اول: دلایلی از قرآن
۱- فرموده خداوند:
﴿وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَا بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحُكۡمَ وَٱلنُّبُوَّةَ وَرَزَقۡنَٰهُم مِّنَ ٱلطَّيِّبَٰتِ وَفَضَّلۡنَٰهُمۡ عَلَى ٱلۡعَٰلَمِينَ١٦ وَءَاتَيۡنَٰهُم بَيِّنَٰتٖ مِّنَ ٱلۡأَمۡرِۖ فَمَا ٱخۡتَلَفُوٓاْ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلۡعِلۡمُ بَغۡيَۢا بَيۡنَهُمۡۚ إِنَّ رَبَّكَ يَقۡضِي بَيۡنَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فِيمَا كَانُواْ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ١٧ ثُمَّ جَعَلۡنَٰكَ عَلَىٰ شَرِيعَةٖ مِّنَ ٱلۡأَمۡرِ فَٱتَّبِعۡهَا وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَ ٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَ١٨ إِنَّهُمۡ لَن يُغۡنُواْ عَنكَ مِنَ ٱللَّهِ شَيۡٔٗاۚ وَإِنَّ ٱلظَّٰلِمِينَ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآءُ بَعۡضٖۖ وَٱللَّهُ وَلِيُّ ٱلۡمُتَّقِينَ١٩﴾[الجاثیۀ: ۱۶-۱٩].
«ما به بنیاسرائیل کتاب آسمانی و حکومت و نبوت بخشیدیم، و از روزیهای حلال و پاکیزه بدیشان عطا کردیم، و آنان را بر جهانیان عصر خویش) برتری دادیم، ما دلایل واضح و نشانههای روشنی دربارۀ کار نبوت و شریعت دین خود را) در اختیار بنیاسرائیل گذاردیم، ولی آنان در این باره با همدیگر) اختلافی نداشتند مگر بعد از آن که علم و آگاهی از حقیقت دین و احکام آن) پیدا کردند، در این هنگام به سبب برتریجویی و عداوت و حسادت میان خود دربارۀ دین و احکام آن) اختلاف ورزیدند. قطعاً پروردگار تو، روز قیامت درمیان ایشان دربارۀ چیزی که راجع بدان اختلاف پیدا کردهاند، داوری خواهد کرد. سپس ما تو را مبعوث کردیم و) بر آیین و راه روشنی از دین قرار دادیم، پس از این آیین پیروی کن و بدان راه روشن برو و از هوا و هوسهای کسانی پیروی مکن که از دین خدا بیخبرند و از راه حق) آگاهی ندارند. آنان هرگز تو را از عذاب خدا نمیرهانند و در آخرت در برابر خدا کمترین کمکی به تو نمیتوانند بکنند، و هیچ دردی را از تو دوا نمیکنند) ستمگران کفرپیشه، برخی یار و یاور برخی دیگرند، و خدا هم یار و یاور پرهیزگاران است».
مطالبی که آیات بر آن دلالت دارند به این شرح است:
خداوند - سبحانه و تعالی - در این آیات خبر داده است که نعمت دین و دنیا را به بنیاسرائیل داده است، ولی آنها بعد از آگاه شدن به خاطر عداوت و حسادت میان همدیگر اختلاف پیدا کردند، سپس خداوند برای پیامبر جشریعت و دینی قرار داد و به او دستور داد که از آن پیروی کند، و او را از پیروی کردن از هوا و هوس کسانی که آگاهی و علم ندارند نهی فرمود، و هر کس که با شریعت و قوانین الهی مخالفت کند شامل آن کسانی میشوند که علم و آگاهی ندارند.
هوا و هوس آنها: آنچه ایشان را خوار و پست میکند. و هدایت ظاهری که مشرکین بر آن هستند چیزهایی هستند که دین باطل خودشان آن را قرار داده است، و تابع آن هستند، و پیروی از هوا و هوس میباشد، به همین دلیل کفار به موافقت مسلمانان در بعضی از امور آنها خوشحال میشوند، چون کسی که نزدیک به محدودۀ ممنوع و حرامی قرار گیرد احتمال قرار گرفتن در آن و واقع شدن در آن را دارد [٧٩۴].
۲- فرموده خداوند:
﴿وَٱلَّذِينَ ءَاتَيۡنَٰهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ يَفۡرَحُونَ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَۖ وَمِنَ ٱلۡأَحۡزَابِ مَن يُنكِرُ بَعۡضَهُۥۚ قُلۡ إِنَّمَآ أُمِرۡتُ أَنۡ أَعۡبُدَ ٱللَّهَ وَلَآ أُشۡرِكَ بِهِۦٓۚ إِلَيۡهِ أَدۡعُواْ وَإِلَيۡهِ مََٔابِ٣٦ وَكَذَٰلِكَ أَنزَلۡنَٰهُ حُكۡمًا عَرَبِيّٗاۚ وَلَئِنِ ٱتَّبَعۡتَ أَهۡوَآءَهُم بَعۡدَ مَا جَآءَكَ مِنَ ٱلۡعِلۡمِ مَا لَكَ مِنَ ٱللَّهِ مِن وَلِيّٖ وَلَا وَاقٖ٣٧﴾[الرعد: ۳۶-۳٧].
«کسانی که کتاب آسمانی) بدیشان دادهایم و منصف هستند) از آنچه بر تو نازل شده است خوشحالند، و از میان دستهها و گروههای اهل کتاب و سایر مشرکان) کسانی هستند که به سبب تعصبهای مذهبی و قومی) قسمتی از آن را نمیپذیرند. بگو من تنها و تنها مأمورم که خدا را بپرستم و انبازی برای او نسازم، من مردمان را) بهسوی او میخوانم و بازگشت من و همگان به جانب او است). همانگونه که کتابهای آسمانی را برای پیغمبران پیشین فرستادیم) قرآن را هم به عنوان داور به زبان) عربی بر تو) فرستادیم، پس برابر آن با همگان اعم از اهل کتاب و سایر مشرکان رفتار کن و برابر آرزوها و خواستهای مردم راه مرو) و اگر از آرزوها و خواستهایشان بعد از آن که دانش وحی) به تو رسیده است، پیروی کنی، کسی نمیتواند در برابر خدا تو را یاری دهد و تو رااز دست عذاب او) محفوظ دارد».
آنچه این آیات بر آن دلالت دارند:
ضمیر هُمْ در أهوائهُمْ - والله اعلم - به آنچه قبلاً ذکر شده است برمیگردد که احزاب و گروههایی هستند که یکدیگر را نفی و انکار میکنند، پس هر کس چیزی و قسمتی از قرآن را انکار کند شامل آن میشود، مثل یهودی، مسیحی و غیر آنها، خداوند جل و علا میفرماید:
﴿وَلَئِنِ ٱتَّبَعۡتَ أَهۡوَآءَهُم بَعۡدَ مَا جَآءَكَ مِنَ ٱلۡعِلۡمِ﴾.
«و اگر از آرزوها و خواستهایشان بعد از آن که دانش وحی) به تو رسیده است، پیروی کنی».
متابعت و پیروی کردن از آنها در چیزی که به دین و توابع دین آنها اختصاص دارد پیروی کردن از هوا و هوس آنها است، حتی پیروی از آرزوها و خواستهای آنها به کمتر از آن هم صورت میگیرد [٧٩۵].
۳- فرموده خداوند:
﴿وَلَن تَرۡضَىٰ عَنكَ ٱلۡيَهُودُ وَلَا ٱلنَّصَٰرَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمۡۗ قُلۡ إِنَّ هُدَى ٱللَّهِ هُوَ ٱلۡهُدَىٰۗ وَلَئِنِ ٱتَّبَعۡتَ أَهۡوَآءَهُم بَعۡدَ ٱلَّذِي جَآءَكَ مِنَ ٱلۡعِلۡمِ مَا لَكَ مِنَ ٱللَّهِ مِن وَلِيّٖ وَلَا نَصِيرٍ١٢٠﴾[البقرۀ: ۱۲۰].
«یهودیان و مسیحیان هرگز از تو خوشنود و راضی نخواهند شد، مگر این که از آیین تحریف شده و خواستهای نادرست ایشان) پیروی کنی. بگو تنها هدایت الهی هدایت است. و اگر از خواستها و آرزوهای ایشان پیروی کنی، بعد از آن که علم و آگاهی یافتهای و با دریافت وحی الهی، یقین و اطمینان به تو داده است) هیچ سرپرست و یاوری از جانب خدا برای تو نخواهد بود».
* آنچه که آیه بر آن دلالت دارد:
خداوند سبحان در جملۀ خبر میفرماید: ﴿مِلَّتَهُم﴾و در جملۀ نهی میفرماید: ﴿أَهۡوَآءَهُم﴾چون این قوم مطلقاً و جز به پیروی از دین آنها راضی و خوشنود نخواهند شد، و منع و خودداری از هوا و آرزوهای آنها در کم و زیاد واقع شده است، و روشن است پیروی از آنها در بعضی از مسائل دینی آنها، نوعی پیروی از آرزوها و هوا و هوسهای آنها است و یا ظن و گمان این پیروی وجود دارد [٧٩۶].
۴- فرموده خداوند:
﴿وَلَئِنۡ أَتَيۡتَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ بِكُلِّ ءَايَةٖ مَّا تَبِعُواْ قِبۡلَتَكَۚ وَمَآ أَنتَ بِتَابِعٖ قِبۡلَتَهُمۡۚ وَمَا بَعۡضُهُم بِتَابِعٖ قِبۡلَةَ بَعۡضٖۚ وَلَئِنِ ٱتَّبَعۡتَ أَهۡوَآءَهُم مِّنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَكَ مِنَ ٱلۡعِلۡمِ إِنَّكَ إِذٗا لَّمِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ١٤٥ ٱلَّذِينَ ءَاتَيۡنَٰهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ يَعۡرِفُونَهُۥ كَمَا يَعۡرِفُونَ أَبۡنَآءَهُمۡۖ وَإِنَّ فَرِيقٗا مِّنۡهُمۡ لَيَكۡتُمُونَ ٱلۡحَقَّ وَهُمۡ يَعۡلَمُونَ١٤٦ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُمۡتَرِينَ١٤٧ وَلِكُلّٖ وِجۡهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَاۖ فَٱسۡتَبِقُواْ ٱلۡخَيۡرَٰتِۚ أَيۡنَ مَا تَكُونُواْ يَأۡتِ بِكُمُ ٱللَّهُ جَمِيعًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ١٤٨ وَمِنۡ حَيۡثُ خَرَجۡتَ فَوَلِّ وَجۡهَكَ شَطۡرَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِۖ وَإِنَّهُۥ لَلۡحَقُّ مِن رَّبِّكَۗ وَمَا ٱللَّهُ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعۡمَلُونَ١٤٩ وَمِنۡ حَيۡثُ خَرَجۡتَ فَوَلِّ وَجۡهَكَ شَطۡرَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِۚ وَحَيۡثُ مَا كُنتُمۡ فَوَلُّواْ وُجُوهَكُمۡ شَطۡرَهُۥ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيۡكُمۡ حُجَّةٌ إِلَّا ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنۡهُمۡ فَلَا تَخۡشَوۡهُمۡ وَٱخۡشَوۡنِي وَلِأُتِمَّ نِعۡمَتِي عَلَيۡكُمۡ وَلَعَلَّكُمۡ تَهۡتَدُونَ١٥٠﴾[البقرۀ: ۱۴۵-۱۵۰].
«و اگر هر نوع برهان و حجتی برای آنان که کتاب بدیشان داده شده است یعنی یهودیان و مسیحیان) بیاوری از قبلۀ تو پیروی نخواهند کرد، و تو نیز از قبلۀ ایشان پیروی نخواهی کرد، و برخی از آنان هم از قبلۀ برخی دیگر پیروی نخواهند کرد. و اگر از خواستها و آرزوهای ایشان پیروی کنی و برای سازش با آنان رو به قبلۀ ایشان شوی) بعد از آن که علم و دانایی به تو داده شده است و به حقیقت امر آشنا گشتهای) در این صورت تو بیگمان از زمرۀ ستمکاران خواهی بود. و حاشا که چنین بکنی، بلکه این اندرزی است برای مؤمنان که هرگز چنین نکنند و کسی به خاطر کسی حق را رها نسازد و از باطل پیروی نکند). آنان که به ایشان کتاب آسمانی) دادهایم، او را که محمد جنام دارد) خوب میشناسند، بدان گونه که پسران خود را میشناسند، و برخی از آنان بیگمان حق را پنهان میدارند در حالی که میدانند حق همان است که از جانب پروردگارت برایت آمده است، نه آنچه یهودیان و مسیحیان میگویند) و جزو شککنندگان مباش. هر ملتی را جهتی است که به هنگام نماز) به آنجا رو میکند، پس بسوی نیکیها بشتابید و در انواع خیرات بر یکدیگر سبقت بگیرید، هر جا که باشید خدا همگی شما را گرد میآورد، خدا بر هر چیزی توانا است. از هر مکانی که بیرون شدی به هنگام نماز) رویت را بهسوی مسجدالحرام کن و این رو کردنت از همۀ نقاط زمین سوی مسجدالحرام) بیگمان حق است و از جانب پروردگارت میباشد، و خدا از آنچه میکنید بیخبر نیست. و از هر کجا که بیرون رفتی به هنگام نماز) رویت را بهسوی مسجدالحرام کن، و هر جا که بودید رو بهسوی آن کنید تا مردم بر شما حجتی نداشته باشند، مگر کسانی که از ایشان ستم نمایند پس از آنان مترسید و از من بترسید تا نعمت خویش را بر شما تکمیل کنم. و شاید رهنمود شوید».
* آنچه آیات بر آن دلالت دارند:
بسیاری از سلف صالح گفتهاند [٧٩٧]: معنی آیه این است: تا یهود با موافقت در قبله دلیل و حجتی بر علیه شما نداشته باشند و بگویند: در قبلۀ با ما موافق هستند، پس نزدیک است که در دین هم با ما موافقت کنند، اما خداوند با مخالفت در قبلۀ آنها این حجت و دلیل را از آنها قطع کرد، چون حجت هر حق و باطل است که به آن استدلال شود.
﴿إِلَّا ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنۡهُمۡ﴾.
«مگر کسانی که از ایشان ستم نمایند».
که قریش هستند، آنها میگویند: به قبلۀ ما برگشتند پس احتمال دارد که به دین ما برگردند. خداوند بیان میکند که در نسخ قبله و تغییر آن به خاطر مخالفت مردم با کفار در قبلهشان حکمت و فلسفهای وجود دارد.
تا این مخالفت تمام نیت و آرزوهای باطل آنها را قطع و بر باد نماید، و روشن است این معنی برای تمام مخالفتها و موافقتها ثابت است، چون کافر زمانی که در چیزی از کارش از او پیروی شود برایش حجت و دلیل میشود، مثل یهودیان به خاطر حجت و دلیل در قبله [٧٩۸].
۵- فرمودۀ خداوند:
﴿وَلَا تَكُونُواْ كَٱلَّذِينَ تَفَرَّقُواْ وَٱخۡتَلَفُواْ مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلۡبَيِّنَٰتُ﴾[آل عمران: ۱۰۵].
«و مانند کسانی نشوید که پراکنده شدند و اختلاف ورزیدند آن هم) پس از آنکه نشانههای روشن پروردگارشان) به آنان رسید، و ایشان را عذاب بزرگی است».
* آنچه این آیه بر آن دلالت دارد:
مراد از تفّرقُوا) یهودیها و مسیحیها هستند، که به بیشتر از هفتاد فرقه و گروه تقسیم شدند، به همین خاطر پیامبر جاز پیروی کردن از آنها به خاطر نفس تفرقه و اختلاف نهی کرده است، با اینکه پیامبر جخبر داده است که امتش به هفتاد و سه فرقه تقسیم میشوند، و میفرماید: مثل فلان کس مباش. مماثلت و مشابهت به فلانی شامل لفظ و معنی میشود، و اگر عام و شامل نباشند بر جنس مخالفت با آنها و ترک مشابهت با آنها دلالت دارد و بیان میکند که کاری مشروع است، و بر این مطلب دلالت دارد که هر گاه انسان از مشابهت و تقلید از آنها دور باشد از واقع شدن در اصل مشابهت و تقلید که از آن نهی شده است دورتر و محفوظتر خواهد شد، و این مصلحت و منفعتی آشکار است [٧٩٩].
۶- فرموده خداوند:
﴿وَأَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ مُصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهِ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَمُهَيۡمِنًا عَلَيۡهِۖ فَٱحۡكُم بَيۡنَهُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُۖ وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَهُمۡ عَمَّا جَآءَكَ مِنَ ٱلۡحَقِّۚ لِكُلّٖ جَعَلۡنَا مِنكُمۡ شِرۡعَةٗ وَمِنۡهَاجٗاۚ وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَجَعَلَكُمۡ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ وَلَٰكِن لِّيَبۡلُوَكُمۡ فِي مَآ ءَاتَىٰكُمۡۖ فَٱسۡتَبِقُواْ ٱلۡخَيۡرَٰتِۚ إِلَى ٱللَّهِ مَرۡجِعُكُمۡ جَمِيعٗا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ فِيهِ تَخۡتَلِفُونَ٤٨ وَأَنِ ٱحۡكُم بَيۡنَهُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَهُمۡ وَٱحۡذَرۡهُمۡ أَن يَفۡتِنُوكَ عَنۢ بَعۡضِ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ إِلَيۡكَۖ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَٱعۡلَمۡ أَنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعۡضِ ذُنُوبِهِمۡۗ وَإِنَّ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلنَّاسِ لَفَٰسِقُونَ٤٩﴾[المائدۀ: ۴۸-۴٩].
«و بر تو ای پیامبر ج) کتاب کامل و شامل قرآن) را نازل کردیم، که در همۀ احکام و اخبار خود) ملازم حق، و موافق و مصدق کتابهای پیشین آسمانی)، و شاهد بر صحت و سقم) و حافظ اصول مسائل) آنها است. پس اگر اهل کتاب از تو داوری خواستند) میان آنها بر طبق چیزی داوری کن که خدا بر تو نازل کرده است. و به خاطر پیروی از امیال و آرزوهای ایشان، از حق و حقیقتی که برای تو آمده است، روی مگردان. ای مردم!) برای هر ملتی از شما راهی برای رسیدن به حقایق) و برنامهای قرار دادهایم. اگر خدا میخواست همۀ شما مردمان) را ملت واحدی میکرد و بر یک روال میسرشت) اما خدا چنین نکرد) تا شما را در آنچه از شرائع) به شما داده است بیازماید و فرمانبردار و سرکش معلوم شود) پس فرصت را دریابید و) بهسوی نیکیها بشتابید جملگی بازگشتتان بهسوی خدا خواهد بود. و از آنچه در آن اختلاف میکردهاید آگاهتان خواهد کرد. و هر یک را برابر کردار خوب یا بد پاداش و پادافره خواهد داد). و به تو ای پیامبر جفرمان میدهم به اینکه) درمیان آنان طبق چیزی حکم کن که خدا بر تو نازل کرده است. و از امیال و آرزوهای ایشان پیروی مکن، و از آنان برحذر باش که با کذب و حقپوشی و خیانت و غرضورزی) تو را از برخی چیزهایی که خدا بر تو نازل کرده است بدور و منحرف نکنند و احکامی را پایمال هوی و هوس باطل خود نسازند) پس اگر از حکم خدا رویگردان شدند و به قانون خدا) پشت کردند، بدان که میخواهد به سبب پارهای از گناهانشان ایشان را دچار بلا و مصیبت سازد و به عذاب دنیوی، پیش از عذاب اُخروی گرفتار کند). بیگمان بسیاری از مردم از احکام شریعت) سرپیچی و تمرد میکنند».
* آنچه که این آیات بر آن دلالت دارند:
متابعت و تقلید از یهودیها و مسیحیها در روش و دینشان تبعیت از هوا و هوس آنان است یا مظنۀ این تقلید از آنها میباشد، و ترک تقلید و مشابهت کمک است برای ترک آن، و متابعت و پیروی از هوا و هوس آنها را قطع خواهد کرد [۸۰۰].
شیخ الإسلام ابن تیمیه /میگوید: بدان که کتاب خدا قرآن) از مشابهت و تقلید از امتهای کافر را نهی میکند، و در داستان آنها عبرت و پندی برای ما است که بسیاری از اموری که آنها انجام دادهاند ترک کنیم، مثل قول خداوند آنجا که بیان میکند چه عذاب و عقوباتی دچار اهل کتاب شده است:
﴿فَٱعۡتَبِرُواْ يَٰٓأُوْلِي ٱلۡأَبۡصَٰرِ﴾[الحشر: ۲].
«ای خردمندان، درس عبرت بگیرید».
یا میفرماید:
﴿لَقَدۡ كَانَ فِي قَصَصِهِمۡ عِبۡرَةٞ لِّأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ﴾[یوسف: ۱۱۱].
«به حقیقت در سرگذشت آنان، عبرت برای همۀ اندیشمندان است».
و آیات دیگر، و بعضی از آن بر مقصود ما دلالت دارد و بعضی به آن اشاره میکند و در واقع تتمۀ مقصود است.
پس زمانی که مقصود بیان این مطلب است که مخالفت اهل کتاب و کفار در عموم کارهایشان برای ما بهتر است تمام آیات بر این مطلب دلالت دارند، و اگر مقصود این باشد که مخالفت با آنها بر ما واجب است، بعضی از آیات بر آن دلالت دارند و بعضی هم دلالت ندارند، و ما بیان کردیم که در کل مخالفت با آنها مشروع است، که هدف و مقصود در اینجا همین است [۸۰۱].
[٧٩۴] به اقتضاء الصراط المستقیم، (۱/۸۴-۸۵) مراجعه شود. [٧٩۵] به اقتضاء الصراط المستقیم، (۱/۸۵-۸۶) مراجعه شود. [٧٩۶] به کتاب اقتضاء الصراط المستقیم، (۱/۸۵) مراجعه شود. [٧٩٧] مثل : مجاهد، عطاء، ضحاک، ربیع بن انس، قتاده، سدی، به تفسیر ابن کثیر، (۱/۱٩۵) مراجعه شود. [٧٩۸] به اقتضاء الصراط المستقیم، (۱/۸٧) مراجعه شود. [٧٩٩] به اقتضاء الصراط المستقیم مراجعه شود. [۸۰۰] به اقتضاء الصراط المسقیم، (۱/۸٩) مراجعه شود. [۸۰۱] به اقتضاء الصراط المستقیم، (۱/۸٩) مراجعه شود.