۸- بدعت بیدار کردن مردم برای سحری
بیدار کردن مردم از بدعتهایی است که در زمان پیامبر جوجود نداشته و به آن دستور نداده است، و صحابه و تابعین و سلف صالح هم آن را انجام ندادهاند، و چون بدعت است مردم هم هر کدام به صورتی و نوعی آن را انجام میدهند، اگر واقعاً مشروع و صحیح بود هر یک به صورتی آن را انجام نمیداد بلکه به یک صورت انجام میشد.
مثلاً در کشور مصر مؤذنها در مسجد جامع میگویند: بیدار شوید، بخورید و بیاشامید و چیزهایی به این صورت، و این آیه را میخوانند:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَيۡكُمُ ٱلصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ١٨٣﴾[البقرۀ: ۱۸۳].
این آیه را چندین دفعه تکرار میکنند، سپس به گمان خود آب میخورند و این آیه را میخوانند:
﴿إِنَّ ٱلۡأَبۡرَارَ يَشۡرَبُونَ مِن كَأۡسٖ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا٥ عَيۡنٗا يَشۡرَبُ بِهَا عِبَادُ ٱللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفۡجِيرٗا٦ يُوفُونَ بِٱلنَّذۡرِ وَيَخَافُونَ يَوۡمٗا كَانَ شَرُّهُۥ مُسۡتَطِيرٗا٧ وَيُطۡعِمُونَ ٱلطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِۦ مِسۡكِينٗا وَيَتِيمٗا وَأَسِيرًا٨ إِنَّمَا نُطۡعِمُكُمۡ لِوَجۡهِ ٱللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمۡ جَزَآءٗ وَلَا شُكُورًا٩ إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوۡمًا عَبُوسٗا قَمۡطَرِيرٗا١٠ فَوَقَىٰهُمُ ٱللَّهُ شَرَّ ذَٰلِكَ ٱلۡيَوۡمِ وَلَقَّىٰهُمۡ نَضۡرَةٗ وَسُرُورٗا١١ وَجَزَىٰهُم بِمَا صَبَرُواْ جَنَّةٗ وَحَرِيرٗا١٢ مُّتَّكِِٔينَ فِيهَا عَلَى ٱلۡأَرَآئِكِۖ لَا يَرَوۡنَ فِيهَا شَمۡسٗا وَلَا زَمۡهَرِيرٗا١٣ وَدَانِيَةً عَلَيۡهِمۡ ظِلَٰلُهَا وَذُلِّلَتۡ قُطُوفُهَا تَذۡلِيلٗا١٤ وَيُطَافُ عَلَيۡهِم بَِٔانِيَةٖ مِّن فِضَّةٖ وَأَكۡوَابٖ كَانَتۡ قَوَارِيرَا۠١٥ قَوَارِيرَاْ مِن فِضَّةٖ قَدَّرُوهَا تَقۡدِيرٗا١٦ وَيُسۡقَوۡنَ فِيهَا كَأۡسٗا كَانَ مِزَاجُهَا زَنجَبِيلًا١٧ عَيۡنٗا فِيهَا تُسَمَّىٰ سَلۡسَبِيلٗا١٨ ۞وَيَطُوفُ عَلَيۡهِمۡ وِلۡدَٰنٞ مُّخَلَّدُونَ إِذَا رَأَيۡتَهُمۡ حَسِبۡتَهُمۡ لُؤۡلُؤٗا مَّنثُورٗا١٩ وَإِذَا رَأَيۡتَ ثَمَّ رَأَيۡتَ نَعِيمٗا وَمُلۡكٗا كَبِيرًا٢٠ عَٰلِيَهُمۡ ثِيَابُ سُندُسٍ خُضۡرٞ وَإِسۡتَبۡرَقٞۖ وَحُلُّوٓاْ أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٖ وَسَقَىٰهُمۡ رَبُّهُمۡ شَرَابٗا طَهُورًا٢١ إِنَّ هَٰذَا كَانَ لَكُمۡ جَزَآءٗ وَكَانَ سَعۡيُكُم مَّشۡكُورًا٢٢ إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا عَلَيۡكَ ٱلۡقُرۡءَانَ تَنزِيلٗا٢٣﴾[الإنسان: ۵-۲۳].
قرآن کریم باید از جاهایی که در آن بدعت وجود دارد، دور باشد و حفظ شود، سپس در این میان قصیدههایی میخوانند، و همچنین با طبل هم مردم را بیدار میکنند و آن را میزنند، این عادت و روش آنها است که همه بدعت میباشند [۶۳۵].
اما مردم اسکندریه [۶۳۶]، اهل یمن، و بعضی از مردم مغرب [۶۳٧]مردم را با زدن به دَرِ خانهی آنها بیدار میکنند و فریاد میزنند بیدار شوید بخورید، این هم نوعی بدعت از بدعتهای گذشته میباشد.
اما اهل شام [۶۳۸]مردم را با زدن تار، آواز، رقص و لهو و لعب بیدار میکنند، که این کار بسیار زشت است، در حالی که ماه رمضانی است که خدا و رسول جاو آن را برای نماز، روزه، تلاوت قرآن و عبادت قرار داده است، با آنچه که ضد احترام و اکرام آن است عمل میشود، «فإنا لله وإنا الیه راجعون».
اما بعضی از اهل مغرب کارهای شبیه اهل شام انجام میدهند، هر گاه زمان سحری فرارسید، بر روی منارهها میروند و در آلتی به نام نفیر میدمند هفت مرتبه آن را تکرار میکنند، سپس هفت یا پنج مرتبه بوق میزنند، هر گاه بوقها قطع شدند نزد آنها خوردن حرام میشود.
آنچه جای تعجب میباشد این است که آنها برای شادیهای خود در آلت نفیر و بوقها میدمند، و راهها را میپیمایند، هر گاه به مسجد نزدیک میشوند ساکت میشوند و مردم را به ساکت شدن دستور میدهند، و بعضی به بعض دیگر میگویند: احترام خانۀ خدا را بگیرید آنها هم دست نگه میدارند تا از آنجا دور میشوند، سپس کار خود را شروع میکنند، هر گاه ماه رمضان فرامیرسد، که ماه روزه و عبادت و توبه و برگشتن بسوی خدا میباشد، شروع به زدن نفیر و بوقها میکنند و در این ماه مبارک و بزرگ بر روی منارهها میروند و با آنچه که در واقع ضد احترام و تکریم است از این ماه استقبال مینمایند.
این عملها گواهند بر این که بیدار کردن مردم بدون شک حرام و بدعت است، چون اگر واقعاً صحیح و درست بود صورت و شکل روشنی برای این بیدار کردن وجود داشت، و شکل و صورتهای آن مختلف نمیبود.
پس این کار ایجاب میکند که مسلمانان به صورت عمومی علیالخصوص امام جماعت و مؤذنها و کسانی که قدرت تغییر آن را دارند، این عمل را در محله و منطقۀ خود تغییر دهند. و بر فرد مسلمان لازم است اگر قدرت و توان داشت در کشور خود، اگر توان نداشت در شهر خود و اگر در شهر توان نداشت در مسجد خود آن را تغییر دهد.
مسألۀ بیدار کردن مردم برای سحری ضرورتی ندارد چون پیامبر جاذان اول صبح را برای جایز بودن خوردن و نوشیدن قرار داده است و اذان دوم برای حرام بودن آنها، پس هر چه به این اذانها اضافه شود بدعت است، چون هر گاه مؤذنها دو مرتبه اذان گفتند اوقات و زمانها منظم و مرتب میشوند و همگی آن را خواهند دانست و آگاه میشوند [۶۳٩].
[۶۳۵] به المدخل، تألیف ابن الحاج، (۲/۲۵۵) مراجعه شود. [۶۳۶] شهری بزرگ در شمال مصر کنار دریا، عمرو بن عاص س در زمان خلافت فاروق اعظم سدر سال ۲۰ هجری آن را فتح نمود. به معجم البلدان ۱/ ۱۸۲- ۱۸٩ مراجعه شود. [۶۳٧] ضد مشرق، و آن سرزمینهای بسیاری است، از شهر ملیانه شروع میشود و تا جبال سوس ادامه دارد. جزیرهی اندلس در آن داخل است. به معجم البلدان ۵/ ۱۶۱ مراجعه شود. [۶۳۸] شام سرزمینی است که شهرهای مشهور و مهمی چون بیت المقدس، دمشق، حلب، حماة، حمص، معرة، عکا و عسقلان را شامل میشود. به معجم البلدان ۳/ ۳۱۲ مراجعه شود. [۶۳٩] به المدخل، (۲/۲۵۵-۲۵٧) مراجعه شود.