بحث دوم: بدعت بودن مراسم شب نیمة شعبان
از عکرمه /روایت شده که در مورد تفسیر این آیه میگوید:
﴿إِنَّآ أَنزَلۡنَٰهُ فِي لَيۡلَةٖ مُّبَٰرَكَةٍۚ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ٣ فِيهَا يُفۡرَقُ كُلُّ أَمۡرٍ حَكِيمٍ٤﴾[الدخان: ۳-۴].
«ما قرآن را در شب پر خیر و برکتی فرستادیم، ما همواره بیمدهنده بودهایم، در این شب مبارک، هر گونه کار حکیمانهای بیان و مقرر گشته است».
عکرمه میگوید: این شب، شب نیمۀ شعبان است، کارهای این سال در آن قطعی میشود، زندهها از مردهها مشخص میشوند، و کسی که زایر خانۀ خدا است نوشته میشود نه به آن اضافه و نه از آن کم میشود.
ابن کثیر /در مورد تفسیر این آیه میگوید:
﴿إِنَّآ أَنزَلۡنَٰهُ فِي لَيۡلَةٖ مُّبَٰرَكَةٍۚ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ٣ فِيهَا يُفۡرَقُ كُلُّ أَمۡرٍ حَكِيمٍ٤﴾[الدخان: ۳-۴].
«که ما آن را در شبی پر برکت نازل کرديم؛ ما همواره انذارکننده بودهايم! در آن شب هر امری بر اساس حکمت الهی) تدبير و جدا میگردد».
خداوند خبر میدهد که این قرآن عظیم در شبی مبارک که لیلةالقدر است نازل کرده است.
همانطور که میفرماید:
﴿إِنَّآ أَنزَلۡنَٰهُ فِي لَيۡلَةِ ٱلۡقَدۡرِ١﴾[القدر: ۱].
«ما این قرآن را در شب قدر نازل کردیم».
که آن شب هم در ماه رمضان قرار دارد. همچنان که میفرماید:
﴿شَهۡرُ رَمَضَانَ ٱلَّذِيٓ أُنزِلَ فِيهِ ٱلۡقُرۡءَانُ﴾[البقرۀ: ۱۸۵].
«ماه رمضانی که قرآن در آن نازل شده است».
در این مورد احادیث زیادی را در سورۀ بقره آوردهایم که نیاز به تکرار نیست [۵۱۵]. هرکس بگوید این شب، شب نیمۀ شعبان است همانطور که از عکرمه روایت شده است از مکان و موضع اصلی دور شده است، چون نص صریح قرآن ماه رمضان را بیان میکند [۵۱۶].
علماء در مورد این آیه:
﴿فِي لَيۡلَةٖ مُّبَٰرَكَةٍ﴾[الدخان: ۳].
دو نظر دارند:
۱- منظور از لیلۀ مبارکۀ شب قدر است که جمهور علما بر این رأی و نظر هستند.
۲- شب نیمۀ شعبان است، که عکرمه آن را بیان کرده است.
قول راجح و منتخب - والله اعلم - همان است که جمهور آن را بیان کردهاند که آن شب، شبقدر میباشد نه نیمۀ شعبان، چون خداوند سبحان به صورت اجمال در فرمودۀ خود:
﴿فِي لَيۡلَةٖ مُّبَٰرَكَةٍ﴾[الدخان: ۳].
آورده است و در سورۀ بقره به طور صریح آن را بیان میکند:
﴿شَهۡرُ رَمَضَانَ ٱلَّذِيٓ أُنزِلَ فِيهِ ٱلۡقُرۡءَانُ﴾[البقرۀ: ۱۸۵].
و یا میفرماید:
﴿إِنَّآ أَنزَلۡنَٰهُ فِي لَيۡلَةِ ٱلۡقَدۡرِ١﴾[القدر: ۱].
این ادعا که منظور نیمۀ شعبان میباشد هیچ شکی نیست که باطل و بیاساس است، چون با نص صریح قرآن مخالفت دارد و هر چیزی که مخالف حق باشد باطل است، و احادیثی که بعضی آن را روایت میکنند که نیمۀ شعبان را تأیید میکنند با صریح قرآن مخالفت دارند پس اصل و اساسی ندارند و صحیح نیستند، و سند هیچ کدام از این احادیث صحیح نمیباشد همچنان که ابن عربی و بسیاری از محققین با قاطعیت آن را بیان میکنند، آنچه جای تعجب و شگفتی است این است که مسلمان بدون دلیل از قرآن و سنت صحیح با نص صریح قرآن به مخالفت بپردازد [۵۱٧].
شیخ الإسلام ابن تیمیه دربارۀ اوقات و زمانهایی که بعضی معتقد هستند فضیلتهایی دارند و توابع آن که منجر به منکر میشوند و بالآخره از آنها نهی شده است میفرماید: از جمله شب نیمۀ شعبان، احادیث و روایات زیادی در مورد فضل و بزرگی آن وارد شده است، بعضی از سلف صالح هم آن شب را به اقامۀ نماز تخصیص میدادند، و احادیث صحیحی در مورد روزۀ ماه شعبان آمده است.
بعضی از علمای سلف از اهل مدینه و غیره فضل و بزرگی این شب را انکار کرده و قبول ندارند، و احادیث وارده را در مورد آن قبول ندارند، مانند حدیث «إن الله يغفر لأكثر من عدد غنم كلب» خداوند به اندازۀ موهای گوسفندان قبیلۀ کلب گناهان مردم را میبخشاید. و گفته است هیچ فرقی میان این شب و شبهای دیگر وجود ندارد. اما آنچه اکثر اهل علم بر آن اتفاق نظر دارند و بیشتر اصحاب ما هم همین نظر را دارند این است که این شب بر شبهای دیگر فضیلت دارد نص امام احمد هم بر فضیلت آن دلالت دارد، و احادیث زیادی هم در این مورد روایت شدهاند، و بعضی از فضایل آن در مسندها و سنن [۵۱۸]وارد شده است، با اینکه در مورد آن چیزهای دیگر هم بیان شده است [۵۱٩].
حافظ ابن رجب میگوید: اهل شام مانند خالدبن معدان، مکحول، لقمانبن عامر و غیر آنها این شب را تعظیم میکردند و برای عبادت در این شب مجاهدت و کوشش میکردند و مردم هم از آنها پیروی میکردند، و گفته میشود در این تعظیم به آثار اسرائیلی و نادرست دست یافتهاند، آن زمان که آنها در این مناطق به این کارها شهرت پیدا کردند مردم دچار اختلاف شدند، بعضی موافق آنها بودند و آن را قبول میکردند مثل طایفۀ عباد اهل بصره و غیره، و اکثر علمای اهل حجاز از جمله عطاء، ابن ابیملیکه، اصحاب مالک و غیره نیز آن را قبول ندارند و میگویند همۀ اینها بدعت هستند، و عبدالرحمن بن زید بن اسلم این رأی را از فقهای اهل مدینه [۵۲۰]نقل میکند.
[۵۱۵] به تفسیر ابن کثیر ۱/ ۲۱۵، ۲۱۶ مراجعه شود. [۵۱۶] به تفسیر ابن کثیر، (۴/۵٧۰) مراجعه شود. [۵۱٧] به کتاب أضواءالبیان، (٧/۳۱٩) مراجعه شود. [۵۱۸] در مورد فضل شب نیمه شعبان احادیث و آثاری وارد شده است ولی خالی از اشکال نیستند. به العلل المتناهیه، (۲/۶٧-٧۲) و مجمع الزوائد، (۸/۶۵) و سلسلة الأحادیث الصحیحه آلبانی، حدیث (۱۱۴۴) مراجعه شود. [۵۱٩] به کتاب: اقتضاء الصراط المستقیم، (۳/۶۲۶-۶۲٧) و مجموع الفتاوی ابن تیمیه ۲۳/ ۱۲۳ و الإختیارات الفقهیه، ص (۶۵) مراجعه شود. [۵۲۰] ابن وضاح در کتاب البدع و النهی عنها، ص (۴۶) آن را روایت میکند. ابن ابیزید که از علمای بزرگ مالکی است میگوید: فقها این کار را انجام ندادهاند.