فلان کس در فلان شب قرآن را ختم میکند و دیگری در فلان شب، به این صورت بعضی به بعضی دیگر وعده میدهند و آنها را دعوت مینمایند، و این کار میان آنها به نوبت صورت میگیرد، به طوری که به صورت دعوت و ولیمه صورت میگیرد و مانند شعار و عبادتی ظاهر میشود، پیوسته از نیمۀ ماه رمضان تا آخر این ماه این کار را انجام میدهند، که این کار بدعت است و بوجود آمده و به دین اضافه شده است که هیچ کدام از سلف صالح - رحمةالله علیهم - آن را انجام نداده و روایت نکردهاند [۶۳۴].
این موارد بعضی از منکرات و بدعتهایی بود که در شب ختم قرآن بوجود آوردهاند، و چون این اعمال مخالف سنت پیامبر جو خلفای راشدین و سلف صالح میباشد شیطان و پیروان او آن را در درون آنها زیبا جلوه داده است و باعث شده است که بر انجام آنها اصرار داشته باشند، و آن را از عبادات و شعایر دینی به حساب آورند، و اگر بر فرض مثال این بدعتها شرعاً مطلوب و صحیح بودند بدعتگزاران ادعا میکردند انجام این کارها زحمت و سخت است! و از انجام آن عاجز و ناتوان میشدند، و در آن سستی میکردند، و خداوند عظیم در کتاب خود راست گفته است:
﴿أَفَمَن زُيِّنَ لَهُۥ سُوٓءُ عَمَلِهِۦ فَرَءَاهُ حَسَنٗاۖ فَإِنَّ ٱللَّهَ يُضِلُّ مَن يَشَآءُ وَيَهۡدِي مَن يَشَآءُۖ فَلَا تَذۡهَبۡ نَفۡسُكَ عَلَيۡهِمۡ حَسَرَٰتٍۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمُۢ بِمَا يَصۡنَعُونَ٨﴾[فاطر: ۸].
«آیا کسی که عملهای بدش توسط شیطان و شیطانصفتان) در نظرش زینت و آراسته شده است، و آن را زیبا و آراسته میبیند همانند کسی است که واقع را آن چنان که هست میبیند و از قوانین آسمانی پیروی میکند؟) خداوند هر کس را بخواهد گمراه میسازد، و هر کس را بخواهد راهیاب مینماید. پس خود را با غم و غصۀ آنها هلاک مکن. خدا آگاه از کارهایی است که میکنند».
[۶۳۱] رواه البخاری فی صحیحه مع فتح الباری، (۶/۱۳۵)، کتاب الجهاد، حدیث شماره: (۲۲٩۲) و مسلم، کتاب الذکر والدعاء، حدیث شماره: (۲٧۰۴). [۶۳۲] صحیح مسلم (۴/۲۰٧٧)، حدیث شماره: (۲٧۰۴). [۶۳۳] به کتاب المدخل، (۲/۳۰۱) مراجعه شود. [۶۳۴] به المدخل، تألیف ابن الحاج، (۲/۲٩٩-۳۰۵) مراجعه شود.