بحث دوم: اعتقاد به اینکه ازدواج در این ماه شوال) نحس است بدعت میباشد
ابن منظور میگوید: ماه شوال از نامهای مشهور ماهها میباشد، نام ماهی که بعد از رمضان میآید، و اولین ماه، ماههای ایام حج میباشد. گفته میشود: به جاری شدن شیر شتر تشبیه و نامگذری شده است، که منظور برگشتن آن است، به همین صورت است وضعیت شتر هنگام شدت گرما و قطع شدن رطوبت ... و عربها از عقد نکاح در این ماه خودداری میکردند و آن را نحس میدانستند، ومیگفتند: زن نکاح شده از شوهر خویش ممانعت بوجود میآورد همانطور که ماده شتر بچهدار با دم خویش مانع نزدیکی شتر دیگر میشود، پیامبر ج نحس بودن آن را باطل اعلام کرد و عایشه ل میگوید: «تزوجني النبي جفي شوال، وبني بي في شوال، فأي نسائه كانت أحظى عنده مني» [۶۶۸]. «پیامبر جدر ماه شوال با من ازدواج کرد، در ماه شوال خانۀ ایشان رفتم، پس کدام یک از زنانش از من محبوبتر و والامقامتر میباشد».
تنها دلیل و سببی که باعث شده است عربها در زمان جاهلیت ازدواج کردن را در ماه شوال نحس و بدشوم بدانند این بوده است که معتقد بودند زن از شوهر خود ممانعت به وجود میآورد همانطور شتری که بعد از لقاح از شتر دیگر ممانعت بوجود میآورد.
ابن کثیر /میگوید: چون پیامبر جدر ماه شوال با عایشه لازدواج کرد تمام توهمات مردمی را که معتقد بودند میان دو عید ازدواج مکروه است، چون احتمال جدایی میان آنها وجود دارد مردود میکند و این تفکر را غلط و باطل ثابت گردانید [۶۶٩]. اعتقاد به اینکه ازدواج در ماه شوال نحس و شوم است اعتقاد و تفکری باطل میباشد، چون نحس بودن از بدشگونی و فالهایی است که پیامبر جاز آنها نهی کرده است: «لاعدوي ولاطيرة» [۶٧۰]و قال ج: «طيرة شرك» [۶٧۱]. «سرایت بیماری و نحسی و شومی وجود ندارد. و در جای دیگر میفرماید: بدشگونی و نحسی، شرک است».
شباهت ماه شوال برای نحسی مثل بدشگونی و نحسی به ماه صفر میباشد که در مورد آن سخن گفتیم.
امام نووی /در توضیح و شرح حدیث عایشه لمیگوید: در این ماه شوال) ازدواج کردن و آوردن زن به خانه مستحب است و اصحاب ما مستحب بودن آن را قطعی میدانند، و به حدیث عایشه صدیقه استدلال مینمایند.
عایشه لبا این حدیث و سخن قصد داشته است آنچه که در جاهلیت انجام دادهاند آن را رد کند، ویا آنچه بعضی از عوام الناس امروز گمان میکنند ازدواج و عروسی در ماه شوال مکروه است آن را باطل و مردود نماید، که همۀ این کارهای باطل اصل و اساسی ندارند و از آثار و کارهای زمان جاهلیت میباشند، آنها این بدشگونی و نحسی را به این خاطر مطرح میکردند چون در نام شوال جدایی و دور شدن وجود داشت [۶٧۲].
[۶۶۸] رواه احمد فی مسنده، (۶/۵۴) و رواه مسلم فی صحیحه، (۲/۱۰۳٩)، حدیث (۱۴۲۳)، و سنن ترمذی، ابواب النکاح، حدیث شماره: ۱۰٩٩، و گفته: این حدیث حسن صحیح است، و سنن نسائی، کتاب النکاح، باب التزویج فی شوال، وسنن ابن ماجه، کتاب النکاح، حدیث شماره: ۱٩٩۰. [۶۶٩] به البداية والنهاية، (۳/۲۵۳) مراجعه شود. [۶٧۰] رواه البخاری فی صحیحه مع فتح الباری، (۱۰/۲۱۵)، کتاب طب، حدیث شماره (۵٧۵٧). [۶٧۱] رواه الإمام احمد فی مسنده، (۱/۴۴۰) و رواه ابوداود فی سننه، (۴/۲۳۰)، کتاب الطب، حدیث شماره: ۳٩۱۰، و سنن ترمذی، ابواب السیر، حدیث شماره: ۱۶۶۳، و گفته: حدیث حسن صحیح است، و سنن ابن ماجه، کتاب الطب، حدیث شماره: ۳۵۳۸، و مستدرک حاکم، کتاب الإیمان، سند این حدیث صحیح و روات آن ثقه هستند اما بخاری و مسلم آن را روایت نکردهاند. [۶٧۲]- به شرح مسلم، تألیف امام نووی،(٩/۲۰٩) مراجعه شود.