۴- خشکاندن اسباب بدعت
اسباب و دلایل پیدا شدن بدعتها گذشت و از آنها صحبت کردیم، و جلوگیری از آنها بوسیلهی موارد زیر ممکن است از آن جمله:
الف- جلوگیری از اینکه عموم مردم در مورد دین سخن بگویند و نظر دهند، و عدم اعتبار آراء و نظرات آنها در هر درجه و مقام دنیوی که باشند.
ب- رد نمودن تمام حملات ظاهری و سری که متوجه دین میکنند، و پرده برداشتن از مظاهر بدعت، و روشن کردن و توضیح دادن آن از طریق قرآن و سنت، تا مانع انتشار آن شود و مانع غفلت مردم گردد.
ج- خودداری کردن از خارج شدن از محدودهی سنت، اگرچه تأثیر آن کم یا کوچک باشد.
د- رویگردانی از جریانات فکری و اعتقادی که انسان مسلمان نیازی به آنها ندارد، بلکه آنها را با نص صریح رد کند و مردم را از آنها بترساند، مانند آراء و نظریات غیر مسلمانان که به عقیده ارتباط داشته باشد، یا به امور غیبی و غیره مرتبط باشد. خداوند میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِن تُطِيعُواْ فَرِيقٗا مِّنَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ يَرُدُّوكُم بَعۡدَ إِيمَٰنِكُمۡ كَٰفِرِينَ١٠٠﴾[آل عمران: ۱۰۰].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، اگر از گروهی از کسانی که کتاب به ایشان داده شده است پیروی کنید، شما را پس از ایمان آوردنتان به کفر باز میگردانند».
و خداوند میفرماید:
﴿وَدَّ كَثِيرٞ مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ لَوۡ يَرُدُّونَكُم مِّنۢ بَعۡدِ إِيمَٰنِكُمۡ كُفَّارًا حَسَدٗا مِّنۡ عِندِ أَنفُسِهِم مِّنۢ بَعۡدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ ٱلۡحَقُّ﴾[البقرۀ: ۱۰٩].
«بسیاری از اهل کتاب، از روی رشک و حسدی که در وجودشان ریشه دوانیده است، آرزو دارند اگر بشود شما را بعد از پذیرش ایمان بازگردانند به جانب کفر و حال سابقی که داشتید!) با اینکه حقانیت اسلام) برایشان کاملاً روشن گشته است».
و پیامبر جمیفرماید: «لتتبعن سنن من كان قبلكم شبراً شبراً وذراعاً ذراعاً حتي لو دخلوا جحر ضبٍ تبعتموهم» قلنا: يا رسول الله! اليهود والنصاري؟ قال: «فمن؟» [۱۲٩]. «راه و رسم کسانی را که قبل از شما بودهاند وجب به وجب و متر به متر دنبال میکنید و از آنها پیروی مینمایید، به طوری که اگر آنها داخل سوراخ سوسمار شده باشند از آنها پیروی میکنید». اصحاب گفتند: ای رسول خدا جمنظور و هدف شما از کسانی که قبل از ما بودهاند یهود و نصاری میباشد! پیامبر جفرمود: «پس چه کسانی غیر از آنها است؟». حضرترسول جاز پیروی نمودن از آداب و رسوم آنها مردم را ترسانده است، و از افتادن در آنها و تقلید نمودن از آنها بدون تفکر در آن هشدار داده است، که این یکی از نشانههای نبوت ایشان میباشد. واقعیت حال ما شهادت میدهد که در اکثر چیزها از آنها تقلید و پیروی میکنیم، حتی مسلمانان در عیدهای مسیحیها شرکت میکنند، و از تقالید دیگر آنها در بقیهی مسایل زندگی پیروی مینمایند، بعضی از علمای معاصر کتابهایی در مورد مسائلی که مسلمانان به مشرکان شباهت پیدا کردهاند و از آنها تقلید مینمایند نوشتهاند [۱۳۰].
اکثر بدعتها به خاطر تقلید از یهودیها و مسیحیها و غیر آنها بوجود آمدهاند [۱۳۱].
ه- در مسائل عقیدتی فقط بر قرآن و سنت اعتماد شود، چون در عقیده مجالی برای اجتهاد و استحسان و قیاس وجود ندارد. و نباید همانند اهل ضلالت و گمراهی به عقل و مثل آن اعتماد کرد. و یا به چیزهایی سستتر از آن که وجود دارد، مثل خوابها وغیره ... .
و- ترک فرورفتن و بحث نمودن بیش از حد در مورد متشابهات، چون فرورفتن در آنها علامت و نشانهی اهل ضلالت و گمراهی است. و سبب تمام بلاها و مصیبتها برای مسلمانان میباشد.
آنچه ذکر کردیم بعضی از مسائلی بود که تأثیر بسزایی برای جلوگیری از بوجود آمدن اسباب بدعت دارند، این مسائل به تنهایی نمیتوانند سبب تحقق هدف شوند، بلکه تلاش علما و طلاب دینی برای تطبیق دعوت و شریعت و تشویق مردم برای التزام به آن سهم مؤثری در پیشگیری از این بدعتها دارد، تا به هدف مطلوب و مقصود برسیم، والله الـهادی إلی سواء السبیل.
[۱۲٩. ] - صحیح بخاری با فتح الباری (۱۳/ ۳۰۰) کتاب الإعتصام بالکتاب والسنة، حدیث شماره: ٧۳۲۰، صحیح مسلم (۴/ ۲۰۵۴) کتاب العلم، حدیث شماره: ۲۶۶٩. [۱۳۰] مثل کتاب: الإیضاح والتبیین لما وقع فیه الأکثرون من مشابهة المشرکین، تألیف شیخ حمودبن عبدالله تویجری، طبع اول آن در سال ۱۳۸۴ هـ، سپس طبع دوم با تصحیح در سال ۱۴۰۵ هـ به نشر رسیده است. [۱۳۱] به کتاب البدعة، ص ۴۲۴، ۴۲۵ مراجعه شود.